ضرورت پاسداری از عطا و لقای «نیما»
فرهاد نظری مدیر کل ثبت آثار و حفظ و احیاء میراث معنوی و طبیعی
سازمان میراث فرهنگی در روزنامه شهروند نوشت: علی اسفندیاری مشهور به نیما
یوشیج پدر شعر نو فارسی است.
او در ۲۱ آبان ۱۲۷۶ در
دهکده یوش در مازندران چشم به جهان گشود و در ۱۳ دی ۱۳۳۸ در شمیران
تهران دیده از دنیا فرو بست. جایگاه نیما در شعر فارسی مستغنی از توصیف
است. او در ردیف مهمترین شاعران زبان فارسی است که در شعر فارسی، طرحی نو
درانداخت.
خانه نیما، میراث ما و میراثدار فارسی زبانان است.
میراث
گرانسنگ نیما در شعر و ادب فارسی به دست پیروان و شاگردانش پاس داشته شده
است. شاعران امروز ما، میراثداران بدعتها و بدایع نیما هستند.
در
همه ممالک دنیا میراث مادی و معنوی مفاخر و مشاهیر پاسداری میشود. در
ایران نیز میراث ملموس و ناملموس مفاخر علمی، ادبی، دینی، و فرهنگیِ گذشته و
معاصر پاس داشته میشود. تا کنون موارد بسیاری از این دست شناسایی و ثبت و
حراست شده است.
از جمله کارهای مؤثر در پاسداری میراث مشاهیر ثبت،
حفاظت و معرفی ارزشهای خانه مشاهیر است. بیتردید نیما در ردیف مهمترین
گنجینههای معاصر ما ایرانیان است و حفظ میراث مادی و معنوی او وظیفه
ماست. خانه نیما در یوش قبلاً در ردیف آثار ملی قرار گرفته است.
دیروز
بار دیگر در کمیته ثبت آثار ملی غیرمنقولِ سازمان میراث فرهنگی، صنایع
دستی و گردشگری خانه نیما در تهران واجد ارزش ثبت در فهرست آثار ملی
شناخته شد. این خانه محل زندگی سالهای واپسین نیما بوده و به سبب تعلقاش
به نیما حائز شئون ملی است. بر اساس قانون ثبت آثار ملی مصوب ۱۳۵۲، آثار و
اماکنی که دارای شأن ملی یا تاریخیاند صرف نظر از تاریخ پیدایش و قدمت،
میتوانند به عنوان اثر ملی ثبت شوند. خانه نیما در شمیران، مصداق بارز این
گونه آثار ملی است.
سازمان میراث
فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری آثاری از این دست را مانند خانه جلال آل
احمد و سیمین دانشور، خانه احمد شاملو در دهکده فردیس کرج و گورستان
ظهیرالدوله - آرامگاه بسیاری از بزرگان فرهنگ و هنر معاصر ایران - در
فهرست آثار ملی ثبت کرده است.
طرح نصبِ
«کاشی ماندگار» که در یکی دو سال گذشته آغاز شد و ایجاد فهرست «گنجینههای
زنده بشری» گامهایی در جهت پاسداشت مفاخر معاصر ایران است. طرح کاشی
ماندگار با نصب بر سردر خانه ایران درّودی (نقاش معاصر) در تهران آغاز شد و
بر سردر خانه بسیاری از مفاخر و مشاهیر در سراسر کشور قرار گرفت. در
فهرست گنجینههای زنده بشری، نادرهکارانی چون شیرمحمد اسپندار، خالو قنبر
راستگو، استاد نبیپور، نجف دریابندری، محمد اسماعیلی و ابراهیم
قنبریمهر معرفی شدهاند.
بدیهی است که
مفاخر و مشاهیر، استوانههای فرهنگ ملی و بشری اند و پاسداری از میراث آنان
بیش از آن که گرامیداشت مقام شامخ آنها باشد، خدمت به خودمان و آیندگان
است. ما به آنان نیازمندتر از آنیم که آنان به حفظ آثارشان توسط ما.
در
سطح جهانی هم برنامهای در یونسکو وجود دارد که با گرامیداشت مفاخر و
رویدادهای مهم بشری همراهی میکنند. در آن فهرست مفاخر ایران مانند فردوسی،
مولانا، شیخ محمود شبستری، عبدالعلی بیرجندی، ابوالحسنخان صبا و
رویدادهایی چون یکهزارمین سال تدوین شاهنامه گرامی داشته شدهاست.
در
برنامه حافظه ملی و جهانی هم آثار گزیده و مهم بشری در حوزه میراث مستند
معرفی و پاسداری میشود. در سال جاری کتاب جامعالتواریخ تألیف خواجه
رشیدالدین فضلالله همدانی در فهرست میراث بشری یونسکو و نتنوشتههای
مرتضیخان محجوبی در فهرست ملی ایران به ثبت رسید.
در این روزگارِ تاریک که به «درد بیخویشتنی» گرفتاریم، اینها چراغهای راهند.