دست آمریکا در مورد برجام به جایی بند نیست
روزنامه وقایع اتفاقیه نوشت: اینروزها بحث خروج آمریکا از برجام داغ
است، مقامات این کشور، همه دنیا و حتی شرکای اروپایی خود را تهدید به خروج
کردهاند و برای آنها اولتیماتوم ۱۲۰ روزه هم مشخص شده است که در صورت عدم
اصلاح برجام، دونالد ترامپ، رییسجمهوری ایالاتمتحده از برجام خارج خواهد
شد.
طبیعتا ایران هم در برابر این اقدام آمریکا
تمهیداتی اندیشیده است، در مادههای ۳۶ و ۳۷ برجام فرآیند بررسی اختلافات و
شاکیان احتمالی طرفین لحاظ شده است که در صورت عدم پایبندی یکی از طرفین،
کمیسیون برجام برای بررسی شکایت کشور یا کشورهای شاکی تشکیل و در زمانی
مشخص این مضوع پیگیری خواهد شد، اگر کمیسیون برجام به نتیجه نرسد پرونده
برای بررسی و تصمیمگیری نهایی به شورای امنیت ارجاع میشود، ابهاماتی در
این زمینه وجود دارد که برای بررسی ابعاد حقوقی این موضوع گفتوگویی با
مهدی ذاکریان، عضو هیاتعلمی دانشگاه آزاد واحد علوم تحقیقات و مدیر مسئول
فصلنامه مطالعات بینالمللی انجام دادهایم که میخوانید:
اگر
آمریکا تصمیم بگیرد از برجام خارج شود براساس مادههای ۳۶ و۳۷ برجام
مکانیسم حلوفصل اختلاف چطور عمل خواهد کرد؟ آیا امکان استیفای حق برای
ایران وجود دارد؟ زیرا به نظر میرسد متن طوری طراحی شده که مفروض اصلی
خروج ایران از انجام تعهدات خود بوده است.
هنگام
انجام مذاکرات این تصور وجود داشته است که اگر ایران خارج شود، چه اتفاقی
خواهد افتاد و متن همینطور که گفتید طراحی شده است به این خاطر که آنها
معتقد بودند این متن برای طرف مقابل یعنی ایران تعهد ایجاد میکند و از این
زاویه نگاه شده است که در صورت خروج ایران از برجام یا تعهدات چه اتفاقی
خواهد افتاد و بحث خروج طرفهای ۱+۵ مطرح نبوده است؛ بنابراین مفروض برجام
از زمان مذاکره تا انعقاد این بوده و هست و اکنون هم در متن همین دیده
میشود که تمامی طرفهای ۱+۵ متعهد به برجام هستند و خروج هر کدام از طرفین
به معنی نقض برجام است، اما اگر ایران قصد خروج از برجام را داشته باشد،
تمام تحریمها باز خواهد گشت. طرف مذاکرهکننده ایرانی هوشمندانه به این
تکنیک طرف مقابل مسلط بوده است. در متن آمده است که در صورت خروج دیگران از
برجام ایران میتواند به تمامی فعالیتهای سابق خود بازگردد و این یعنی
شناسایی تمام فعالیتهای هستهای که ایران پیش از برجام انجام میداد، این
یکی از موفقیتهای مذاکرهکنندگان ما در برجام است، زیرا برجام عنوان
میکند بهدلیل بازگشت تحریمها ایران میتواند به فعالیتهای خود برگردد و
هیچ بحثی هم درباره بازبینی برجام در متن وجود ندارد.
تنها
چیزی که در مادههای ۳۶ و ۳۷ آمده این است که اگر طرفین به تعهدات خود عمل
نکنند حق شکایت در کمیسیون برجام را دارند. آمریکا هم چنانچه ایرادی
درباره عدم انجام تعهدات ایران میگیرد تنها کاری که میتواند انجام دهد
این است که در همین کمیسیون شکایت ارائه کند و از آنجا که آژانس گزارشهای
منظم از بازدیدهای منظم خود داشته است و تایید کرده برجام از سوی ایران
رعایت شده و نقضی صورت نگرفته است؛ بنابراین ایالاتمتحده آمریکا تا الان
هیچ اقدامی علیه جمهوریاسلامی و برجام نمیتواند انجام دهد، اگر هر عملی
انجام دهد، نقض قواعد بینالملل و برجام خواهد بود. هنری که
مذاکرهکنندههای ما داشتند این بود که توانستند با دقتی که به خرج دادند
آمریکا را به زنجیر بکشند.
الان
دو طرف اختلافاتی دارند، با توجه به گزارشات آژانس و تایید طرفهای دیگر
برجام، اگر ایران شکایت خود را به کمیسیون برجام ارائه کند، چه خواهد شد؟
اگر
آمریکا خارج شود، یا تحریمها را بازگرداند یا تعلیق تحریمها به بهانه
بازگشت ایران به فعالیتهای خود را متوقف کند، اینها میتواند مبنای شکایت
شود؛ اما تا اکنون عملی درباره تحریمهای هستهای که در قطعنامهها آمده
است اتفاق نیفتاده است.
بر
اساس ماده ۳۶ اگر ایران به کمیسیون برجام شکایت ببرد و این کمیسیون نتواند
در این خصوص تصمیمگیری کند، پرونده به شورای امنیت ارسال خواهد شد، حال
با توجه به قدرت وتوی آمریکا در شورا، شکایت ایران چه سرنوشتی خواهد داشت؟
به
لحاظ حقوقی، آمریکا در بن بست است. تنها کاری که در مقابله با برجام
میتواند انجام دهد، ادله سیاسی است که الان هم از آن ادله استفاده میکند و
میگویند ایران در منطقه همکاری نمیکند؛ در یمن و سوریه مداخله و
تنشآفرینی میکند. اروپاییها هم متوجه هستند زیرا این حرفهای
رییسجمهوری آمریکا همان حرفهایی است که آنها هم میزنند. آنها با آمریکا
در این مسائل همسو هستند اما درباره برجام حرفشان این است که آمریکا
میخواهد با ادله سیاسی مبناهای حقوقی را نابود کند و میگویند، نمیتوان
با ادله سیاسی حتی از نظر آنها درست، یک مبنای حقوقی را از بین برد و اگر
قرار است بحثی پیگیری شود، باید در سبدهای دیگری صحبت شود؛ نه برجام این
اجازه را به آمریکا میدهد، نه ۵ کشور و یک سازمان بینالمللی. همه اینها
برخلاف خواست ترامپ حرف میزنند.
بند
آخر ماده ۳۷. حقی را برای ایران در بازگشت به رویه قبلی قائل است، اگر
چنین اتفاقی افتاد قدرتهای غربی توان بازگرداندن تحریمها را دارند؟
بله
وفق این ماده تحریمها نمیتواند برگردد، زیرا ایران علاقهمند به پایبندی
به برجام است. اما اگر طرفهای دیگر خارج شوند یعنی تعهدات متقابل انجام
نشده است و وقتی انجام نشود یعنی دلیلی برای بقای شما وجود ندارد.
اروپاییها نمیخواهند این استدلال حقوقی در اختیار ایران قرار گیرد و اگر
ایران این کار را انجام دهد کار آنها سخت خواهد شد؛ ایران همه چیز را رعایت
کرده است. مذاکره مجدد ممکن نیست. نمیشود در یکی از کشورها انتخاباتی
صورت گیرد و یک نفر بخواهد قطعنامههای شورای امنیت را زیر سوال ببرد.
برجام یک تفاهم چندجانبه بینالمللی است. دوجانبه میان آمریکا و ایران نبود
که حالا با خروج آمریکا بیاعتبار شود.
به
لحاظ سیاسی و رسانهای ایران را متهم به اقدامات بیثباتساز در منطقه
میکنند. تلاشهای رسمی هم برای این مورد اتفاق افتاد. مخصوصا درباره نقش
قطعنامه ۲۲۱۶ درباره یمن. آیا بهلحاظ حقوقی امکانی برای آمریکا وجود دارد
که با این بهانهها مجددا ایران را به شورای امنیت بکشاند؟
خیر.
هیچ استدلال حقوقی برای آمریکاییها وجود ندارد. شما هم پاسخ دادید که با
بهرهگیری از ابزار رسانه در افکار عمومی جهان هم چنین اعتقادی وجود ندارد،
بلکه دو لابی عربستان و طرفداران اسراییل هستند که برای بهوجودآوردن این
ذهنیت هزینه میکنند. ایران قطعنامه ۲۲۱۶ و هیچ یک از قطعنامههای دیگر
شورای امنیت را نقض نکرده است. این را با صراحت عنوان میکنم که حضور ایران
در سوریه کاملا حقوقی و مشروع است، اما اینکه نیروهای ایران یا دولت ایران
از دولت اسد حمایت میکنند از منظر حقوق بینالملل و معیارهای شورای امنیت
مشروع و درست است. دولت اسد از منظر سازمان ملل متحد مشروع و حاکم بر
سوریه است زیرا کرسی سوریه در سازمان ملل متحد در اختیار نماینده دولت
سوریه یعنی بشار جعفری است.
یعنی نماینده قانونی
سوریه در مجامع بینالمللی دولت بشار اسد است و ایران به دعوت رسمی دولت
سوریه در این کشور حضور دارد. اما حضور کشورهایی مثل قطر، عربستان، آمریکا و
ترکیه از منظر حقوق بینالملل کاملا غیرقانونی و غیرمشروع است. درباره
یمن هیچ یک از گزارشگران سازمان ملل متحد گزارشی مبنیبر ارسال تسلیحات یا
تجهیزات برای ناراضیان یمن از سوی ایران ارائه نکردهاند و هیچ سند رسمی
وجود ندارد، حتی آن موشکی که بردند اثباتکننده هیچ موضوعی نیست.
زمانی
این اتهام صحت پیدا میکند که گروهی از گزارشگران از سوی شورای امنیت یا
مجمع عمومی تعیین شوند گزارش بیطرفانه خود را ارائه کنند و بعد از بررسی طی
قطعنامهای اعلام شود که بله این نقض صورت گرفته است؛ همانند کاری که
درباره اسراییل در غزه انجام داد. اسراییل در جنگ ۲۲ روزه متهم به استفاده
از بمبهای فسفری شد. مجمع عمومی و شورای حقوق بشر گروهی را تعیین کرد و
آنها هم بررسی کردند و گزارشی ارائه شد و کشورهای عضو مجمع به استفاده
اسراییل از این بمبها رای دادند و پرونده به شورای امنیت ارسال شد. اما
درباره ما چنین فرآیندی طی نشد.
اما در مورد یمن تا
جایی که ما اطلاع داریم به دست مردم یمن حتی یک بطری آب هم نمیرسد چطور
با این محاصره یک موشک از پیش چشم همه رد شده است؟ در موضوع لبنان حضور
ایران در آنجا به منظور حمایت از مقاومت در مقابل اشغال جنوب لبنان بود و
از سوی دولت قانونی لبنان همواره مورد پذیرش بوده و بهرغم فشارهایی که به
حریری هم آمد اما او اعلام کرد که حضور حزبالله موجب ثبات در لبنان است.
پس این ادعا هم مورد پذیرش نیست. این اتهامات سیاسی نمیتواند مبنای حقوقی
یک تصمیمگیری علیه ایران شود.
بهلحاظ حقوقی ابزاری وجود دارد که فعالیتهای موشکی ایران را بهانه تحریمهای جدید قرار دهند؟
هیچ
قطعنامه و ابزاری وجود ندارد؛ ایران حق دفاع از خودش را دارد و
فعالیتهایی که دارد دفاعی است. شاید درباره برد این موشکها ادعایی کنند
که ایران از این برد وسیع برای تهاجم استفاده میکند که این هم صحیح نیست؛
زیرا رژیم ترامپ و اسراییل علنا اعلام کردهاند که ما میخواهیم نظام ایران
را نابود کنیم، طبیعی است که ایران برای دفاع از خود برد موشکهای خودش را
تا مرزهای کشور تهدیدکننده افزایش دهد، درنهایت آمریکا و اسراییل در این
موضوع محکوم ماجرا هستند و اگر مذاکرهای درباره موشکی بخواهد صورت گیرد
نتیجه مذاکره این خواهد بود که آمریکا و اسراییل تعهد بدهند که ایران را
تهدید نکنند، ایران هم اگر تابهحال آمریکا و اسراییل را مورد انتقاد و
اعتراض قرار داده به خاطر سیاستهای اشغالگرانهای است که اسراییل در
سرزمینهای اشغالی داشته و همینطور اظهارات ترامپ که صراحتا اعلام میکند
ما میخواهیم دولت ایران را از بین ببریم که این مداخله در امور داخلی است.
معتقدم ما در ایران نقدهای بسیار جدی داریم که باید اصلاح شود اما معتقدم
که ترامپ به خاطر مردم من این کار را نمیکند بلکه به خاطر منافع سیاسی،
اقتصادی خودش میخواهد یک رژیم را با دیگری جابهجا کند و این در حقوق
بینالملل قابل پذیرش نیست.