کیهان: بازی خطرناک برجام ۲، آغاز شده است
محمدحسین محترم یادداشت زیر را در روزنامه کیهان منتشر کرد.
1-
پوشه قرمز جانسون وزیرخارجه انگلیس در تهران، اولتیماتوم ترامپ به اروپا،
تکرار شوی تبلیغاتی نیکی هیلی در نشان دادن لاشه یک موشک ادعایی، تشکیل
کارگروه به اصطلاح «بازنویسی برجام»، سفر وزیرخارجه و رئیسجمهور فرانسه در
آینده به تهران و... همه اینها تلاشهایی در جهت فضاسازی و فشار
سیاسی–رسانهای بر ایران برای مذاکره درباره توان دفاعی کشور است که شهریور
گذشته با ابتکار فرانسه در حاشیه نشست عمومی سازمان ملل آغاز شد و در متن
نشست هفته گذشته وزراي خارجه کشورهاي اروپايي به مرحله تدوین اصول و
سازوکار «بازی خطرناک برجام 2» رسیده است.
2-
بعد از ضربالاجل چهار ماهه آمریکا به اروپا، نخبگان عرصه سياست خارجي
اروپا اين سؤال را مطرح کردهاند که چرا اروپا در مقابل تهاجم فاجعه بار
نظامي آمریکا به عراق در سال 2003 که براي منافع اروپاييها به شدت سنگين و
هزينه بار بود، نایستاد؟ این نخبگان سیاسی با پاسخ دادن به این سؤال،تاکید
میکنند اکنون نیز اروپاییها در مقابل سياست رئيسجمهور آمريکا در قبال
ايران و برجام مقاومت نخواهند کرد. برهمین اساس پنس معاون ترامپ تاکید کرده
«در نهايت لحظهاي فرا خواهد رسيد که اروپا بايد تصميم بگيرد به سمت
آمريکا برود و بايد منتظر ماند و ديد!» و تيلرسون هم از آغاز بهکار
کارگروه کشورهای اروپایی برای رسيدن به نوعي «توافق جانبي» خبر داده است.
توافقی که اوایل شهریور رئیسجمهور فرانسه در جمع سفرای این کشور از آن
با عنوان«مکمل برجام» یاد کرد و با بیان اینکه «برجام در صورتی جایگزینی
ندارد که مکملی داشته باشد»، از رایزنی با اعضای 1+5 در «آینده» درباره
«مکمل برجام» برای «مذاکره درخصوص برنامه موشکهای بالستیک ایران» خبر داده
بود. «آیندهای» که اکنون فرارسیده و رسانههای غربی از «اعلام موافقت
علني اروپاييها با مذاکره مجدد درخصوص برخي از بندهاي برجام» در هفتههاي
آينده خبر دادند! لذا اروپاییها در تدارک طرحی هستند تا هم با آمریکا
همراه شوند و هم از منافع اقتصادي خود در برجام محافظت کنند، نه اینکه
آنگونه که برخیها در توهم و به دروغ القاء میکنند، از ایران و برجام
حمایت کنند!. در این استراتژي تلاش دارند علاوهبر بالا نگه داشتن چماق با
تشدید تحریمها، بستهاي به اصطلاح تشویقی تحت عنوان «پیوستن به جامعه
جهانی»!
هم برای ایران تهيه و ارائه کنند تا عناصر
غربگرای داخلی بتوانند روی آن مانور بدهند و در افکار عمومی دستشان خالی
نباشد. لذا این رفتار اروپاییها با ایران اکنون براساس سیاست «کج دار و
مريز» است «تا ببینند چه میشود!» و سیاست آمریکا نیز«ایجاد ترس و استمرار
فضای بلاتکلیفی در برجام» است «تا چیزی نشود!» آنگونه که هنری کیسینجر
گفته «توصیفی که برای اروپا کردم موجب شده اروپا اغوا شود و بين آسيا و
آمريکا مانور دهد!». هر چند اروپاییها میتوانند به استناد «قانون انسداد»
مصوب 1996 که پايبندي شرکتهاي اروپايي به تحريمها و مجازاتهاي فرا
سرزميني آمريکا را غيرقانوني ميداند، عمل کنند،اما منافع نامشروع
اروپاییها به منافع نامشروع آمریکاییها گره خورده نه به منافع مشروع
ایران!. اینکه تاکنون اروپاییها به اذعان آقای ظریف نخواستهاند روابط
بانکی با ایران را برقرار کنند، دلیل روشن این امر است و هيئت دولت هم در
یکی از مصوبات4 بهمن 96 عدم امکان انتقال ارز به کشور بهدليل آثار منفي
تحريمها را تایید کرد.
3- سياستهاي
آمريکا در ایجاد بلاتکلیفی در اقتصاد ایران و فضايي ترديدآميز و ایران
هراسی براي ترساندن سرمایهگذاران خارجی از ورود به بازار ايران حتی بر
فضای اجلاس امسال داووس چنان سنگینی کرد که موجب شد آقای ظریف از حضور در
این اجلاس اقتصادی منصرف شود، در حاليکه در دو سال گذشته آقاي ظريف جزو
ستارگان داووس به شمار ميرفت و از جذب سرمايهگذاريهای خارجی سخن میگفت.
هرچند آقای ظريف در حاشيه نشست مجمع عمومي سازمان ملل از این فضاي
بلاتکليفي بهعنوان بخشي از راهبرد آمريکا انتقاد کرده بود اما نکته مهم
این است در حالی آقای ظریف از بین بردن فضای ایران هراسی را از دستاوردهای
حضور خود در دو نشست گذشته داووس برمیشمرد، که امسال برخلاف دو سال گذشته
عربستان سعودي و ترامپ ميداندار ایرانهراسی در این اجلاس بودند. لذا
آقای ظریف باید توضیح دهد که چرا سیاست منفعلانه وزارت خارجه اجازه داد
چنین فضایی در اختیار دشمنان ایران قرار گیرد؟
و
چرا در گذشته دیگران را متهم به دشمنتراشی و زمینهسازی برای ایرانهراسی
میکرد؟ البته بخشی از فشار FATF و بحث مبارزه با پولشویی با بزرگنمایی و
سیاهنمایی و انتشار برخی موارد فساد در ایران نیز برای فراهمکردن القاء و
افزایش ریسک سرمایهگذاری در ایران در افکارعمومی و اذهان سرمایهگذاران
است.
4- این سخن یکی از حامیان برجام که
گفته «دوره نگفتنها و نديدنها گذشته است» و هفته قبل تیتر رسانههای
اصلاحطلب و حامی دولت شد، به فضای رسانهای کمک خواهد کرد تا روشنتر سخن
بگوید لذا اولا 27 دی پنج روز بعد از اولتیماتوم ترامپ به اروپا يک گزارش
خبري انگليسي ادعا کرد وزيران خارجه آلمان، فرانسه و انگليس و فدريکا
موگريني با تهران درخصوص آغاز گفتوگوهاي فشرده درباره برنامه موشکی به
توافق رسيدند. روزنامه فايننشال تايمز تاکید کرد وزير خارجه آلمان پس از
ديدار فدريکا موگريني با محمد جواد ظريف، نتايج اين توافق را به رکس
تيلرسون وزير خارجه آمريکا اطلاع داد. پایگاه خبری اليوم السابع هم نوشت
«ايران و اروپاييها درخصوص موضوع آزمايش موشکهاي بالستيک در حال
گفتوگوهاي جدي هستند» و سفر آقای ظریف به بروكسل مقر اتحاديه اروپا را نیز
در این جهت ارزیابی کرد. وزیر خارجه فرانسه نیز 21 ژانویه از مذاکراتی با
ایرانیها درخصوص مسئله موشکهای بالستیک و مسائل منطقه خبر داد و گفت «به
همین خاطر به تهران سفر خواهم کرد».
وی علیرغم
مذاکرات هستهای و امضاء برجام ادعا کرده«اگر ایران درباره برنامه موشکی و
مسائل منطقهای خود با ما مذاکره نکند برای همیشه مظنون به تلاش برای سلاح
هستهای خواهد بود». رسانههای فرانسوی هم هدف اصلی رئیسجمهور این کشور
به تهران در آینده را گفتوگو درباره «مکمل برجام» اعلام کردند.هرچند وزارت
خارجه کشورمان در اطلاعيهای ادعای مقامات و رسانههای غربی را تکذيب کرد،
اما سید عباس عراقچي که بعد از پیگیری مذاکرات هستهای و امضاء برجام،
اکنون مامور پیگیری مسائل منطقه بهعنوان معاون سیاسی وزیر خارجه شده، در
واکنش به سخنان وزیر خارجه فرانسه در این خصوص ترجیح داد بهجای واژه
«مذاکره» از عبارت «رايزني» استفاده کند و بگوید «اگر مقصود از مذاکره،
رايزنيهاي سياسي باشد ما همواره در حال رايزني سياسي درخصوص موضوعات
بسياري هستيم»! لذا تحليلگران غربی و غیرغربی معتقدند آنگونه که
مذاکرهکنندگان ايراني درباره لغو تحريمهاي نظامي با آمريکا و غربيها در
مذاکرات برجام مصالحه کرده بودند، اکنون نيز با غرب معامله خواهند کرد.
معاملهاي که به گفته رسانههاي آمريکايي در ازاي حمايت غرب از جريان سياسي
خاص در ايران، اين جريان زمينهساز مذاکره مجدد درخصوص برجام خواهد شد.
اما نکته مهمتر اینکه کارشناسان مسائل بینالمللی معتقدند مصالحه
مذاکرهکنندگان هستهای با آمریکا درباره تحریمهای نظامی و مخالفت با حذف
این تحریمها در قطعنامه 2231، علیرغم حمایت روسیه و چین شاید اقدامی
هوشمندانه در جهت زمینهسازی برای برجام دومی درباره قدرت دفاعی کشور بوده
که از سوی جریان نفوذی غربگرای داخل ایران بر مذاکرهکنندگان تحمیل شده
است. شهریور گذشته در مطلب «بازی خطرناک برجام 2» از برخی خبرهای محرمانه و
تحلیلها سخن گفته بودیم که حکایت از این داشت پیشنهاد «مکمل برجام» توسط
برخی لابیهای ایرانی به طرفهای غربی داده شده است! البته سوزان ملوني،
كارشناسارشد سابق وزارت خارجه آمريكا هم اذعان کرده «نقلقولهایی که از
داخل ایران درباره آنچه درحال رخ دادن است،نقش مستقيمي در تصمیمگیری
ترامپ دارد».
5- اما اروپاییها چه
در سر دارند؟ بهنظر میرسد اروپاییها همان چیزی در سر دارند که نیکی هیلی
در وین بهدنبال آن بود. قرار است براساس بندهای74 و 75 بخش دسترسیهای
برجام معروف به بخشQ، ادعاهای جدید آمریکاییها درباره مراکز نظامی ایران
را در کمیسیون مشترک به رأی بگذارند و با پنج رای آمریکا و فرانسه و انگلیس
و آلمان و اتحادیه اروپا (موگرینی) بازرسی از این مراکز را درخواست کنند
که حق وتوی روسیه و چین در شورای امنیت نیز براساس برجام دور زده شده است.
6-
افزايش فشارها و تلاشها علیه قدرت دفاعی ملت ایران بعد از اعتراضات و
اغتشاشات اخیر موضوع مهمی است که نشان میدهد دقیقا مشابه بعداز فتنه 88 که
سران و عوامل فتنه با گرا دادن به دشمن موجب اعمال تحریمهای به اصطلاح
فلجکننده علیه بخش انرژی و نفت شدند، اکنون نیز جریانی که خائنانه
بهدنبال زمینهسازی برای مذاکره درباره قدرت دفاعی کشور هستند، پشت
اغتشاشات اخیر حضور داشتند.
7- اما هرچند
آمریکا و اروپاییها تلاش دارند با فضاسازیهای سیاسی– رسانهای ملت ایران
را بترسانند تا به خیال خود یکبار دیگر پای میز مذاکرهای که تاکنون «خسارت
محض و دستاورد هیچ» داشته، بنشانند و جریان غربگرای حامی برجام در داخل
نیز تلاش دارد ترس خود را به ملت تعمیم دهد، اما 22 بهمن نزدیک است! و ملت
ایران بهخوبی میداند براساس یک «پنهانکاری چند تابعیتی آمریکایی–
ایرانی- اروپایی»! همراهی با آمریکا ویژگی اروپاییها، عدم پايبندي به
مذاکره ويژگي ديپلماسي آمريکا و القاء توهمات و دروغ گفتن به افکارعمومی
ویژگی جریان لیبرال نفوذ کرده در ارکان کشور است.