|
خبرگزاری ایلنا: مجید ابهری ( جامعه شناس و مدیر طرح «شهر بدون گدایم آرزوست») میگوید: ما سازمانی مافیایی به نام گ.ت.ت داریم که علامت اختصاری «گدایان تهران و توابع» است. در این سازمان کودک اجاره میدهند، گریم میکنند و از این طریق افراد را نابینا و چلاق میکنند و حتی به گدایان خدمات سرویس رفت و برگشت ارائه میدهند. اعضای هیات رییسه این مافیا 7 نفر هستند و این سازمان باندهای زیرمجموعهای هم دارد.
وی ادامه میدهد: متکدیان دژبان دارند و اگر یک گدای میدان فردوسی برای گدایی به میدان انقلاب برود، با او برخورد شدیدی میشود. خانوادههایی هم وجود دارند که فقط مسئول به دنیا آوردن و کرایه دادن بچه هستند و بچههای آنها از همان بدو تولد؛ معتاد هستند. جلوی امامزاده صالح سرقفلی برای 6 ماه گدایی 10 میلیون تومان و جلوی حرم شاه عبدالعظیم 12 میلیون تومان است.
یک منبع آگاه در شهرداری تهران اظهار میکند: بیش از 40 درصد متکدیان، خارجی هستند و سبک زندگی آنان گدایی است. این یک جریان جهانی است که از افغانستان، پاکستان و جامو و کشمیر (ایالتی در شمال غربی هندوستان که بر سر حاکمیت آن بین کشورهای چین، هند و پاکستان مناقشه است) تا پاریس و لندن ادامه دارد و ایران در این خط سیر قرار گرفته است. فرهنگ زندگی این افراد تکدیگری است و آنها در قالب کلونیهایی در اطراف کلانشهرها زندگی میکنند.
این منبع آگاه ادامه میدهد: یک جوان متولد هفتاد در این کلونی؛ هشت تا نه بچه دارد و این بچهها را به دنیا آورده تا تکدیگری کنند. این افراد در سنین 13-12 سالگی یک دوران فراغت یا عاشقی دارند که به همراه یک دختر فرار میکنند؛ آنگاه پس از چند سال به فضای قبلی خود برمیگردند و این سبک زندگی آنان است.
در خانواده این افراد اگر پسری گدایی نکرده باشد، به او دختر نمیدهند. برخی از متکدیان به صورت فصلی از شهرستانهای دورافتاده به کلانشهرها میآیند و بازبرمیگردند. البته همه آنها وابسته به همان جریان و خط سیر گدایی بینالمللی هستند.
وی میافزاید: 70 درصد از متکدیان تهران در قالب یک گروه مافیایی فعالیت میکنند. اگر شما عضو یک گروه قوی نباشید، نمیتوانید در چهارراه پولسازی مثل چهارراه دریای شهرک غرب، یا میدان توحید که کریدور شمال به جنوب است، گدایی کنید. این سازمانها باید از طریق نهادهای امنیتی شناسایی و دستگیر شوند. میانگین درآمد تکدیگری در تهران 3 میلیون تومان است و در برخی چهارراهها این عدد تا 7 میلیون تومان بالا میرود.
مجید ابهری (جامعهشناس) با بیان اینکه بیش از 5 هزار گدا در شهر تهران وجود دارد، میگوید: بسیاری از این گدایان، جزو گدایان پوششی هستند که در ظاهر کالاهایی مثل لیف و بادکنک میفروشند اما در اصل متکدی هستند.
به گفته ابهری، کودکان کار در سه دسته قابل تقسیمبندی هستند: یک دسته کودکان کارهای واقعی هستند که در کارگاههای زیرزمینی کار میکنند؛ یک دسته کودکان کارهای کاذب هستند که در حال دود کردن اسپند یا پاک کردن شیشه اتومبیلها میبینیمشان؛ و دسته سوم کودکان بزهکار هستند که جیببری میکنند یا لوازم ماشین را به سرقت میبرند. 60 درصد کودکانی که در سطح خیابان حضور دارند، فرزندان اتباع افغانی هستند که با بازداشت آنهاسر و کله پدر و مادرشان پیدا میشود.
به گفته یک منبع آگاه، تا چندی پیش نماینده دادستان شهرداری تهران اجازه نمیداد کودکان متکدی جمعآوری شوند؛ چراکه میگفتند کودکان لطیف و حساسند و نمیتوان آنان را توسط نیروی انتظامیجمعآوری کرد. به همین دلیل شاهد ازدیاد کودکان متکدی در سطح شهر بودیم.
ابهری (جامعهشناس) میگوید: در تهران سازمان بهزیستی مسوولیت مستقیم متکدیان را به عهده دارد و جمعآوری آنها توسط نیروی انتظامیصورت میگیرد اما در دوران شهرداری دکتر قالیباف، شهرداری نیز در امور مربوط به جمعآوری و نگهداری متکدیان وارد شد و اورژانس اجتماعی با خودروهایی ایجاد کرد که در رابطه با بیخانمانها و متکدیان مشغول به کار بودند. در اولین طرح متکدیان جمع آوری میشدند.
پس از غربالگری و شناسایی، بیماران و بیخانمانها به مراکز نگهداری تحویل میشدند و افراد غیرایرانی تحویل اداره مهاجرت بیگانگان میشدند. در حال حاضر هیچ حرکتی در زمینه جمعآوری و ساماندهی متکدیان صورت نمیگیرد. مسئولیت این کار بین شهرداری، سازمان خدمات اجتماعی؛ سازمان بهزیستی و تشکلهای مردمی همچون توپ فوتبال در گردش است و هیچ سازمانی بهطور مستقیم مسوولیت را نمیپذیرد.
وی اضافه میکند: سازمان بهزیستی ادعا میکند جمعآوری متکدیان یا کودکان کار و خیابان کار این سازمان نیست و به بهانه کمبود بودجه از خود سلب مسئولیت میکند. مسوولان بهزیستی میگویند معلولان، زنان خیابانی، ناتوانان، دوجنسیتیها، منحرفین جنسی و ... گروههایی هستند که ما باید به آنها رسیدگی کنیم و در عین حال بودجهای محدود در اختیار داریم.
به گفته یک منبع آگاه، حتی موردی وجود داشته که بیش از 35 مرتبه تحویل بهزیستی شده اما بازهم در کف خیابان بوده است چون سازمان بهزیستی متکدیان را رها میکند.
حسن خلیلآبادی (عضو کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای شهر تهران) میگوید: سازمان بهزیستی، کمیته امداد و سایر سازمانهای ذیربط به دلیل کمبود بودجه خود تمایل داشتهاند وظایف خود را محول کنند و شهرداری هم درجهت اهداف تبلیغاتی نسبت به انجام این وظایف مشتاق بوده است؛ نهایتا وظایف بسیاری از سازمانها را شهرداری برعهده گرفته است؛ درحالیکه شهرداری باید زمینهساز و تسهیلکننده وظایف سازمانها باشد؛ نه جایگزین و جانشین آنها.