|
روزنامه کیهان نوشت: ظریف گفت وزارت خارجه نمیتواند بپذیرد که در صحنه روابط خارجی غایب باشد.
وزیرخارجه در جمع کارکنان این وزارت گفت: استعفای بنده صرفا برای حفظ شأن و اعتبار وزارت امور خارجه به عنوان نماینده جمهوری اسلامی ایران در صحنه بینالمللی بود. من جا دارد از لطف و محبت همه مردم و نمایندگانشان در مجلس، همکاران عزیز، نخبگان، مقامات، سردار سلیمانی، ریاستجمهوری و مقام معظم رهبری که لطف کردند سپاسگزاری کنم.
رئیس دستگاه دیپلماسی گفت: وزارت خارجه نمیتواند بپذیرد که در صحنه روابط خارجی غایب باشد. دیگران نباید آن را مزاحم تلقی کنند و ما باید کاری کنیم که همه باور کنند که حضور وزارت امور خارجه به نفع آنها و دارای ارزش افزودهبری کار هر یک از دستگاهها است.
سؤالی که از آقای ظریف وجود دارد، این است: آیا به واسطه مدیریت ایشان، واقعا وزارت خارجه در بسیاری از صحنههای دیپلماسی حاضر است یا غایب! اینکه به مدت پنج ماه در کشورهای مهمی چون چین و هند سفیر نداشته باشیم، عمده همت خود را به دیپلماسی یک طرفه با برخی دولتهای اروپایی صرف کنیم، نامش حضور در عرصه دیپلماسی است؟!
در عرصه تعامل با اروپا چرا؟! 9 ماه مجامله در قبال سر دواندن و پشت هماندازیهای برخی دولتهای اروپایی درباره تعهدات برجامی و سپس اتهامپراکنی آنها، چه عنوانی میتواند داشته باشد؟ به راستی سرنوشت دبیر سوم بازداشتی وزارت خارجه بعد از 8 ماه، به کجا رسیده و چرا وزارت خارجه هیچ اعتراض و پیگیری در خوری نمیکند هیچ، که سفیر به اجبار بازنشسته آقای ظریف در آلمان، دیپلمات بیگناه خودمان را متهم میکند!
آیا این عجیب نیست؟ آیا تعجبآور نیست که در اصل برخی کوتاه مدیریتها، به جای اینکه دولت آقای روحانی طلبکار برجام ( یا حداقل وعده SPV و اینستکس) باشد، اکنون به بدهکار FATF تبدیل شده است؟!