|
روزنامه توسعه ایرانی: از روزگاری که دوای درد مشکلات زن و شوهرها و شیرینی زندگی بچهها بودند زیاد نگذشته است. تا همین چند سال پیش هم بچهدار شدن پس از ازدواج بسیار سریع رخ میداد اما حالا یا زوجهای جوان تمایلی به فرزندآوری ندارند یا این اتفاق آنقدر دیر رخ میدهد که زوجها توان و شرایط بچهدار شدن برای بار دوم را ندارند.
پای درد و دلشان که بنشینید حتماً این جملات را از زبان آنها خواهید شنید: «بچه بیاوریم که چه؟ وقتی شرایط مملکت ساعتی عوض میشود» یا «مگر ما چه گلی به سر پدر و مادرمان زدیم؟» یا «شرایط مالی اجازه نمیدهد». گروهی هم که دلشان میخواهد در آینده پدر و مادر شوند ترجیح میدهند اگر از کشور مهاجرت کردند و زندگیشان سروسامان گرفت بعد اقدام به بچهدار شدن کنند. در این میان اما نهادها و مسئولان برای ترغیب زوجها به فرزندآوری طرحها و پیشنهادهای عجیبوغریبی میدهند. پیشنهادهایی که عملاً هیچ کاربردی ندارد.
خانوادهها تمایلی به بچهدار شدن ندارند
قضیه عدم تمایل به بچهدار شدن تا جایی پیش رفته است که امروز بعضی از زنان یا در موارد زیادی مردان یکی از شروط ازدواج را با این عنوان ثبت میکنند که هیچوقت بچهدار نشوند. شایعترین دلیلی که در این رابطه میتوان به آن اشاره کرد سختی زندگی و شرایط نابسامان اقتصادی است. بچهدار شدن هزینههای زیادی را به خانواده تحمیل میکند و بچه داشتن دیگر هیچ شباهتی به قدیم ندارد. هزینههای خرید لوازم ضروری و نه حتی وسایلی که کاربرد لوکس و غیرضروری دارند سر به آسمان میکشد و بهتر است در رابطه با هزینههای دکتر زنان و بیمارستان و انواع و اقسام آزمایشها صحبت نکنیم، اما علاقه نداشتن به فرزندآوری در خانوادههایی که بهقولمعروف دستشان به دهنشان میرسد، بیشتر دیده میشود.
به عقیده روانشناسان در سالهای اخیر زندگی سختتر نشده چون امروزه امکانات و رفاه بیشتر است اما پیچیدهتر شده، به این معنا که زندگی خانوادگی از حالت سنتی و ساده خود فاصله گرفته و پیش بهسوی مدرنیته و پیچیدگیهای ناشی از آن در حرکت است، بنابراین لزوماً برای استحکام و رضایتمندی در زندگی مشترک، باید مهارتهایی داشته باشیم و آنها را به کار بگیریم. از سوی دیگر احتمال اینکه این موضوع به بدنه خانواده و سیستم جامعه آسیب جدی وارد کند، وجود دارد.
زوجهای جوان به آینده فرزندانشان فکر میکنند
بیشتر زوجها، وقتی مشکل اقتصادی دارند، دوست ندارند که فرزند داشته باشند. در هیچ دوره و زمانی، فرزند بهاندازه امروز هزینهبردار نبود. قبلاً فرزند عصای دست پدرومادر بود، اما امروزه مساوی هزینههاست. خیلی از کارشناسان اعتقاد دارند که مشکلات اقتصادی، مهمترین عامل برای انصراف از بچهدار شدن است. نتایج یک پژوهش نشان داده است که مشکلات اقتصادی تنها عامل عدم تمایل زوجین به فرزندآوری نیست. «توجه افراد به نیازها و علایق فردی» و «نگرانی نسبت به آینده»، بهویژه در افراد دارای تحصیلات و درآمد بالا، مهمترین مانع فرهنگی و اجتماعی برای خواستن فرزند است.
بر اساس گزارشی که ایسنا منتشر کرده است، عدم تمایل به فرزندآوری و به دنبال آن کاهش میزان باروری کل در سالهای اخیر، تجربه مشترک کشورهای پیشرفته و بسیاری از کشورهای درحالتوسعه ازجمله ایران است. نرخ کلی باروری؛ میانگین تعداد فرزندانی است که یک زن در طول دوران باروری خود به دنیا میآورد و نرخ جایگزینی جمعیت؛ میزان کلی باروری است که منجر به جبران جمعیت در گذشته با جمعیت جدید میشود.
طی دو دهه گذشته، میزان باروری کل در ایران به زیر «سطح جایگزین» سقوط کرده است. به گفته برخی جمعیتشناسان «چنانچه میزان باروری کل به میزان زیادی به زیر سطح جایگزین (دو فرزند به ازای یک زن) سقوط کند، جمعیت، سالخورده شده و شاخص وابستگی اقتصادی افزایش مییابد. در چنین شرایطی دولتها نیز بهشدت درگیر مشکلاتی مثل تأمین نیروی کار فعال، بحران سازمانهای بازنشستگی و نظام خدمات بهداشتی و درمان میشوند». کارشناس کمیته مطالعات و پایش سیاستهای جمعیتی شورای عالی انقلاب فرهنگی، مطالعهای را بهمنظور تعیین دلایل عدم تمایل زوجین تهرانی به فرزندآوری انجام دادهاند.
ارائه تسهیلات مقطعی بیتوجه به شرایط جامعه هدف دریافتکننده تسهیلات، نمیتواند گامی مهم در راستای افزایش جمعیت، ازدواج و باروری شود و برای رسیدن به چنین اهدافی باید به سمت مشوقهای دائمی و مادامالعمر حرکت کرد
به گفته کارشناسان، بعد از مشکلات اقتصادی، «نگرانی از آینده فرزندان» و «تداخل فرزندآوری با علایق، تفریحات و برنامههای کاری و تحصیلی فرد»، دو دلیل مهم فرهنگی و اجتماعی برای نخواستن فرزند است که در تحقیقات پیشین کمتر به آنها اشاره شده است. بر همین اساس پژوهشگران این تحقیق معتقدند: «حتی برخورداری اقتصادی خانواده نمیتواند بهتنهایی مشوقی برای داشتن فرزند باشد».
طرحهای تشویقی دیگر جواب نمیدهد
با تمام این تفاسیر اما مسئولان با پیشنهادهای ناکارآمد سعی در تشویق زوجهای جوان برای آوردن فرزند سوم میکنند؛ پیشنهادهای مشابهی که سالها پیش هم مطرحشده بود اما با شکست مواجه شدند. در راستای سیاست فرزندآوری، پرداخت تسهیلات قرضالحسنه ودیعه مسکن به مبلغ ۷۰ میلیون تومان برای خانوادههای فاقد مسکن دارای فرزند سوم در لایحه بودجه ١٤٠٠ پیشبینیشده است.
آنطور از خبرها شنیده میشود بانک مرکزی در لایحه بودجه امسال مکلف شده است تا با اختصاص مبلغ ۲۱۰ میلیارد تومان از طریق بانکهای عامل و از محل سپردههای جاری و قرضالحسنه نظام بانکی، نسبت به پرداخت تسهیلات قرضالحسنه ودیعه مسکن به مبلغ ۷۰ میلیون تومان اقدام کند. این تسهیلات که عنوان وام ودیعه مسکن دارد به خانوارهای فاقد مسکن که صاحب فرزند سوم شده یا میشوند تعلق خواهد گرفت. بازپرداخت این تسهیلات برای خانوارهای فاقد مسکن که صاحب فرزند سوم در سالهای ۱۳۹۹ و ۱۴۰۰ شده یا میشوند، حداکثر ۲۰ ساله است.
پیشازاین هم در سال 93 طرحی تصویبشده بود که بر اساس آن با توجه به سن مادر و تعداد فرزندانی که به دنیا آورده است سکه طلا هدیه میدادند کمی بعدتر هم گفته شد به خانوادهها زمین هدیه داده میشود. ازایندست طرحها و تشویقیها در سالهای اخیر بهوفور دیده شده است اما ظاهراً هیچکدام برای تشویق خانواده به فرزندآوری مؤثر و کارساز نبوده است.
سهام به کار خانواده فقیر نمیآید
یکی دیگر از راهکارهایی که دولت برای افزایش فرزندآوری در نظر گرفته است، ارائه سهام به متولدین 1400 است. در ادامه بررسی جزییات لایحه بودجه ۱۴۰۰ و با مصوبه روز گذشته مجلس، متولدین سال ۱۴۰۰ صاحب سهام بورس میشوند. این در حالی است که پیشتر با زمزمه طرح تشویقی زادوولد مجلس و ارائه سهام به فرزندان سوم و چهارم خانواده، برخی از کارشناسان و مسئولین امر، اخذ چنین تصمیماتی را راهکار مناسبی در جهت افزایش جمعیت نمیدانستند.
نمایندگان در راستای سیاست فرزندآوری، پرداخت تسهیلات قرضالحسنه ودیعه مسکن به مبلغ ۷۰ میلیون تومان را برای خانوادههای فاقد مسکن دارای فرزند سوم در لایحه بودجه ١٤٠٠ پیشبینیشده است
مطابق با مصوبه اخیر مجلس، دولت مکلف است به سرپرست متولدین ۱۴۰۰، یکمیلیون تومان بلاعوض از محل یک درصد از یک دوازدهم هزینههای شرکتهای دولتی برای خریداری واحدهای صندوقهای سرمایهگذاری پذیرفتهشده در بورس بدهد. از حدود شش ماه قبل اخباری درباره طرح تشویقی مجلس مبنی بر ارائه سهام به فرزندان سوم و چهارم به بعد خانوادهها تحت عنوان «سهام آیندگان» به گوش میرسید. طرحی که محمدمهدی تندگویان، معاون ساماندهی امور جوانان وزارت ورزش و جوانان آن را پیشنهادی مقطعی و وابسته به متغیرهای دیگر دانست که چاره درد رشد منفی جمعیت نیست.
برهمین اساس تندگویان گفته بود سود و ضرر مشوقی مانند بورس و اینکه بهطور دقیق در چه دورهای امکان استفاده از آن وجود دارد مشخص نیست. همچنین این را هم گفته بود که راه حل بسیاری از مشکلات نظیر رشد منفی جمعیت و کاهش فرزندآوری مشوقهایی دائمی و مادامالعمری نظیر معاف شدن از مالیات و پرداختهای درمان و بیمه بهصورت پلکانی و یا افزایش مشهود حقوق است که بهصورت ملموس در زندگی خانوادهها لحاظ شود و نه بهعنوان یک کمک عائلهمندی که تأثیر چندانی هم نخواهد داشت.
معاون ساماندهی امور جوانان وزارت ورزش و جوانان معتقد بود که در صورت عدم بررسی اساسی برای رسیدن به جمعیت جایگزین با کاهش ازدواج و زادوولد و درنهایت کاهش جمعیت مواجه خواهیم شد.
از سوی دیگر شهلا کاظمیپور، جمعیتشناس نیز درباره طرح سهام آیندگان مجلس و سایر طرحهای پیشنهادی دولت برای افزایش جمعیت گفت: بورس طرح موفقی در ایران نیست بهخصوص در این اواخر که با شکست مواجه شده است، بنابراین بهشخصه فکر نمیکنم بتواند در راستای فرزندآوری موفق عمل کند.
به گفته کاظمیپور، اگرچه اختصاص سهام برای آینده فرزندان با فرض اینکه ۱۰۰ درصد نتیجه مثبت داشته باشد میتواند مؤثر باشد اما نکته حائز اهمیت این است که این سهام تا چه میزان کمک احوال خانواده فرزند متولدشده خواهد بود؟چراکه خانوادهها به علت مشکلات مالی که اکنون در زندگی دارند بچهدار نمیشوند.
ارائه تسهیلات مقطعی تأثیری در رشد جمعیت ندارد
تجربه تمام این سالها نشان میدهد طرحهای مقطعی هیچ تأثیری در بالا رفتن رشد جمعیت ندارد. به نظر میرسد ارائه تسهیلات مقطعی بیتوجه به شرایط جامعه هدف دریافتکننده تسهیلات، نمیتواند گامی مهم در راستای افزایش جمعیت، ازدواج و باروری شود و برای رسیدن به چنین اهدافی باید به سمت مشوقهای دائمی و مادامالعمر حرکت کرد.
این اواخر با بالا رفتن سطح تحصیلات زنان و آگاهی زوجها نسبت به گذشته؛ فرزندآوری امری مهم در زندگی آنها بهحساب میآید و برای آینده فرزندشان برنامه دارند. زوجهای جوان به تحصیل، به شرایط مالی، آینده و موضوعات دیگری فکر میکنند که در نسلهای قبلی کمتر به آنها پرداخته میشد. با این حساب بهتر است دولت و نمایندگان فکری به حال بهبود شرایط جامعه کنند نه اینکه با طرحهای شتابزده و ناکارآمد جوانان را به فرزندآوری ترغیب و بعد آنها را با هزار و یک مشکل به حال خود رها کنند.