|
خبرگزاری تسنیم در یادداشتی از توقیف سریال «میخواهم زنده بمانم» ابراز رضایت کرد و البته آن را دیرهنگام دانست. تسنیم نوشت: زیاد شدن سریالهای خانگی از یک طرف اتفاق خوب و از طرفی دیگر خطرآفرین است؛ وقتی ۱۴ قسمت از "میخواهم زنده بمانم" میگذرد و جلوی آن گرفته میشود!
در کنارِ سریالها نمایش خانگی، مجموعهای را شهرام شاهحسینی به میدان نمایشخانگی آورده که 14 قسمت از پخشاش میگذرد و از همان چند قسمت اول میتوانست مورد توقیف قرار گیرد اما معلوم نیست چرا آنقدر پیش رفت؟ وقتی کمیتههای انقلاب اسلامی در سال 1360 را صرفاً نهادی پُر از فساد به تصویر میکشد و خیلی از اهانتهای دیگر را هم زیرپوستی پیش میبرد سؤال اینجاست اولاً آیا کمیتههای انقلاب اسلامی دهه 1360 که کابوس منافقین کوردل بوده است، سرتا پا فقط ایراد بود که چنین دشنه بر جان تاریخ انقلاب میزنند؟
چرا در وزارت ارشاد که قبل از فعالیت این روزهای رسانه ملی (ساترا) پروانه تولید و ساخت را صادر میکرد به چنین سریالی با چنین محتوا و مفاهیمی مجوز داده است؟ در قدمِ دیگر چرا در پخش، ساترا آنقدر سعه صدر به خرج داده و سریال را مورد اصلاح و بازبینی قرار نداده است؟ در حالی که بسیاری از سریالهای تلویزیونی حتی به تصویربرداری مجدد هم رسیدهاند و یا کماکان هم در بایکوت قرار دارند. از طرفی معاونت اجتماعی نیروی انتظامی چرا زودتر از به وجود آمدن این همه چالش، شائبه و شبهه، جلوی این سریال را نگرفته تا مورد اصلاح و بازبینی قرار بگیرد؟ این اتفاق و چالش برای "قورباغه" هم افتاد اما به شکلی دیگر؟
به نظر میرسد هرچه زودتر باید تکلیف نمایشخانگی روشن شود؛ وقتی پخش و توزیع به ساترا واگذار شده، بحث پروانه ساخت و تولید سریال هم در اختیار سازمان تنظیم و مقررات صوت و فراگیر سازمان صداوسیما قرار بگیرد تا کمتر شاهدِ چنین چالشهایی باشیم؛ سریالهایی که نه تنها مفهومی از انقلاب، زندگی ایرانی اسلامی و نه محتوای غنی را به مخاطب القاء نمیکنند. توجه به این نکته ضرورت دارد؛ در روزهای پایانی دولت تدبیر و امید به چه میزان سریالها و فیلمهایی ساخته شدهاند که برای مردم امیدوارکننده باشند یا برعکس سیاه و ناامیدکننده؟!
در حالی که کارگردانان و هنرمندان با استعداد و کاربلدی در جمهوری اسلامی داریم که میتوانند اقتدار، امنیت، سبک زندگی، معرفت و اخلاق اسلامی را به تصویر بکشند و نه به سبکِ اهانتهای "میخواهم زنده بمانم" که به اصطلاح میخواستند "نفوذ" را نشان دهند، واقعاً به نفوذ در عرصههای مختلف توجه کنند. همانطور که در برخی از سریالهای تلویزیونی این اتفاق افتاد که نفوذ چقدر ایجاد بدبینی به نظام میکند.
البته مقصرِ این اتفاقات حتی در اهانتهای زنجیرهای "دراکولا"، "ملکه گدایان" و "ستایش" به جامعه خیریه و یا سریال آبکی "گیسو" و برخی از تاکشوهای بیمعنا، ساترا نیست؛ چون وقتی میخواهند نظارت اعمال کنند مواجه میشوند با محصولی که بخش خصوصی با میلیاردها تومان با مجوز ارشاد تولید کرده و اعمال نظارت یعنی از بین رفتن تقریباً کل محصول که نهایت آن هم موجب بدبینی به کل حاکمیت میشود در میان اهالی هنر.
بیانیهای از پلتفرم پخشکننده سریال "میخواهم زنده بمانم" نشان میدهد که مخاطبان فعلاً منتظر قسمت جدید نباشند. در این اطلاعیه آمده است: «با درخواست معاونت اجتماعی نیروی محترم انتظامی، پخش سریال «میخواهم زنده بمانم» تا اطلاع ثانوی متوقف شده است و تیم تولید و ساترا در حال رایزنی برای رفع ابهامات و گفتوگو در خصوص نقطه نظرات ایشان است.» پیگیریها نشان میدهد مشکل در پرداختن به کمیتههای انقلاب اسلامی در سریال است؛ اما چرا آنقدر دیر این اتفاق افتاده است؟ یعنی دستاندرکاران گذاشتهاند تا قسمت چهاردهم و سریال را متوقف کردهاند؟ در حالی که میتوانستند زودتر جلوی این سریال را بگیرند و حتی به مرور سراغِ دیگر سریالهایی بروند که نه تنها هیچ معنا و مفهوم و محتوایی ندارند بلکه ارزش دیدن هم ندارند.
واقعاً اگر در نقد این سریال وارد شویم به ضعفهای عمدهای در فیلمنامه خواهیم رسید. فیلمنامهای که سرمنزل و مقصودی ندارد، ریتمِ آشفتهای دارد و موقعیت زمانی آن نامشخص و ناهماهنگ است. اگر قبل از انقلاب است که پاسدار چه میکند، اگر بعد از انقلاب است آهنگهای کافهای، کروات و لباسهای خانمها چه میگویند. واقعاً برای نشان دادن نفوذ، چرا کارگردان به سراغ این نوع پرداختها رفته است؟