|
جوانی که 4سال قبل در جریان درگیری دسته جمعی در شرق تهران مرتکب قتل شده و از آن زمان زندگی مخفیانهای را در پیش گرفته بود، وقتی با همخانهاش دچار اختلاف شد ناخواسته اسرار جنایت قدیمی را فاش کرد و همین موضوع باعث دستگیریاش شد.
همشهری: جوانی که 4سال قبل در جریان درگیری دسته جمعی در شرق تهران مرتکب قتل شده و از آن زمان زندگی مخفیانهای را در پیش گرفته بود، وقتی با همخانهاش دچار اختلاف شد ناخواسته اسرار جنایت قدیمی را فاش کرد و همین موضوع باعث دستگیریاش شد.
روز 7آذرماه سال 96به بازپرس جنایی تهران خبر رسید که در جریان نزاعی دسته جمعی در شرق تهران یک نفر با ضربات چاقو به قتل رسیده و 2نفر دیگر مجروح شدهاند. آنطور که اطلاعات اولیه حکایت میکرد این درگیری مقابل یک مغازه تعمیرات گوشیهای تلفن همراه اتفاق افتاده بود. وقتی مأموران پلیس آگاهی برای بررسی ماجرا به محل وقوع جنایت رسیدند، دقایقی از این حادثه میگذشت و عامل جنایت گریخته بود.
مأموران به تحقیق از شاهدان و سایر افراد دخیل در این درگیری پرداختند تا ابعاد پنهان ماجرا روشن شود. یکی از آنها ماجرا را برای مأموران اینطور تعریف کرد: یکی از دوستانم صاحب مغازه تعمیرات موبایل است. ظاهرا چند ساعت قبل یک مشتری گوشیاش را برای تعمیرات به آنجا آورده بود، اما آنها بر سر اجرت تعمیر گوشی با هم اختلاف پیدا کردند. آنطور که فهمیدم اختلاف آنها بر سر مبلغ ناچیزی بود اما مشتری ساعتی بعد با حدود 20نفر از دوستانش به آنجا برگشت و چند نفر هم در حمایت از مغازهدار خود را به آنجا رساندند و درگیری دسته جمعی شروع شد. این شاهد ادامه داد: در این درگیری یکی از دوستان مشتری که چاقو بهدست داشت 3نفر را با چاقو بهشدت مجروح کرد که یکی از آنها جراحتش شدید بود و همانجا جانش را از دست داد.
با ثبت جزئیات این جنایت، هویت متهم به قتل شناسایی و تحقیقات برای دستگیری او آغاز شد. اما هیچکس از مخفیگاهش اطلاعی نداشت و معلوم نبود بعد از قتل کجا گریخته است. کارآگاهان آگاهی با استفاده از سرنخهایی که در اختیار داشتند، تلاش کردند متهم را دستگیر کنند، اما هیچیک از این سرنخها نتوانست به دستگیری او منجر شود. با وجود این پرونده این جنایت همچنان روی میز مأموران بود و آنها سایه به سایه در تعقیب قاتل فراری بودند.
تهدید دردسرساز
با گذشت 4سال از وقوع این جنایت، درحالیکه تلاشها برای دستگیری قاتل فراری همچنان بینتیجه مانده بود، مرد جوانی نزد مأموران پلیس شهرستان پردیس رفت و از همخانهاش شکایت کرد. او گفت: از مدتی قبل چون پول نداشتم خانه مستقلی اجاره کنم با مرد دیگری همخانه شدم و با هم خانه کوچکی را اجاره کردیم. من از قبل او را نمیشناختم، اما بعد متوجه شدم که بداخلاق و زورگوست.
تا جایی که توانستم اخلاق بد او را تحمل کردم، اما چند روز قبل مرا تهدید به مرگ کرد. جوان ادامه داد: او مدام به من زور میگفت و تهدید میکرد اگر خانه را تمیز و مرتب نکنم، من را میکشد. تا اینجا تهدیدهایش برایم اهمیتی نداشت اما او یک روز که خیلی عصبانی بود، گفت چند سال قبل یک نفر را کشته و کشتن دومین نفر برایش کاری ندارد. با شنیدن این حرفها ترس به جانم افتاد و تصمیم گرفتم ماجرا را به پلیس خبر بدهم. بهدنبال اظهارات این جوان ماجرا به پلیس آگاهی تهران گزارش شد و مأموران که احتمال میدادند گفتههای همخانه این جوان صحت داشته باشد با مجوز قضایی او را بازداشت کردند.
4سال زندگی مخفیانه
وقتی با دستور قاضی وهابی، بازپرس شعبه دوم دادسرای امور جنایی بازجوییها از متهم آغاز شد او ابتدا ارتکاب قتل را انکار میکرد و میگفت فقط برای ترساندن همخانهاش او را تهدید کرده است. او میگفت قتلی مرتکب نشده و حرفهای همخانهاش دروغ است. با وجود انکارهای متهم اما وقتی مأموران به بررسی پرونده قتلی که 4سال قبل در شرق تهران اتفاق افتاده بود پرداختند، متوجه شدند این متهم، قاتل فراری و تحت تعقیب همان پرونده است.
مأموران با بررسی فیلم درگیری منجر به قتل که توسط دوربینهای مداربسته ضبط شده بود پی بردند چهره متهم به خوبی در این تصاویر مشخص است و دیگر تردیدی وجود نداشت که متهم بازداشت شده همان قاتل فراری است که 4سال تحت تعقیب قرار داشت. در این شرایط جای انکاری برای متهم باقی نمانده بود و به این ترتیب به قتل اعتراف کرد.
متهم در بازجوییها گفت: من در حمایت از دوستم وارد درگیری شدم و قصد نداشتم به کسی آسیب بزنم اما ناخواسته مرتکب قتل شدم و بعد از آن هم مجبور به فرار شد. متهم درباره 4سال زندگی مخفیانهاش گفت: بعد از درگیری از تهران فرار کردم و در اطراف تهران زندگی میکردم تا اینکه خانهای در پردیس اجاره کردم. او ادامه داد: در این مدت با هیچکس ارتباط نداشتم تا پلیس نتواند ردم را بزند و حتی با هویت جعلی خانه اجاره کرده بودم اما سرانجام بعد از 4سال دستگیر شدم.براساس این گزارشاکنون متهم در بازداشت به سر میبرد و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.