کد خبر: ۶۵۷۷۶۳
تاریخ انتشار: ۱۵:۳۲ - ۰۹ خرداد ۱۴۰۱

آمریکا در بحث پاکستان، قافیه را به چین می‌بازد

"گرچه رئیس‌جمهوری آمریکا چند روز پیش اولین تور سفرهایش به آسیا را شامل سفرهایی به ژاپن و کره‌جنوبی به پایان رساند تا به این ترتیب روابطش با متحدان قدیمی خود را در مواجهه با نفوذ فزاینده چین در منطقه تقویت کند، اما واشنگتن عرصه را در قبال یک دوست سابقش در بخشی دیگر از این قاره دارد به طور پیوسته به پکن واگذار می‌کند. بیلاول بوتو زرداری، وزیر خارجه تازه منصوب‌شده پاکستان، پیش از آن به چین سفر کرد و آن را خانه دوم خود خواند."

به گزارش ایسنا، نشریه "تایم" در گزارشی درباره رخ دادن تحولاتی بر ضد آمریکا در پاکستان می‌نویسد: "عمران خان، نخست‌وزیر تازه برکنار شده پاکستان، در سخنرانی ۲۶ مه به ائتلاف حاکم فعلی کشورش تا اول ژوئن فرصت داد تا انتخابات جدیدی را برگزار کند؛ انتخاباتی که ابتدا برای اکتبر سال آینده برنامه‌ریزی شده بود.

پس از وقوع یک شب همراه با آشفتگی سیاسی، زمانی که هزاران تن از هواداران عمران خان اسلام‌آباد را محاصره کردند، این ستاره سابق کریکت تبدیل شده به سیاستمدار، ادعای خود را مبنی اینکه برکناری او از سمت نخست‌وزیری از طریق توطئه‌ای تامین‌شده از سوی آمریکاست، تکرار کرده و گفت: مردم ما تحت هیچ شرایطی حکومت تحمیلی (وارداتی) را که با توطئه آمریکا بر ما تحمیل شده است، نمی‌پذیرند.

موضع ضدآمریکایی عمران خان منجر به رقم خوردن پایین‌ترین سطح روابط آمریکا با کشوری که خود را قبلاً به عنوان یکی از قوی‌ترین متحدان واشنگتن و یک شریک قابل اعتماد دوران جنگ سرد مطرح کرده، شد. جو بایدن، رئیس جمهوری آمریکا چند روز پیش اولین تور سفرهایش به آسیا را شامل سفرهایی به ژاپن و کره جنوبی به پایان رساند تا به این ترتیب روابطش با متحدان قدیمی خود را در مواجهه با نفوذ فزاینده چین در منطقه تقویت کند. اما واشنگتن عرصه را در قبال یک دوست سابقش در بخشی دیگر از این قاره دارد به طور پیوسته به پکن واگذار می‌کند. بیلاول بوتو زرداری، وزیر امور خارجه تازه منصوب شده پاکستان، پیش از این به چین سفر کرده و آن را "خانه دوم" خود خوانده است.

کاهش نفوذ آمریکا در این کشور حوزه جنوب آسیا با پایان کمپین آمریکا در افغانستان تشدید شده است؛ اتفاقی که تنش‌های طولانی‌مدت موجود بین دو کشور را رو کرده و موجب شده که هر یک از طرفین دیگری را مسئول شکست خود بداند. پاکستان مدعی است که مجبور شده به به اصطلاح "جنگ علیه تروریسم" بپیوندد، در حالی که ریچارد آرمیتاژ، معاون وزیر امور خارجه سابق آمریکا را به تهدید کردن به بمباران کشورش و برگرداندنش "به عصر حجر" در صورت امتناع از همکاری متهم کرد. (آرمیتاژ این اتهام را رد کرد.)

پاکستان می‌گوید در نتیجه مشارکت خود در این کمپین، ۷۰۰۰۰ نیروی خود را از دست داده، بیش از ۱۵۰ میلیارد دلار خسارت اقتصادی متحمل شده و هدف افراط‌گرایان خشن قرار گرفته است. در همین حال، آمریکا، ارتش پاکستان و سازمان اطلاعات قدرتمندش را متهم می‌کند به این که اسامه بن لادن را در خانه امنی در شهر ابیت‌آباد پاکستان پناه داده و به طور مخفیانه به طالبان کمک کرده تا کنترل افغانستان را پس بگیرد.

روابط بین آمریکا و پاکستان از زمان دهه ۵۰ و اوایل دهه ۶۰، زمانی که واشنگتن به اسلام‌آباد میلیون‌ها دلار کمک خارجی به عنوان پاداش پیوستنش به کمپین جهانی خود علیه کمونیسم داد و بعدا در راستای مجازات اسلام‌آباد به خاطر نزدیک شدنش به چین و مصر در سال ۱۹۶۵ این کمک‌ها را معلق کرد، فراز و فرودهایی را تجربه کرده است. روابط این دو مجدداً در دهه ۱۹۷۰ زمانی که دولت‌های نیکسون و فورد از پاکستان به عنوان واسطه برای جلب نظر چین استفاده کردند، بهبود یافت اما دوباره تحت ریاست جمهوری کارتر که کمک‌های نظامی به پاکستان را برای مجازات این کشور از بابت ساختن تأسیسات غنی‌سازی اورانیوم قطع کرد، رو به تیرگی رفت.

با تبدیل شدن پاکستان به یک کشور خط مقدمی در کمپین واشنگتن علیه حمله وقت شوروی به افغانستان، همکاری آمریکا و پاکستان دوباره تداوم یافت. اما زمانی که این جنگ در سال ۱۹۸۹ پایان یافت، آمریکا پاکستان را تحت "اصلاحیه پرسلر" به دلیل غنی‌سازی اورانیوم تحریم کرد و با عجله سطح تعاملات خود را در منطقه پایین آورد. این وضعیت شدیدا بذر بی‌اعتمادی را بین دو طرف کاشت و باعث شد پاکستان روابط خود را با چین تقویت کند. به دنبال مطرح شدن به اصطلاح "جنگ جهانی علیه تروریسم" از سوی واشنگتن، اسلام‌آباد به کمپین تازه‌ای که آمریکا در افغانستان پس از ۱۱ سپتامبر به اجرا گذاشت، پیوست که این بار هدفش علیه طالبان بود؛ طالبانی که پس از یک دوره طولانی جنگ داخلی در پی خروج قوای شوروی از افغانستان، قدرت را به دست گرفته بودند.

اما سال‌های منتهی به خروج آمریکا از افغانستان در سال گذشته، شاهد فاصله‌ گرفتن تدریجی این متحدان قدیمی و چرخش قاطع پاکستان به سمت چین بوده‌اند. آمریکا هم همزمان به سمت هند، دشمن سرسخت پاکستان متمایل شده و آن را به ائتلاف‌های منطقه‌ای علیه چین، مانند بلوک گفت‌وگوی چهارجانبه امنیتی یا کوآد، متشکل از آمریکا، استرالیا، ژاپن و هند، کشانده است. تعامل اقتصادی بین هند و آمریکا هم به میزان قابل توجهی افزایش یافته است. هند یکی از کشورهای شرکت‌کننده در بلوک موسوم به چارچوب اقتصادی هند-اقیانوس آرام به رهبری آمریکا بوده است؛ بلوکی که به تازگی توسط بایدن اعلام شده و هدفش مقابله با نفوذ اقتصادی چین است.

از سوی دیگر، برنامه موسوم به کریدور اقتصادی چین پاکستان (CPEC) - یک برنامه زیرساختی ۶۲ میلیارد دلاری که به موجبش یک مسیر تجاری و انرژی بین دریای عربی و چین از طریق پاکستان ایجاد می‌شود - چین را به محور توسعه اقتصادی پاکستان تبدیل کرده است. اتکای پاکستان به سرمایه‌گذاری چینی‌ها و نارضایتی‌اش نسبت به آنچه که برخورد دوگانه آمریکا می‌داند، به این معناست که اکنون دیگر مهم نیست چه کسی زمام دولت در اسلام‌آباد را در دست دارد. همه بازیگران سیاسی اصلی و فرعی پاکستان به احتمال زیاد روابط پاکستان با چین را بر روابط با آمریکا ترجیح دهند. تنها تفاوت موجود بین آنها در میزان دشمنی علنی با آمریکاست.

ارتش پاکستان، که در به قدرت رساندن عمران خان نقش اساسی داشت و هنوز هم قدرت زیادی در پشت تاج و تخت قدرت دارد، مایل است که دولت غیرنظامی اسلام‌آباد روابط صمیمانه‌ای با آمریکا حتی اگر دلیل دیگری جز محافظت از اقتصاد در حال سقوط کشورش وجود نداشته باشد، داشته باشد. حتی زمانی که عمران خان رهبری اتهام‌زنی‌ها علیه دولت فعلی پاکستان و آمریکا را بر عهده دارد، پاکستان در حال مذاکره بر سر یک بسته دریافت کمک‌های اضطراری با صندوق بین‌المللی پول است که به جلب نظر واشنگتن نیاز دارد.

در این زمینه حمله عمران خان به آمریکا به عنوان یک مشکل تلقی می‌شود. مقامات ارشد ارتش پاکستان می‌دانند که پیروزی عمران خان در انتخابات سراسری بعدی پاکستان تلویحا حکم ایجاد فاصله بیشتر بین اسلام‌آباد و واشنگتن را دارد– چیزی که این کشور نمی‌تواند هم اکنون از عهده‌اش برآید.

دولت کنونی پاکستان متشکل از ائتلافی به رهبری شهباز شریف، نخست وزیر این کشور - به نظر می‌رسد متعهد به یک سیاست نزدیک با آمریکاست و شروع به طرح گشایش‌هایی در قبال روابط با واشنگتن کرده است. وزیر امور خارجه دولت فعلی پاکستان می‌گوید که آمریکا و پاکستان باید "در یک رابطه بسیار گسترده‌تر، عمیق‌تر و معنادارتر مشارکت کنند."

اما چین همچنین اولین کشوری بود که بیلاوال بوتو زرداری، وزیر خارجه جدید پاکستان پس از انتصاب خود از آن بازدید کرد، که این نشانه روشن دیگری از اولویت‌های ژئوپلیتیکی در حال تحول پاکستان است. او که فرزند خانواده قدرتمند بوتو است، در این سفر گفت: به ویژه مفتخرم که هر سه نسل خانواده‌ام به دوستی پاکستان و چین پایبند هستند.

وی افزود، پاکستان نسبت به دستاوردهای بزرگ چین دلگرم است و قاطعانه معتقد است که هیچ نیرویی نمی‌تواند چین را از پیشروی باز دارد.

تا آنجا که به پاکستان مربوط می‌شود، اتفاق‌نظر در سراسر طیف سیاسی این کشور این است که آینده متعلق به چین بوده و آینده پاکستان در گروی آن است. مهم نیست انتخابات بعدی پاکستان چه زمانی برگزار شود و چه کسی در آن برنده شود، آمریکا آشکارا در پاکستان در حال باختن است.»


نظر شما
طراحی و تولید: "ایران سامانه"