کد خبر: ۷۱۲۰۹۵
تاریخ انتشار: ۰۹:۳۹ - ۰۴ بهمن ۱۴۰۲

آتش‌بس با دستخط دریای سرخ

در مقابل زور تنها اعمال زور کارساز است. برای اثبات این اصل مثال‌های به‌روزی وجود دارد. در شرایطی که کشورهای عربی منطقه به نوبت برای میانجیگری آتش‌بس اعلام آمادگی می‌کنند و سران‌شان هم مسیرهای هوایی را برای مذاکرات مختلف پرتردد کرده‌اند، عامل کنترل‌کننده در جای دیگری غیر از میز مذاکره ظاهر شده است.

به گزارش ایسنا، فرهیختگان نوشت: با اوج گرفتن حجم جنایات رژیم‌صهیونیستی علیه مردم غزه مقابله با رژیم‌صهیونیستی به یک مطالبه عمومی در تمام جهان و به‌ویژه در کشورهای اسلامی تبدیل شده است. در قبال این مطالبه دو نوع موضع‌گیری را از جانب کشورهای اسلامی شاهد هستیم. درحالی کشورهای محور مقاومت دامنه اقدامات تقابلی خود با رژیم‌صهیونیستی را در ابعاد نظامی و امنیتی تشدید کرده‌اند، برخی کشورهای مسلمان صرفا با موضعی خنثی دعوت به آتش‌بس را در دستور کار دیپلماتیک خود قرار داده و با ارائه پیشنهادهای مختلف به‌نحوی رفتار می‌کنند که انگار عزمی در طرف صهیونیستی برای آتش‌بس وجود دارد و نبود راه‌حل میانه مانع این امر شده است. چنین مواضعی که مکررا از جانب کشورهایی همچون مصر و قطر نه‌تنها کمکی به حل مساله نکرده بلکه با دادن پالس ضعف می‌تواند ‌انگیزه‌بخش رژیم‌صهیونیستی برای تداوم جنایات باشد. رهبر انقلاب نیز این شیوه موضع‌گیری را اشتباه دانسته و قطع شریان‌های حیاتی را موضوعی می‌دانند که کشورهای‌های اسلامی باید در دست اقدام قرار دهند. ایشان در دیدار دست‌اندرکاران کنگره ۲۴ هزار شهید تهران با انتقاد از عملکرد مسئولان کشورهای اسلامی در قبال موضوع بسیار مهم غزه گفتند: «برخی مواقع موضع‌گیری‌ها و اظهارات مسئولان کشورهای اسلامی اشتباه است، زیرا درباره موضوعی همچون آتش‌بس در غزه صحبت می‌کنند که از اختیار آنها خارج است و در دست دشمن خبیث صهیونیستی است. مسئولان کشورهای اسلامی باید نسبت به موضوعاتی که در اختیار آنهاست اقدام کنند.» در ادامه ضمن بررسی دلایل غلط بودن دعوت مکرر به آتش‌بس توسط برخی از کشورهای اسلامی، چرایی موثر بودن راهبرد تقابلی سخت را پاسخ داده‌ایم.

چرا دعوت به آتش‌بس غلط است

ابتدایی‌ترین اصل برای دعوت به آتش‌بس این است که کشور دعوت‌کننده جایگاه میانجی داشته باشد، امری که درمورد کشورهای اسلامی در قبال مساله فلسطین به هیچ عنوان صدق نمی‌کند. از آنجایی که کشورهای اسلامی به لحاظ تاریخی به‌عنوان جبهه متقابل رژیم‌صهیونیستی شناخته می‌شوند هرگونه دعوت به آتش‌بس از جانب آنها پالس ضعیفی را به طرف مقابل صادر کرده و او را برای گرفتن امتیازهای بیشتر از طریق تداوم جنگ ترغیب می‌کند. به این ترتیب دعوت به آتش‌بس از جانب کشورهای مسلمان منطقه نه‌تنها کمکی به این امر نمی‌کند بلکه امکان دارد اثری معکوس داشته و مردم فلسطین را تحت فشار شدیدتری قرار دهد. عامل مهم دیگری که طرف‌ها را به پذیرش آتش‌بس وادار می‌کند این است که هر یک از آنها ابزارهای کافی برای مهار طرف مقابل را داشته و تداوم جنگ را برای او زیانبار کنند. کشورهای منطقه اما بدون اینکه عوامل تقابلی با رژیم‌صهیونیستی را به کار گیرند صرفا بر لزوم پذیرش آتش‌بس تاکید می‌کنند. این شیوه باعث می‌شود تمام ابزارهای تقابلی در دست رژیم‌صهیونیستی قرار گرفته و این رژیم در قبال عدم پذیرش آتش‌بس متحمل هزینه‌های سیاسی و اقتصادی نشود. در چنین حالتی طبیعتا این رژیم برای هرچه بیشتر تحت فشار قرار دادن گروه‌های مقاومت جنگ را تداوم خواهد داد.

وعده جبران ویرانی‌ها دعوت به تخریب بیشتر است

علاوه‌بر کشتار گسترده مردم، رژیم‌صهیونیستی به دلیل ویران کردن گسترده غزه و آواره کردن جمعیت این منطقه جلوه‌ای وحشیانه از خود را در معرض دید افکار عمومی جهان گذاشته است. برای جبران چنین تصویری دو راهکار توسط این رژیم اتخاد شده است؛ اول جوسازی رسانه‌ای حول این موضوع که مردم غزه باید به مصر منتقل شوند و دوم جوسازی رسانه‌ای درمورد آبادسازی مجدد این منطقه درصورت سپرده شدن کنترل این منطقه به تشکیلات خودگردان. در این راستا آمریکا در تلاش است تا به مصر و عربستان برای پذیرش آوارگان و سرمایه‌گذاری در غزه فشار بیاورد. اگرچه مصر به دلیل غیرمنطقی بودن پیشنهاد اسکان دو میلیون نفر در صحرای سینا از پذیرش آن سر باز زده است اما عربستان‌سعودی به طمع نابودی گروه‌های مقاومت فلسطینی و پررنگ کردن نقش سیاسی خود در منطقه پالس‌های مثبتی برای جبران ویرانی‌ها ارسال کرده است. درصورت وجود چنین پشتوانه‌هایی طبیعی است که رژیم‌صهیونیستی از تداوم کشتار و ویرانی عقب‌نشینی نکند؛ چراکه خود را متضرر از این مساله نمی‌داند.

داغ دریای سرخ عبرت‌آموز است

در مقابل زور تنها اعمال زور کارساز است. برای اثبات این اصل مثال‌های به‌روزی وجود دارد. در شرایطی که کشورهای عربی منطقه به نوبت برای میانجیگری آتش‌بس اعلام آمادگی می‌کنند و سران‌شان هم مسیرهای هوایی را برای مذاکرات مختلف پرتردد کرده‌اند، عامل کنترل‌کننده در جای دیگری غیر از میز مذاکره ظاهر شده است. اتفاقات این روزهای دریای سرخ عبرت‌های زیادی برای حاکمان مرعوب عربی دارد. یمنی‌ها پس از آنکه با پرتاب چندین موشک و راکت برای حمایت از مردم غزه اعلام آمادگی کردند گلوی رژیم‌صهیونیستی را در دریای سرخ فشردند. هدف قرار دادن و توقیف متعدد کشتی‌هایی که به سمت اسرائیل در حرکت بودند باعث شد تا ائتلاف دریایی متشکل از آمریکا، انگلیس و چندین کشور دیگر به سمت دریای سرخ هجوم آورد به این امید که یمنی‌ها دست از اقدامات خود بردارند. علی‌رغم فشارهای متعدد و حملاتی که تا همین امروز در جریان است نیروهای یمنی از موضع حمایتی خود عقب‌نشینی نکرده‌اند. اگر بقیه کشورها از یمن الگوبرداری می‌کردند و برای قطع روابط اقتصادی و سیاسی خود با رژیم‌صهیونیستی کمی جسارت به خرج می‌دادند می‌شد امیدوار بود که این رژیم خیلی زودتر از اینها تن به آتش‌بس بدهد. کشورهای عربی منطقه اما ترجیح دادند به جای قطع شریان حیاتی رژیم در پشت صحنه مسیرهای جایگزین دریای سرخ را به روی تل‌آویو گشوده و همزمان با درخواست آتش‌بس ژست انسان‌دوستانه بگیرند.

اگر گلو نگرفتید لااقل شریان جدید نگشایید

مطالبه عمومی برای مقابله با رژیم‌صهیونیستی برای حاکمان کشورهای منطقه‌ گزیری جز اعلام انزجار از جنایت‌های این رژیم نگذاشته است. رهبر انقلاب از آغاز موج جدید جنایت‌ها با هوشمندی راهکاری را مورد تاکید قرار دادند که هرگونه رفتار ریاکارانه در حمایت از رژیم‌صهیونیستی را خنثی می‌کرد. ایشان راه مقابله با رژیم‌صهیونیستی را بستن شریان‌های حیاتی این رژیم در زمینه انرژی و غذایی دانسته و برای تحقق این مسیر بر قطع روابط سیاسی و اقتصادی با آن تاکید کردند. ایشان روز سه‌شنبه در دیدار با دست‌اندرکاران کنگره ۲۴‌هزار شهید تهران این نکته را بار دیگر این‌گونه متذکر شدند: «آن موضوعی که دراختیار مسئولان کشورهای اسلامی است، قطع شریان‌های حیاتی به رژیم‌صهیونیستی است. کشورهای اسلامی باید ارتباط سیاسی و اقتصادی خود را با رژیم‌صهیونیستی قطع کنند و به این رژیم کمک نکنند.» سران برخی کشورهای منطقه اما با ریاکاری ضمن تداوم روابط خود با رژیم‌صهیونیستی مواضعی ضد این رژیم اتخاذ می‌کردند. این رویکرد دوگانه حتی در خود آن کشورها نیز محل توجه قرار گرفته و گروه‌های سیاسی و مردم نسبت به آن منتقد هستند. تداوم ارتباط ترکیه با رژیم‌صهیونیستی، اعلام آمادگی برای از سرگیری عادی‌سازی روابط توسط عربستان، تامین انرژی مورد نیاز رژیم از مسیرهایی همچون آذربایجان و کردستان عراق و ایجاد مسیر زمینی جایگزین دریای سرخ توسط عربستان ‌و اردن برای کمک به رژیم‌صهیونیستی نمونه‌هایی از اقداماتی است که تناقض در رفتار و گفتار سران کشورهای منطقه نسبت به مساله فلسطین را به تصویر می‌کشد.

اعلام موضع علیه رژیم‌صهیونیستی غنیمت است اما کافی نیست

رژیم‌صهیونیستی تا پیش از ۷ اکتبر تلاش داشت تا ضمن حفظ ظاهر و مظلوم‌نمایی پروژه اشغال را گسترش دهد. ۷ اکتبر اما پرده از چهره واقعی رژیم‌صهیونیستی در جهان برداشته و اکنون در نقاط مختلف جهان تجمعات چندصدهزارنفری علیه این رژیم برگزار می‌شود. اظهارات تقابلی مقامات کشورهای منطقه علیه صهیونیست‌ها از این جنبه که حیثیت بیشتری از اسرائیل می‌برد کارایی خوبی دارد. نمونه این مساله را می‌توانیم در جام جهانی قطر و جام ملت‌های آسیا ببینیم. این میادین با تبدیل شدن به فستیوال حمایت از فلسطین نقش بسزایی در رسیدن صدای مظلومیت ساکنان این سرزمین به جهان داشته‌اند. این اقدامات ارزشمند اما برای مهار جنایت کافی نیست. رژیم‌صهیونیستی که اکنون بقای خود را در خطر می‌بیند بدون اینکه دیگر تلاشی برای تداوم چهره مظلومانه از خود داشته باشد بر شدت جنایات خود افزوده است. در چنین شرایطی توقع می‌رود تا کشورهای منطقه نیز موضعی بیشتر از ابراز انزجار از خود بروز دهند؛ چراکه این رژیم دیگر حفظ آبرو را عاملی برای مهار خود نمی‌بیند و زبان سخت‌تری را می‌فهمد. همان‌طور که مقاومت گروه‌های مقاومت فلسطینی باعث شد ایده‌های کاریکاتوری همچون نابودی حماس به محاق برود، بازهم این راهبرد مقاومت است که در عقب‌نشینی نظامیان صهیونیست از باریکه غزه می‌تواند اثرگذار باشد. توقع می‌رود کشورهای منطقه نیز با درک اثرگذاری مقاومت اقدامات تقابلی بیشتر از ابراز انزجار و دعوت به آتش‌بس را در دستورکار قرار دهند.

چه زمانی می‌شود از آتش‌بس حرف زد

در یک نبرد نظامی زمانی می‌توان طرف مقابل را وادار به پذیرش آتش‌بس کرد که برگ‌های برنده موثری وجود داشته باشد. اگر بدون هیچ‌گونه ابزاری در برابر تانک دشمن پرچم سفید بلند کنیم هیچ تضمینی وجود ندارد که طرف مقابل میلی به دیدن پرچم ما نشان داده و از تداوم نبرد اجتناب بورزد. نمونه این امر را سربازان اسرائیل در مقابل زنان و کودکان غزه به تصویر کشیدند، زمانی که زنی را هدف قرار دادند که برای عبور از خیابان و پیدا کردن غذا برای فرزندانش پرچم سفیدی در دست گرفته و ویرانه‌های غزه را جست‌وجو می‌کرد. در مقابل چنین دشمنی هرگونه درخواست آتش‌بس بدون فعال کردن ابزارهای تدافعی بازدارنده به معنی باز گذاشتن میدان برای تداوم کشتار و جنایت است؛ کاری که تا کنون کشورهای عربی منطقه به خوبی انجام داده‌اند.

شریان‌سازی عادی شد

تا چند روز پیش از ۷ اکتبر کشورهای منطقه با حمایت آمریکا طرحی را پیگیری می‌کردند که قرار بود از دل آن عادی‌سازی روابط با رژیم‌صهیونیستی حاصل شود. کریدور آیمک قرار بود هند را از طریق کشورهای خلیج فارس به سواحل رژیم‌صهیونیستی متصل کرده و از مسیر مدیترانه به اروپا برساند. تاسیس این کریدور درحقیقت طرحی بود که از طریق ایجاده پیوندهای اقتصادی پروژه عادی‌سازی روابط کشورهای منطقه با رژیم‌صهیونیستی را پیگیری می‌کرد. اگرچه با عملیات ۷ اکتبر تکمیل این کریدور متوقف ماند اما نمی‌توان این طرح را فعلا فریزشده یا بدون دستاورد برای رژیم‌صهیونیستی دانست. حداقلی‌ترین دستاورد پیگیری این ایده عادی‌سازی گشایش مسیرهای متعدد به سمت تل‌آویو بوده است. در شرایطی که یمن با هدف قرار دادن کشتی‌های عازم اسرائیل به لحاظ اقتصادی صهیونیست‌ها را تحت فشار قرار داده است، عربستان و اردن متعهد شده‌اند با ایجاد یک مسیر زمینی پرهزینه راه جایگزینی برای انتقال کالا به سرزمین‌های اشغالی بگشایند؛ راهی که می‌تواند تمرینی باشد برای ازسرگیری پروژه آیمک در آینده.

پیروزی نهایی با مقاومت است

با وجود اینکه کشورهای منطقه به جای کمک به فلسطین دستگیر رژیم‌صهیونیستی شده‌اند، گروه‌های مقاومت فلسطینی توانسته‌اند رژیم‌صهیونیستی را وادار به عقب‌نشینی از اهداف ادعایی خود مبنی بر نابودی حماس کنند. با گذشت حدود ۱۲۰ روز از ۷ اکتبر رژیم‌صهیونیستی به غیر از کشتار گسترده زنان و کودکان دستاورد دیگری نداشته و اکنون با کلیدواژه‌هایی همچون نبرد هدفمند به دنبال عقب‌نشینی غیراعلامی است. همان‌طور که تاکنون مقاومت توانسته در مهار رژیم‌صهیونیستی راهگشا باشد در ادامه نیز خواهد توانست اهداف خود از جمله آزادی اسرای در بند زندان را به اسرائیل تحمیل کند. در این مسیر کمک‌های کشورهای منطقه به رژیم‌صهیونیستی شاید بتواند سرعت شکست رژیم را کم کند، اما نمی‌تواند مانع از آن شود. رهبر انقلاب این پیروزی را در دیدار روز سه‌شنبه این‌گونه تعبیر کردند: «به‌رغم عملکرد نامناسب مسئولان کشورهای اسلامی و به‌رغم همه سختی‌ها، همان‌گونه که در قرآن آمده، خداوند با مردم مومن است و هرجا که خدا باشد، پیروزی خواهد بود.»

نظر شما
طراحی و تولید: "ایران سامانه"