|
تابناک: برنامه «حالا خورشید» به محملی برای رفع اتهام از طیفی از چهرهها تبدیل شده و مجری آن، وظیفه تبرعه اشخاصی را برعهده گرفته که هریک با مسائل متفاوتی مواجه هستند.
در همین راستا پس از شریعتمداری و احسان علیخانی، این بار نوبت به دفاع تمام قد از حمید هیراد بود؛ خوانندهای که این روزها به واسطه عملکردش با نقدهای جدی مواجه است و قطعاً نقدهایی جدیتر از هیراد باید به مدیران کمتجربه شبکه سوم سیما وارد کرد که تریبون باز را در اختیار مجریانشان قرار دادهاند تا در هر حوزهای ورود کنند.
وضعیت شبکه 3 هر روز پیچیدهتر میشود و بخشی از این وضعیت نه به سوءمدیریت، بلکه به تجربه اندک مدیریت این شبکه بازمیگردد.
کمتجربگیای که مورد سوءاستفاده چهرههایی چون رضا رشیدپور قرار گرفته تا در عمل سیاستگذار بخشی از زمان پربینندهترین شبکه سیما باشند و از این تریبون به هر شکلی در راستای تقویت هر شخص یا گروهی بهره برداری کنند و در مواقعی نظیر ماجرای احسان علیخانی به حیثیت رسانه ملی نیز به واسطه خلافواقع گوییِ آشکار ضربه بزنند.
وقتی رضا رشیدپور و علیخانی درباره نقش علیخانی در تبلیغ موسسه ثامن الحجج پس از ممنوعیت فعالیت خلاف واقع میگفتند و در ادامه یک عنصر همسو هرآنچه آنها نمیتوانستند بگویند را به عنوان مکمل اظهارات خلاف واقعشان مطرح کرد، دور از انتظار نبود که اتفاقات بعدی رخ دهد و شریعتمداری در برنامه بعد حاضر شود.
رشیدپور همان مسیر را درباره دیگر عناصری که دچار مسئله شدهاند تداوم بخشیده و اکنون از حمید هیراد در برنامهاش دفاع کرده است؛ انگار یکی از ماموریتهای تعریف شده برای او دست گذاشتن بر روی چنین مواردی و استفاده از رسانه ملی برای چنین مقاصدی با طرح ادعای بیطرفی است.
او در برنامه امروز خود در اعتراض به نقدها نسبت به حرکت اخیر این خواننده، گفت:
«ناگهان هجوم بردن به سمت یک نفر که اصالت ماجرایی هم که هست در هزارتوی فضای مجازی اصلاً معلوم نیست کی داره درست میگه. چون با یک جابجایی کوچولو در ترک صوتی میشه که فیلم جعلی تولید کرد و حیثیت یک نفر رو به باد داد... یک جوون بیست و پنج، شش، هفت، هشت ساله، تلاش کرده در موسیقی یک آهنگی منتشر کرده و یک طرفدارانی داره...»
این شومن با همین لحن ادامه داد: «اینکه همهمون دست به دست بدید که آبروی طرف را تاراج کنیم، من دیدم در تلویزیون خودمان هم این کار صورت میگیره و به تلویزیون خودمون هم انتقاد میکنم... ما تا اصالت قضیه را ندونیم، نباید بیاییم در تلویزیون خودمون آبروی طرف را ببریم و بگیم آقا تو چرا این کار رو کردی...
یک خوانندهای طرفدار داره و اونها هم از جیب خودشون پول دادند و رفتند کنسرت... اصلاً به من و شما خیلی ارتباطی نداره که آبروی طرف رو تاراج کنیم... بعدش چی؟! اصلاً حمید هیراد را له کردیم؟ بعدش چی؟ چه عاقبت بخیری برای ما خواهد داشت؟»
واقعاً برای رشیدپور قابل درک نیست که اگر یک خواننده برای اجرای زنده پول گرفته باشد و خدای ناکرده به جای اجرای زنده لب زده باشد و نوار پخش شده باشد، این یک فریبکاری و رسوایی بزرگ است؟
او در عین حال ادعا میکند طرفدارانش دوست داشتهاند و بلیت خریدهاند و به کسی ربط ندارد! این نوع دفاع از چنین مسئلهای به چه معناست؟ آیا طرفداران هیراد بلیت خریدهاند که نوار گوش کنند و آیا نباید مشخص شود که این خواننده مردم را فریب داده و یا واقعاً روی استیج خوانده است؟
در هر نقطه از دنیا خوانندهای بدون اطلاع به جای اجرای زنده با پلیبک و صدای ضبط شده روی صحنه ظاهر شود و ماجرا لو برود، خواننده مذکور باید قید فعالیت حرفهای را بزند.
بنابراین نوع برخورد رسانهها با هیراد کاملاً منطقی است. رشیدپور پرسیده که بعدش چه؟! پاسخ این است که از این پس هیچ خوانندهای جرات نخواهد کرد حتی به پخش پلیبک در کنسرتش فکر کند، چرا که میداند حتی اگر از مظان اتهام واقع شود، حیثیت حرفهایاش بر باد خواهد رفت و باید با اعتبارش خداحافظی کند.
این یکی از کارکردهای اصلی رسانهها در بسیج افکارعمومی برای افزایش هزینه اقدامات خلاف است و اگر این بسیج عمومی به شکل جدی پس از حضور علیخانی در برنامه «حالا خورشید» صورت میپذیرفت و رشیدپور و علیخانی برای اظهارات خلاف واقعی که در آن برنامه مطرح کردند، هزینه واقعی پرداخت میکردند، امروز رشیدپور در چشم میلیونها مخاطب خیره نمیشد و درباره مسئله حمید هیراد نمیگفت: «بعدش چه؟!»