|
جام جم آنلاين: آنفلوانزاي خوکي آمد و رفت، بدون آنکه خوشبختانه قرباني زيادي بگيرد. اما شرکتهاي داروسازي ميلياردها دلار از جنجال بر سر اين بيماري سود بردند. حال بايد ديد جهان چه چيزي بايد از اين هيستري ( وحشت) بيدليل بياموزد؟
ريچارد شاباز، رئيس بهداشت ايالت اونتاريو در شرق کانادا در ماه مه سال گذشته اين سوال را مطرح کرد: «چه ميشود اگر ما يک اپيدمي اعلام کنيم، اما کسي مريض نشود؟»
اکنون پس از گذشت يک سال از تولد عبارت «آنفلوانزاي خوکي»، ميتوان با اين مقام اداره بهداشت کانادا همنظر بود.
وبسايت اشپيگل آنلاين در مقالهاي در اينباره از چهار درسي سخن گفته که جامعه جهاني بايد از ماجرا بگيرد.
تعريف از اپيدمي بايد تغيير کند
در آلمان يک اپيدمي چنين تعريف ميشود: «آسيبهاي بزرگ و طولاني و زيانهاي پايداري که اساس زندگي انسانهاي بيشماري را به خطر مياندازند». اين تعريف پس از دو بيماري خطرناک - آنفلوانزاي مرغي و ذاتالريه - در آلمان بوجود آمد. آنفلوانزاي خوکي نشان داد که چقدر اين تعريف اشتباه است. سازمان بهداشت جهاني يک اپيدمي را تنها بر اساس سرعت شيوع
سياستمداران جرات بيشتري داشته باشند
به هنگام بروز يک بيماري هيچ وقت مشخص نيست که ويروس اين بيماري تا چه اندازه و در چه ابعادي خطرناک خواهد شد. وقتي ويروسي ميتواند به مرگ انسانهاي بيشماري بيانجامد، بايد واکسني براي مردم فراهم شود. اما مشکل اينجاست که تهيه يک واکسن بين سه تا شش ماه طول ميکشد. يعني تصميم براي تهيه واکسن عملا بايد زماني گرفته شود که هنوز درباره يک ويروس اطلاعات زيادي موجود نيست.
کشور ثروتمندي مثل آلمان بايد به سفارش و تهيه واکسن براي شهروندانش اقدام کند. اما در عينحال قرارداد با شرکتهاي داروسازي چنان باشد که امکان انصراف از قرارداد و يا کاهش ميزان سفارشها امکانپذير باشد. در مورد بيماري آنفلوانزاي خوکي اين عمل ميتوانست مانع از هدر رفتن پولهاي زيادي شود. زيرا يافتههاي بعدي نشان داد که ارزيابيهاي اوليه در باره خطرات اين بيماري اغراقآميز بوده است.
شرکتهاي داروسازي، برنده بازي
برنده ماجراي آنفلوانزاي خوکي شرکتهاي داروسازي روشه (Roche) و گلاکسواسميت کلين (GlaxoSmithKline) بودند. دولت آلمان پولهاي کلاني را براي فراهم کردن واکسن به اين شرکتها پرداخت کرد. سود شرکت روشه در يک سالي که جنجال آنفلوانزاي خوکي ادامه داشت، به بيش از 10 ميليارد يورو رسيد. دولت آلمان ميتوانست از اين پول کلان که پول ماليات مردم بود، به طور موثرتر در بخش بهداشت استفاده کند.
رسانهها باعث تشديد هيستري شدند
رسانهها در بزرگنمايي آنفلوانزاي خوکي سهم بسياري داشتند. گزارش هر روزه رسانهها بسياري را هراسان کرد. براي مثال روزنامه «بيلد» (Bild) پر خوانندهترين روزنامه آلمان، در گزارشي نوشته بود: «يک متخصص آنفلوانزاي خوکي احتمال ميدهد که در آلمان 35 هزار نفر قرباني شوند». اين متخصص بعدها اعتراف کرد که از شرکتهاي دارويي نوآرتيس