کد خبر: ۱۰۲۵۲۳
تاریخ انتشار: ۱۴:۲۷ - ۱۶ فروردين ۱۳۸۹
همشهری آنلاین : اعلام خبر اكران فيلم تازه‌اي از تري گيليام، كارگردان انگليسي كه يكي از بدشانس‌ترين فيلمسازان تاريخ سينماست هميشه حس عجيبي از هيجان و ابهام را برمي‌انگيزد

چرا كه با وجود فيلمنامه‌هاي خوبي كه به دست او مي‌رسد انتقال اين قصه‌هاي خوب به روي پرده سينما غالبا موفقيت‌آميز نبوده است.

آخرين فيلم او «تخيلات دكتر پارناسوس» نام دارد كه داستاني تخيلي در مورد سفر‌هاي يك گروه تئاتر سيار با بازي جود لاو، هيث لجر، جاني دپ و كريستوفر پلامر است و با وجود اينكه هيث لجر در ميانه‌هاي راه درگذشت و فيلم مي‌توانست به همين خاطر نيمه كاره بماند اما به لطف كمك‌هاي جود لاو و جاني دپ كار به پايان رسيد. تري گيليام در اين گفت‌وگو راجع به شرايط دشوار كارش و موضوع فيلم توضيحات بيشتري مي‌دهد:

* اين روزها همه به اينترنت و كامپيوتر اعتياد پيدا كرده‌اند اما فيلم شما در ستايش ذهن و نقطه مقابل شرايط كنوني است. اين ايده از كجا به ذهن شما رسيد؟

در روزگار فعلي ما توسط اطلاعاتي كه از رسانه‌ها و اينترنت به دستمان مي‌رسد بمباران مي‌شويم و تصور اينكه مردم در چنين شرايطي بتوانند هويت مستقل داشته باشند برايم دشوار است و در مقابل، خودم را فردي خوش شانس مي‌دانم چون در دهكده‌اي بزرگ شده‌ام كه فقط راديو در دسترسمان بود و بايد خيلي از چيزها را براساس توصيفي كه از آن در راديو مي‌شد تصور مي‌كرديم.

پسر من هم تجارب مشتركي دارد. ما در ايتاليا خانه‌اي داريم كه در آنجا كامپيوتر و تلويزيون وجود ندارد و هر زمان كه آنجا مي‌رويم روزهاي اول حوصله او سر مي‌رود چون دستگاه پلي استيشني در آنجا وجود ندارد ولي در عوض پس از گذشت چند روز به‌خودش مي‌آيد و دست به ساخت اسباب بازي‌هايي مي‌زند و خودش را با تخيلش سرگرم مي‌كند. من سعي دارم با اين فيلم روي اين نكته تأكيد كنم كه مي‌توان چنين تغييري در زندگي به‌وجود آورد و به مردم ياد داد كه مي‌شود از كامپيوتر فاصله گرفت و تنهايي را تجربه كرد.

* زماني كه خبر درگذشت هيث لجر را شنيديد چه احساسي داشتيد؟

من تمامي افكارم را در مقاله‌اي براي نشريه ونيتي فير نوشتم و پيشنهاد مي‌دهم آن را بخوانيد.

* چگونه به راه حل فعلي براي به پايان رساندن فيلم رسيديد؟

زماني كه اتفاقاتي از اين دست رخ مي‌دهد بايد عملگرا بود اما در آن زمان بازيگري در دسترس نبود كه بتواند جايگزين لجر شود. ما مشغول كار بوديم و ساير هنرپيشه‌ها هم برنامه كاري شلوغي داشتند و اينكه ما توانستيم جاني دپ و جود لاو را بيش از برنامه تعيين شده در فيلم داشته باشيم يك معجزه بود. من اين شانس را پيدا كردم و كار ادامه پيدا كرد. بازي لجر به قدري خوب بود كه براي جايگزين كردن او به 3هنرپيشه خوب نياز بود. اما وقتي تصميم گرفته شود كه چهره شخصيت‌ها در آينه تغيير كند ديگر نيازي به بازنويسي فيلمنامه نيست. تمام ديالوگ‌هايي كه شما در اين فيلم مي‌شنويد همان چيزهايي است كه پيش از مرگ لجر نوشته شده بود. برخي تصور مي‌كنند گفته‌هاي جاني دپ در مورد جوانمرگ شدن اشاره به مرگ لجر دارد اما اينطور نيست و فيلم من اخلاق‌گرايانه است و اين بخش نيز از ابتدا در آن وجود داشت.

* در برخي از نشريات از فيلم «طالع خوش» به‌عنوان كار بعدي شما نام برده شده است. اين فيلم تا چه اندازه شانس ساخته شدن پيدا كرده است؟

من از مدت‌ها قبل به داستان رويارويي خير و شر علاقه داشتم و به همين دليل هم بود كه فيلمنامه طالع خوش را نوشتم اما اين داستاني متفاوت با كارهاي مشابه است و به بودجه فراواني نياز دارد و بايد حامي مالي قدرتمندي را يافت كه به سوژه كار هم علاقه‌مند باشد. يكي از مسائلي كه در مورد پروژه‌هاي پرخرج وجود دارد اين است كه اين فيلم‌ها پيش از ساخته شدن بايد براي گيشه برآوردي داشته باشند و همين موضوع بسياري از سرمايه‌گذاران را محافظه‌كار مي‌كند.

* شرايط كار در دنياي سينما با روزهايي كه شما شروع به كار كرديد متفاوت شده و حالا صحبت از اكران فيلم‌هاي 3بعدي است. آيا شما براي حضور دراين فضا آمادگي داريد؟

من هميشه با توجه به شرايط موجود هنرم را عرضه مي‌كنم. اين روزها جلوه‌هاي ويژه كامپيوتري تلاش دارد تا هر چه بيشتر مخلوقات كامپيوتري را به آنچه در دنياي واقعي مي‌بينيم نزديك‌تر كند و اين شايد براي بسياري جالب باشد اما جذابيتي براي من ندارد و تصور مي‌كنم كه مي‌توانيم بدون استفاده از اين جلوه‌ها هم به نتايج مشابهي برسيم. من مي‌دانستم براي فيلم حاضر بودجه زيادي ندارم و نمي‌توانم با فيلم‌هاي 100ميليون دلاري رقابت كنم بنابراين ازاين آينه استفاده كردم و توانستم فيلمم را به نتيجه برسانم.

* با توجه به 3هنرپيشه‌اي كه در كنار هيث لجر فقيد داشتيد تا چه حد تمايل داشتيد آنها هم نقش او را ايفا كنند يا اينكه انتظار بيشتري از آنها داشتيد؟

من كساني را براي بازي در اين فيلم انتخاب كردم كه از دوستان نزديك هيث لجر بودند و من دي وي دي تمام سكانس‌هايي را كه هيث در آنها حضور داشت به آنها داده بودم تا با رفتار و گفتار او بيشتر آشنا شوند و زماني كه به سر صحنه رسيدند ديگر زماني براي بازي آزمايشي نبود و آنها در شرايطي از عهده كار برآمدند كه من چندان به نتيجه كار اميدوار و مطمئن نبودم.

* روند تدوين فيلم چگونه بود؟ آيا با ساير كارهايتان متفاوت بود ؟

هيچ تغييري در كار به‌وجود نيامد و من هر كاري را كه براي فيلم‌هاي ديگر انجام مي‌دادم براي اين فيلم هم در نظر گرفتم. در تمامي مراحل تدوين حضور داشتم و تنها نكته مهم براي من
تأسف خوردن دائم از بابت مرگ هيث بود، هر چند كه او در طول كار براي همه ما هنوز هم زنده بود.

* آيا در آينده باز هم كار مشتركي با جاني دپ خواهيد داشت؟

هر زمان كه او آمادگي كار را داشته باشد خوشحال مي‌شوم كه همكاري داشته باشم ولي برنامه كاري او پر است و شايد براي چند سال آينده هم شانس كار با او را پيدا نكنم.

نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"