x
کد خبر: ۱۰۲۵۵۳
تاریخ انتشار: ۰۹:۰۵ - ۱۷ فروردين ۱۳۸۹
لبخندی زدم و جواب دادم: بنده خدا، این عمامه را روی سر من می‌بینی؟ می‌دانی برای چی این را روی سرم گذاشته‌ام؟ گفت: نه حاج آقا خودت بگو. گفتم: تا شما و امثال شما سرم کلاه نگذارید ...

به گزارش شیعه آنلاین، حجةالإسلام و المسلمین شیخ «حمیدرضا غریب رضا» مدیر موسسه گفتگوى دينى قم، در مطلبی تحت عنوان «ميدانی چرا این عمامه را روی سرم گذاشتم؟» خاطره‌ای شنیدنی بیان کرده که به شرح ذیل است:

با خانم بچه‌ها از کرج برگشته بودیم. آمده بودیم ترمینال جنوب تهران می‌خواستیم سوار ماشین بشویم و برگردیم قم. ماشین‌ها صف کشیده بودند و منتظر مسافر بودند. رفتم نزدیک و از یکی از راننده‌ها پرسیدم: آقا تا قم چند می‌برید؟

بنده خدا فکر کرد حاج آقای غریب و بی‌زبانی را گیر آورده و الان وقتش رسیده است. از چشم‌هایش معلوم بود که می‌خواهد حسابی حاج آقا را تیغ بزند!! رقمی گفت که برق از سرم پرید ...

لبخندی زدم و جواب دادم: بنده خدا، این عمامه را روی سر من می‌بینی؟ می‌دانی برای چی این را روی سرم گذاشته‌ام؟ گفت: نه حاج آقا خودت بگو. گفتم: تا شما و امثال شما سرم کلاه نگذارید ... از خنده روده بر شده بود و گفت: با شما آخوندها نمی‌شود طرف شد. خوشم آمد. حاج آقا سوار شو! هر چه قدر خواستی همان قدر پول بده!
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"