كارشناس و مفسر فوتبال ايران گفت: من كلمهي نگراني را براي وضعيت موجود فوتبال ايران كوچك ميدانم و بايد از اين وضعيت به عنوان بحران در فوتبال ياد كرد.
امير حاج رضايي در گفتوگو با ايسنا، در ارزيابي از شرايط كنوني فوتبال ايران اظهار كرد: ديدگاههاي من نسبت به فوتبال ايران روشن و شفاف است و همه با افكار من آشنا هستند. دغدغه اصلي من دغدغه فرهنگي است كه هر روز اين دغدغه براي من پررنگ تر ميشود. مطمئن هستم كه بدون فرهنگ و اخلاق در فوتبال بعد فنيمان هم رشد نميكند. بر اساس همين ديدگاه است كه حوادث بدي كه پيدرپي درفوتبال به وجود ميآيد برايم چندان تعجب برانگيز نيست. نه اينكه آنها را پيشبيني ميكنم بلكه با توجه به اينكه مرزهاي فرهنگي در فوتبال شكسته شده است منتظر چنين حوادثي هستم. مرزهايي كه ما چشممان را به روي آنها بستهايم.
حاج رضايي با بيان اينكه كلمه نگراني براي وضعيت موجود فوتبال كم است ادامه داد: به جاي نگراني بايد بگوييم كه بحران اخلاقي در فوتبال. من معتقدم كه اين بحران هم آنقدر گسترده است كه با يك مصاحبه چند دقيقهاي و تلفني و ارائه چند راهكار ذهني مشكلي حل نميشود. ما بايد وضعيت فوتبال را آسيبشناسي كنيم. آسيبشناسي كه در آن متخصصان از همه علوم جمع شوند تا ما وضعيت موجود فوتبال را بررسي كنيم. در اين آسيبشناسي كه با يك روز صحبت هم درمورد آن باز مشكل حل نميشود بايد كارشناسان علوم مختلف همچون جرم شناسي، حقوق، جامعهشناسي، روانشناسي و علوم فوتبال و ورزش حضور داشته باشند تا در وهله اول بفهميم كه مشكل اصلي فوتبال ما كجاست تا بعد از آن به دنبال راهكار باشيم. امروز زخم فوتبال ما آنقدر عميق است كه با يك چسب خونش بند نميآيد. بايد به دنبال حل عمقي اين مشكل باشيم.
حاج رضايي با انتقاد شديد از وضعيت حاكم بر استاديومهاي فوتبال گفت: امروز يك لجام گسيختگي در فوتبال در استاديومها وجود دارد كه من از آن وحشت دارم. احساس ميكنم در فضاي استاديومهاي ما با توهينهايي كه ميشود اكسيژن نيست و به سادگي نميشود اين مشكل را حل كرد. من شخصا هيچ راهكاري ندارم و تنها آرزو ميكنم كه هيچ گاه به استاديومهاي فوتبال در ايران نروم. چطور ميشود در استاديوم حرفهاي ركيك بر عليه يك فرد يا خانوادهاش گفته شود. چطور ميشود چند هزار نفر در يك استاديوم به دروازهباني كه بيش از 70 بار پيراهن تيم ملي را پوشيده به صورت مستقيم توهين كند. چطور ميشود كه حرفهاي بد، دروغ، نيرنگ، پاچهخواري،تملق، تباني و بسياري از صفات بد در رفتارهاي دستاندركاران فوتبال باشد. من اين را به عنوان شخصي كه از دور به ماجرا نگاه ميكند نميگويم. بلكه اين موضوع را با نزديك شدن به فوتبال لمس كردهام. گفتوگوهاي ما كه بايد سازنده باشد امروز تخريبي شده و به سمت يك خودكشي همگاني حركت ميكنيم.
حاج رضايي با اشاره به تعريف شخصيت فوتبال ادامه داد: يك دهه پيش وقتي بكن باوئر بحث از شخصيت تيمي را مطرح كرد و وقتي ما ميخواستيم آنرا با فرهنگ خودمان ترجمه كنيم به سراغ شخصيت اجتماعي هر فرد رفتيم، اما در دكتري نه. بكن باوئر منظور از شخصيت تيمي متشكل از همه بخشهاي فوتبال يك كشور بود از فدراسيون فوتبال گرفته تا داوران، مربيان، بازيكنان، مديران و رسانههاي گروهي همه اينها هستند كه شخصيت كلي فوتبال را تشكيل ميدهند. درست است كه امروز متولي اصلي فوتبال ايران فدراسيون فوتبال است. اما نميشود همه مشكلات را هم به آنها نسبت داد. اين برداشت من است. من كماكان دغدغههايم فرهنگي است نه فني. ديديم كه منشور اخلاقي فدراسيون فوتبال هم نميتواند به تنهايي با اين بداخلاقيها مقابله كند. براي اينكه فوتبالمان را اصلاح كنيم بايد به دنبال آسيبشناسي عميق با حضور كارشناسان حوزههاي مختلف و رسيدن به راه كارهاي مناسب و اجراي درست آن راهكارها باشيم.