کد خبر: ۱۰۴۶۶۵
تاریخ انتشار: ۱۶:۲۴ - ۰۶ ارديبهشت ۱۳۸۹
به گزارش CHN تعدادي از دانشجويان باستان‌شناسي دانشگاه تهران در پي انتشار بيانيه‌اي اعلام کردند که انتصاب مدير جديد موزه ملي در پي ناديده گرفتن انتقاد کارشناسان سازمان ميراث فرهنگي بوده و از اين سازمان خواستند تا به اين قبيل انتقادها و نگاه‌هاي کارشناسانه توجه کند.
دانشجويان باستان‌شناسي دانشگاه تهران در پي انتشار بيانيه‌اي نسبت به وضعيت موزه ملي و انتصاب مدير جديد آن انتقاد کردند. در اين بيانه از سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري خواسته شده تا به نگاه و انتقاد کارشناسان اين سازمان توجه شود.

به گزارش CHN تعدادي از دانشجويان باستان‌شناسي دانشگاه تهران در پي انتشار بيانيه‌اي اعلام کردند که انتصاب مدير جديد موزه ملي در پي ناديده گرفتن انتقاد کارشناسان سازمان ميراث فرهنگي بوده و از اين سازمان خواستند تا به اين قبيل انتقادها و نگاه‌هاي کارشناسانه توجه کند.

در بخشي از اين بيانيه آمده است: «با وجود اينکه دو سال پيش در زمان انتصاب مدير پيشين «موزة ملّي ايران» (محمدرضا مهرانديش) انتقادهاي زيادي به «غيرمتخصص و فاقد تجربه بودن» وي شد، اما رياست سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري انتقادهاي کارشناسان را ناديده گرفت و او را که پيشتر مسؤول «روابط عمومي» اين سازمان بود به رياست موزة ملّي ايران منصوب کرد. اکنون نيز «موزة ملّي ايران» در وضعيتي مشابه و چه بسا بدتر از قبل قرار دارد؛ فردي را که در اين زمينه تحصيلاتي ندارد (کارشناس ميکروبيولوژي از دانشگاه آزاد اسلامي است)، و فاقد تجارب لازم در زمينة مديريت مجموعه­هاي علمي ـ فرهنگي است، به رغم انتقادهاي کارشناسان به رياست اين مرکز منصوب کرده­اند.»

در ادامه اين بيانيه با طرح اين پرسش که چرا پيش از اين در انبارهاي موزه ملي به روي خبرنگاران باز نشده بود آمده است: «چرا پيش از آنکه از جمعي از متخصصان و صاحب­نظران باستان­شناسي و موزه­داري دعوت شوند تا از وضعيت موزة ملّي بازديد نمايند، در اقدامي نمايشي، جمعي از خبرنگاران –که خبرنگاران رسانه­هاي منتقد و مستقل هم دعوت نشده بودند- را براي بازديد از انبارهاي ساماندهي نشده موزة ملّي فراخوانده­اند؟ آيا به شأن و جايگاه «موزة ملّي ايران» اهانت نشده است؟ آيا در ساير نقاط جهان هم با ميراث تاريخي ـ تمدني خود چنين رفتار مي­کنند؟ آيا در موارد مشابه مثلاً در مراکز ويژة اقتصادي (همچون خزانه بانک ملّي) يا مراکز­ نظامي-امنيتي کشور چنين بازديدهاي ناگهاني ترتيب داده مي­شود؟ آيا اهميت مقولة «ميراث فرهنگي» کمتر از اهميت مراکز ويژة اقتصادي يا نظامي-امنيتي ماست؟»

متن کامل اين بيانيه به شرح زير است:

بيانيه دانشجويان باستان شناسي دانشگاه تهران
دربارة رويدادهاي اخير در «موزة ملّي ايران»
در ماه­هاي پاياني سال 1388، رياست سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري کشور در پي بالا گرفتن انتقادها از انتصاب فردي غيرمتخصص به مديريت «موزه ملّي ايران»، برنامه­اي ترتيب داده و در طي آن جمعي از خبرنگاران را به بازديد تعدادي از انبارهاي ساماندهي نشده موزة ملّي ايران برد تا وضعيت موزة ملّي را براي افکار عمومي تشريح نمايد. با توجه به اينکه «موزة ملّي ايران» از مهمترين ذخاير و پشتوانه­هاي تاريخي و فرهنگي ايران-اسلامي و حتي بشري است، توجه به بعضي نکات ضروري است:

1- با وجود اينکه دو سال پيش در زمان انتصاب مدير پيشين «موزة ملّي ايران» (آقاي محمدرضا مهرانديش) انتقادهاي زيادي به «غيرمتخصص و فاقد تجربه بودن» وي شد، اما رياست سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري انتقادهاي کارشناسان را ناديده گرفت و او را که پيشتر مسؤول «روابط عمومي» اين سازمان بود به رياست موزة ملّي ايران منصوب کرد. اکنون نيز «موزة ملّي ايران» در وضعيتي مشابه و چه بسا بدتر از قبل قرار دارد؛ فردي را که در اين زمينه تحصيلاتي ندارد (کارشناس ميکروبيولوژي از دانشگاه آزاد اسلامي است)، و فاقد تجارب لازم در زمينة مديريت مجموعه­هاي علمي ـ فرهنگي است، به رغم انتقادهاي کارشناسان به رياست اين مرکز منصوب کرده­اند. سوال اين است که اگر مدير پيشين شخص مناسبي براي تصدي رياست موزة ملّي ايران نبود، چرا دو سال پيش انتقادهاي کارشناسان ناديده گرفته شد؟ چرا هم اکنون نيز مثل گذشته، رييس سازمان ميراث فرهنگي کشور بدون توجه به نظرات کارشناسان و متخصصان و دلسوزان، اصرار غير قابل توجيهي به انتصاب فردي دارد که هيچ سابقه و نقطة درخشاني در حوزة مديريت چنين مجموعة حساس و مهمي ندارد؟

2- چرا پيش از آنکه از جمعي از متخصصان و صاحب­نظران باستان­شناسي و موزه­داري دعوت شوند تا از وضعيت موزة ملّي بازديد نمايند، در اقدامي نمايشي، جمعي از خبرنگاران –که خبرنگاران رسانه­هاي منتقد و مستقل هم دعوت نشده بودند- را براي بازديد از انبارهاي ساماندهي نشده موزة ملّي فراخوانده­اند؟ آيا به شأن و جايگاه «موزة ملّي ايران» اهانت نشده است؟ آيا در ساير نقاط جهان هم با ميراث تاريخي ـ تمدني خود چنين رفتار مي­کنند؟ آيا در موارد مشابه مثلاً در مراکز ويژة اقتصادي (همچون خزانه بانک ملّي) يا مراکز­ نظامي-امنيتي کشور چنين بازديدهاي ناگهاني ترتيب داده مي­شود؟ آيا اهميت مقولة «ميراث فرهنگي» کمتر از اهميت مراکز ويژة اقتصادي يا نظامي-امنيتي ماست؟ پيداست که اهميت سرمايه­هاي تاريخي ـ تمدني کشور حتي براي مسؤولان و مديران ارشد سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري، شناخته شده نيست. آيا بهتر نبود در فضايي آرام که شايستة محيط­هاي علمي و فرهنگي است با دعوت از دانشوران و متخصصان و تشکيل کارگاه­ها و نشست­هاي تخصصي به بررسي و رفع مشکلات موزة ملّي پرداخته مي­شد؟ و چرا چنين امري در طي دو سال و نيم گذشته محقق نشد؟

3- متأسفانه در طي چند سال اخير رويکرد مديريت سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري کشور به سمتي بوده است که تدوين و اجراي برنامه‌ها بيش از آنکه با نظر کارشناسان و متخصصان همراه باشد، با نظر رياست اين سازمان هماهنگ است. ممنوع­المصاحبه کردن کارشناسان اين سازمان و خصوصاً باستان­شناسان و رفتارهاي نامناسب با خبرنگاران يا رسانه­هاي منتقد (در حوزه ميراث فرهنگي) از جمله مواردي است که در چند سال گذشته به شدت و قوت دنبال شده است. بي­ترديد اين امر يکي از ويژگي­هاي ناخوشايند مديريت سازمان ميراث فرهنگي در مقطع اخير قلمداد خواهد شد و بجاست که از هم­اکنون در رفع آن تلاش شود. همچنين انتظار مي­رود که مسؤولان محترم قواي سه­گانة کشور با دقت و توجه بيشتري به رويدادهاي حوزة ميراث فرهنگي توجه داشته باشند تا از بي­تدبيري­هايي که سرمايه­ها و دارايي­هاي تاريخي و فرهنگي ايراني ـ اسلامي ما را تهديد مي­کند، جلوگيري شود و بيش اين شاهد از دست رفتن سرمايه­هاي تاريخي ـ فرهنگي کشور نباشيم.
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"