کد خبر: ۱۰۴۹۰۷
تاریخ انتشار: ۱۲:۱۱ - ۰۸ ارديبهشت ۱۳۸۹
دکترعباس علی نورا، دکترای تخصصی خود را در رشته رياضيات و برنامه ريزی از انگلستان دریافت کرد و سال ها در گروه ریاضی دانشگاه سیستان و بلوچستان ( دانشگاه دولتی زاهدان ) تدریس نمود. وی هم اکنون نماینده مردم زاهدان درمجلس شورای اسلامی است و در کمیسیون بودجه و محاسبات مجلس شورای اسلامی عضویت دارد.

وی با در گفتگوی تفصیلی خود با نشریه پیام ساختمان و تاسیسات از هدفمند سازی یارانه ها و تاثیرش برمسکن گفت.

به عنوان اولین سوال درباره قانون هدفمند سازی یارانه ها و میزان تاثیرآن برقیمت ساختمان پس از اجرا صحبت کنید.

اگربخواهم درباره این که هدفمند سازی و اجرای آن، چگونه بر بازار مسکن تاثیر می گذارد سخن بگویم باید تاثیراجرای چنین قانونی را براجزاء موثر تولید مسکن بررسی نمایم. آنچه با اجرای قانون هدفمندسازی به وقوع خواهد پیوست، افزایش قیمت ها یی است که دربخش های مختلف خود را نشان می دهد. باید توجه داشته باشیم این افزایش قیمت، بسته به این که دولت چگونه افزایش قیمت حامل های انرژی و ... را اجرا کند، تغییرمی کند. اگرافزایش قیمت ها یک باره صورت گیرد، شوک قیمتی به بازارمنتقل می گردد. مطابق محاسبات دراین صورت 30 تا 40 درصد به قیمت دستمزدها، مصالح و اجزاء این چنینی افزوده می شود اما این که چنین رویکردی برافزایش قیمت زمین چه تاثیری خواهد داشت، مبهم است و قابل محاسبه نیست اما معتقدیم اثری که برقیمت زمین خواهد داشت، ناشی ازتورم انتظاری است. تورم انتظاری که براثراجرای هدفمند کردن یارانه ها رخ خواهد داد، خود را درقیمت زمین نمایان خواهد کرد و درصنایع پایین دستی ساختمان خود را نشان نمی دهد.

اگرهم افزایش قیمت ها به صورت تدریجی باشد (شوک تدریجی) آنچه که مجلس خواهان آن است بازهم حدود 15 درصد افزایش قیمت به همراه خواهد داشت. البته بیشترقائل به افزایش 10 تا 15 درصدی هستند و می گویند بستگی دارد دولت افزایش قیمت را ازکدام کالا آغازکند یعنی این که بستگی دارد، دولت افزایش قیمت را از بنزین آغاز کند یا از گاز و یا فرآورده های دیگر. بسته به این که دولت کدام رویکرد را انتخاب کند، افزایش قیمت ها عددی بین 10 تا 15 درصد خواهد بود. اما معتقدم این عدد که عنوان شده خوشبینانه است و این شرط بستگی دارد که فرایند اقتصادی جهان، دررکود باقی بماند واگراقتصاد جهانی ازرکود خارج شود و براثر کنش و واکنش های اقتصادی قیمت فولاد، مس و ... افزایش یابد، شوک دیگری ازبیرون برما تحمیل می شود. به همین دلیل من و هم فکرانم معتقدیم تا رکود اقتصادی هست باید هدفمند کردن یارانه ها را اجرا کرد و در زمانی غیر از آن هیچ دولتی قادر به اجرای این قانون نیست.

وضعیت مسکن ازنظرپارلمان نشینان چگونه است؟

ازنظرما مجلسی ها، مسکن دررکود سختی است که آن را ضرر بزرگی برای جامعه و اقتصاد کشور می دانیم و ازهرکسی که سعی می کند به این رکود دامن بزند بسیارگله مندیم، دامن زدن به رکود بازار مسکن ، اشتباه تاریخی است. اگر می خواهیم اشتغال، گردش مالی، فعالیت های اقتصادی و ... رونق یابد ناگزیریم برنامه هائی اجرا کنیم که به رونق بخش ساختمان بینجامد.

یادمان باشد رونق دادن با افزایش قیمت، دو مقوله جدا از هم هستند.

اقتصاددانان معتقدند اگربخواهیم با رکود، قیمت ها را دریک بخش کنترل کنیم، پس ازمدتی بحران تورمی ایجاد خواهد شد. ممکن است چهار- پنج سالی به این وضع ادامه دهیم اما یک دفعه متوجه می شویم به دلیل فاصله بسیارزیادی که عرضه و تقاضا پیدا کرده و در اثر همان رکود، عرضه کم و تقاضا زیاد شده است، یک دفعه وارد مرحله "شوک قیمتی " می شویم.

شرایط نباید به گونه ای رقم بخورد که سازندگان و انبوه سازان به دلیل افزایش قیمت تمام شده، حاضربه کارنباشند. وام هایی که ارائه می شود به نفع خریداران است و نفعی برای سازنده ندارد زیرا دراختیارخریدارقرارمی گیرد. معتقدم تسهیلات قرض الحسنه خوب است ما هم حمایت می کنیم، اما مهمترازآن، نحوه اجرا و پرداخت است. باید پایه های ساختمان سازی و ساخت و ساز را تقویت کنیم، عامل فرهنگی هم اهمیت دارد. بسیاری ازمردم بین انبوه سازان و بساز و بفروش ها تفاوتی قائل نیستند و دربسیاری ازموارد دیده شده آنها را به چشم آدم های سود جو و منفعت طلب می نگرند. این نگرش ها باید اصلاح شود و انبوه سازان به عنوان کسانی که درحال خدمت به مردم هستند مورد تقدیر قرار گیرند. از منظر فرهنگی نیز باید بین واسطه و دلالان با انبوه سازان فرق گذاشت و به مردم هم این را تفهیم کرد. باید ازانبوه سازان و کلیه کسانی که کارآفرین هستند، حمایت کرد. به اعتقاد من یک روش برای این که تسهیلات ارائه شده ازطرف دولت موثر باشد، ارائه تسهیلات اعتباری و اختصاص نقدینگی به انبوه سازان و سازندگان است. درمقابل هم شرط بگذاریم اگر در مقابل این نقدینگی، ساختمان تحویل شد، تسهیلات به صورت قرض الحسنه باشد. این نگاه کلی من است.

در اقتصاد می گویند باید پول خرد را جمع کرد و تبدیل به پول کلان نمود و با آن کارانجام داد. همان کاری که بانک ها انجام می دهند. حال اگر این پول ها را به صورت خرد به مردم بدهیم و قرارباشد ساختمان بسازند، هزینه گزافی دارد و قیمت ساختمان افزایش می یابد. چنین روشی خطاست. اما اگرهمین پول را به صورت کلان به انبوه سازان بدهیم و آنها پول را در پروژه­های بزرگ هزینه کنند، هزینه ساخت کاهش می یابد این روش دردنیا جواب داده و برهمین اساس اقدام می کنند.
اگراین تسهیلات قرض الحسنه دراختیارانبوه سازقرارگیرد و ساختمان هنگام تحویل به مشتری همراه با تسهیلات باشد و خریدار اقساط آن را بپردازد، خواهید دید ضمن این که قیمت تمام شده مسکن کاهش می یابد، تورم حاصل ازنقدینگی هم وجود نخواهد داشت.

بحث دیگر درباره کلان شهرهاست که تاثیرزیادی برقیمت مسکن دارند، نظرتان درباره این موضوع چیست؟

در این مورد چیزی می گویم که بسیاری در کشور ما می ترسند، بگویند. معتقدم اگرمی خواهیم کلان شهرها را نجات دهیم نباید قیمت مسکن را د ر این شهرها کنترل کنیم. این اشتباه محض دولت هاست که درکلان شهرها سرمایه گذاری می کنند. دردنیا مرسوم است اگرکسی می خواهد دریک کلان شهرزندگی کند باید خودش جورش را بکشد و هزینه هایش را متقبل شود. اما اگر بخواهید دریک شهر یا روستای دورتر ساکن شوید، از امتیازات خوبی برخوردار می شوید. هم اکنون گفته می شود عده ای ازتهران بیرون بروند. معتقدم تا زمانی که برای زندگی در تهران امتیازات می دهید، کسی نمی رود. به نظرمن نمی خواهد کسانی را از تهران بیرون بفرستید، فقط کافیست جلوی مهاجرت به تهران را بگیرید. در حال حاضر اشتیاق زیادی برای مهاجرت به تهران وجود دارد. یک عامل اساسی وجود ارزش افزوده بسیار زیاد دراین شهراست.

سوال این است که آیا این ارزش افزوده، این تفکر را برای فردی که دریک شهر دیگر سرمایه گذاری کرده به وجود نمی آورد که چرا من در تهران سرمایه گذاری نکرده ام؟ چنین بحثی باعث می شود که اشتیاق برای حضوردرتهران افزایش یابد. من اعتقاد دارم باید امتیازات موجود برای زندگی درکلان شهرها را حذف کرد. بگذارید قیمت ها دراین شهربه صورت آزاد مشخص شود و اقتصاد خود این قیمت ها را معین کند تا دراین صورت اگرکسی می خواهد دراین شهرزندگی کند، خودش هزینه هایش را بپردازد. با اقتصاد می توان دنیا را کنترل کرد، اگر تصور نماییم می توان با فرهنگ دنیا را کنترل کرد، اشتباه می کنیم چه کسی چنین گفته است.فرهنگ شامل توصیه های اخلاقی است. ببینید من خودم فرهنگی هستم و بسیارمعتقد به اخلاقیات و فردی اعتقادی هستم. در دنیای امروز با ابزار فرهنگی نمی توان دنیا را اداره کرد اما با اقتصاد می توان. برای مثال، نمونه ای بیان می کنم. علت قاچاق چیست؟ آنچه مسلم است علت اصلی قاچاق تفاوت قیمت بین دوسوی مرزاست. حال اگرمطابق قواعد و قوانین اقتصادی شرایطی پیش آوریم که این تفاوت قیمت ازبین برود. آیا بازهم قاچاق انجام می گیرد؟ تجربه اروپا را دست کم نگیریم و ازآن استفاده کنیم. کشورهایی E.C قبل از این که اتحادیه اروپا را تشکیل دهند، میلیاردها دلار برای کنترل مرزهای خود هزینه می کردند ولی در حال حاضر حداقل از محل این اتحاد، سالانه میلیاردها دلاری که برای کنترل مرزهای خود هزینه می کردند را صرفه جویی می نمایند. حال سایرمنافع جای خود باقی است که بسیاربیشتر از این است. ما درکشورخودمان به دلیل نادیده گرفتن تجربه های دیگران به خطا می رویم. رکود ساختمان و بازارمسکن حداقل تولید 600 قلم کالا را با رکود مواجه ساخته و وضعیت بسیاربدی را برای ما بوجود آورده است.

وزیر محترم مسکن و شهرسازی و بسیاری از مجریان به تبع ایشان گفته اند قیمت مسکن افزایش نمی یابد، نظرتان چیست؟

ما درمجلس این نظررا نپذیرفتیم و به آن رای ندادیم. دوستان هم آمده اند و تعاریفی کرده اند. دلیل رای ندادن مجلس هم نپذیرفتن استدلال ها بود. حال اگرپس ازاین ازطرف مجلس چنین امری پذیرفته شود، قطعا بدانید با علم و آگاهی به تورم داشتن است و ممکن است به این دلیل پذیرفته شود که دولت خیلی اصرار دارد. این نگاه که افزایش قیمت وجود نخواهد داشت ناشی از دو بحث است؛ دولت معتقد است باید طوری حرف های خود را کنترل کند که تورم انتظاری بالا نرود.

دوستان عنوان می کنند نباید بحث ها را طوری بیان کنیم که تورم ایجاد شود. بحث من این است که آیا ما بخش خصوصی را آنقدرساده انگاشته ایم که گمان می کنیم بدون مطالعه به این موارد تن می دهد و اگرتصویب کنیم و بخشنامه نماییم که قیمت ها تغییر نکند، نمی کند و با این سیاست که مردم را در جریان قرار ندهیم آیا تورم دیداری و انتظاری انجام نمی شود؟

اما این که تاکید می کنید چه تاثیری بر بخش ساختمان دارد، به ریز نمی توان وارد این بحث شد.

اما می خواهم به صورت کلی با یک سوال بحث را ادامه دهم. شما برای ساختمان سازی، مصالحی نیازدارید که انرژی براست و انرژی زیادی برای تولید آن به کارمی رود. فولاد، آهن، آلومینیوم ذوب می شود و اکثر هزینه آن انرژی است. تولید آجر، سیمان، گچ ، کاشی و سرامیک مصرف انرژی بالایی دارد و ... حال می خواهید قیمت انرژی مورد استفاده برای تولید این مصالح را به 95 درصد قیمت فوب خلیج فارس (تحویل برعرشه کشتی) افزایش دهید. دستمزد کارگران افزایش می یابد، قیمت بنزین افزایش می یابد، می خواهید قیمت برق را 5/4 برابرافزایش دهید. شما خود نتیجه بگیرید چه رخ می دهد.

به نظر من اجرای قانون هدفمند کردن یارانه ها بر تمام جوارح اجتماع تاثیر می گذارد واگر کسی پیدا شد و گفت نه، من به عنوان یک کارشناس نمی توانم بپذیرم.
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"