کد خبر: ۱۰۵۴۹۶
تاریخ انتشار: ۱۳:۴۴ - ۱۳ ارديبهشت ۱۳۸۹

روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز خود نوشت:

لحن و ادبياتي كه روسيه و نمايندگانش در قبال مسائل مربوط به فعاليت‏هاي هسته‏اي ايران بكار مي‏برند، بسيار تعجب‏آور است و هرگز با سطح و ماهيت مناسبات مورد ادعا، سازگاري ندارد. مرور اين پرونده با تمامي ويژگيها و ظرافتهايش، بسيار عبرت‏آموز است.

مناسبات جمهوري اسلامي ايران و اتحاد شوروي در طول سالهاي پيش از فروپاشي اتحاد شوروي، مملو از خطاهاي آشكار مسكو بود. مسكو از يكطرف به تجهيز جنايتكاران جنگي حاكم بر عراق درجنگ 8 ساله عليه ايران مي‏پرداخت و حمايت‏هاي بي‏دريغ خود را به بهانه پيمان دوستي 25 ساله با عراق توجيه مي‏كرد و از طرف ديگر دنيا شاهد بود كه عليرغم وجود همين پيمان دوستي با عراق، اين كشور را در برابر تهاجم وحشيانه آمريكا و متحدانش تنها گذاشت و هنوز هم عراق در اشغال همين گرگهاي خونخوار قرار دارد. اين مقايسه از آن جهت اهميت دارد كه نشان مي‏دهد تعهدات مسكو حتي در قبال ديگران، چندان قابل اتكا و اعتماد نيست.

حتي اگر ماجراهاي مربوط به حملات هوائي صدام به كمك هواپيماهاي ميگ 25 و 27 سوخو و شليك صدها موشك اسكاد ـ بي به سمت شهرها و مناطق مسكوني ايران در طول جنگ 8 ساله را هم به فراموشي بسپاريم و موضوعي مربوط به اتحاد شوروي سابق و لاجرم پرونده‏اي مربوط به گذشته انگاريم، باز هم عملكرد "كرملين" در سالهاي اخير بويژه اظهارات "ديمتري مدودف" در هفته‏هاي اخير قابل هضم و توجيه نيست.

مدودف در جريان امضاي قرارداد "استارت 2" و در حاشيه اجلاس امنيت هسته‏اي در واشنگتن و در هر فرصت ديگري به نحوي امكان طرح موضوع فعاليت‏هاي صلح‏آميز هسته‏اي ايران وجود داشته يا به وجود آمده، زخم زباني به ايران زده و با لحني تهديدآميز پيرامون تحريم‏هاي جديد و تصميم مسكو در اين زمينه سخن گفته است. اما آيا سياست مورد انتظار از مسكو نيز همين است؟

مسكو با امضاي قراردادي متعهد شد نيروگاه اتمي بوشهر را تكميل و راه‏اندازي كند. اگرچه وعده‏هاي مسكو همواره با تأخير و ترديد مواجه شده و سالها از جدول زماني تدوين شده، عقب است ولي هنوز هم چشم‏انداز روشني در اين زمينه وجود ندارد. مقامات روسيه بارها در مورد راه‏اندازي نيروگاه سخن گفته‏اند و زمان‏هائي را نيز اعلام كرده‏اند ولي به نظر مي‏رسد بخت نيروگاه بوشهر هنوز باز نشده است! علاوه بر اين، مسكو متعهد شد با ارسال سيستم دفاع موشكي "اس ـ 300" در مورد حفاظت از نيروگاه اتمي بوشهر در قبال شيطنت ديگران و حملات احتمالي دشمن، مسئوليت خود را به انجام برساند ولي هنوز هم عليرغم دريافت هزينه‏ها، به تعهد خود عمل نكرده و شايد هرگز نكند.

هر چند صنعتگران متعهد و انديشمند ايراني در قلمرو صنايع دفاعي كشور توانسته‏اند سلاحهاي جايگزين مناسبي را طراحي كرده و در مسير توليد انبوه قرار دهند اما اين هرگز نافي تعهدات مسكو در قبال تأمين مستقيم دفاع موشكي مورد توافق نخواهد بود.

طرح اين مسائل با اين هدف صورت مي‏گيرد كه نشان داده شود مسكو دقيقاً به كميت و كيفيت كار در بوشهر واقف است و از جزئيات امر آگاهي دارد ولي درعين حال شايد براي خوشايند غرب و بويژه آمريكا و حل و فصل مسائل خود در جاي ديگر، به گونه‏اي سخن مي‏گويد كه خوشايند آنها باشد و دقيقاً به منزله ناديده گرفتن واقعيت‏هاي عيني و سرپوش گذاشتن بر حقايق آشكار است.

جاي تاسف است كه خطاي عمدي مسكو در اين زمينه و به مراتب افزونتر از آمريكا و ساير كشورهاي غربي در چارچوب 1+5 است. چرا كه آمريكا از موضع دشمن سخن مي‏گويد و مواضع خصمانه‏اش را كتمان نكرده و نمي‏كند ولي از مسكو عليرغم ادعاي دوستي ديرينه با ايران، انتظار نمي‏رود مكمل مواضع واشنگتن باشد.

علاوه بر اين، مسكو پيمانكار اتمام نيروگاه بوشهر است و در قبال اين طرح، تعهدات روشني دارد كه عموماً به آن عمل نكرده و آنچه را انجام داده، نيز با تأخيرات فراوان و با نقص همراه بوده است.

از مسكو به عنوان پيمانكار اين طرح چگونه مي‏توان پذيرفت كه با ايران از موضع تهديد و هشدار سخن بگويد؟ موضوع مهمتري كه دقيقاً عمق فاجعه را بيان مي‏كند اينست كه اساساً اين ايران بود كه با اصرار خود روسيه و چين را به جرگه مذاكرات هسته‏اي وارد كرده است ولي باتاسف روزافزون به نظر مي‏رسد كه گاهي آتش تهديد و غضب روسها از آمريكا هم بيشتر و تندتر است، چيزي كه بهيچوجه قابل درك و توجيه و تحمل نيست.

البته نقش منفي مسكو فقط به يك يا دو مورد محدود نمي‏شود و حتي محدوديت زماني هم ندارد بلكه مسكو در قبال شيطنت‏هاي غرب در جهت كشاندن پرونده فعاليتهاي صلح‏آميز هسته‏اي ايران از "شوراي حكام" به شوراي امنيت و بي‏اعتبار كردن آژانس بين‏المللي انرژي اتمي، عموماً موضعي همراه و در كنار واشنگتن داشته و در عين آگاهي از ماهيت فعاليتهاي هسته‏اي ايران، همواره از موضعي سخن گفته است كه واشنگتن از آن به منزله تأييد ادعاهاي خود سوءاستفاده كرده است.

به ويژه آنكه قلمرو تاثيرگذاري چنين تهديدات و موضع‏گيريهاي غيراصولي از جانب مسكو به خاطر نقشي كه روسيه در تكميل نيروگاه اتمي بوشهر بايد داشته باشد، قطعاً بيشتر و تعيين‏كننده‏تر است.

طبعاً سئوال جدي اينست كه آيا جمهوري اسلامي ايران با اصرار براي وارد ساختن مسكو به گردونه مذاكرات هسته‏اي، مرتكب يك اشتباه استراتژيك شده كه به مسكو اعتماد نموده است؟ و آيا همچنان بايد به مسكو به عنوان يك شريك غيرقابل اعتماد مي‏نگريستيم؟ يا آنكه خبط سياسي دولتمردان روسيه ممكن است پاياني متفاوت داشته باشد؟

در واقع سئوال جدي‏تر اينست كه آيا مسكو، جمهوري اسلامي ايران را در قلمرو بده ـ بستانهاي پشت‏پرده با آمريكا، وجه‏المصالحه قرار داده و روي آن معامله كرده است؟ اگر چنين باشد و البته تاكنون هيچ يك از شواهد و قرائن هم اين ديدگاه و نظريه را رد نمي‏كند، قاعدتاً تصميم و اقدام ما بايد در مقياسي به مراتب فراگيرتر صورت گيرد و از اساس، نياز به يك تجديدنظر بنيادي را جداً ثابت مي‏كند.

نيروگاه بوشهر به هر تقدير، به بهره‏برداري برسد يا نرسد، با تاخير بيشتر در جهت رفع نيازهاي كشور وارد مدار بشود يا نشود، اين نكته در اين ميان اهميت دارد كه ما از عقبه‏هاي سخت و پرمخاطره در پرتو انعقاد قرارداد تكميل نيروگاه بوشهر، گذشته‏ايم و مشكلات موجود را هم بهرحال باتكيه برظرفيت‏هاي فني ـ تخصصي خوديها، حل و فصل خواهيم كرد ولي فراموش نكنيم كه مومن از يك سوراخ، دو بار گزيده نمي‏شود.

نبايد اين تجربه‏هاي عظيم را كه به سختي و با هزينه‏هاي سنگيني به دست آمده‏اند، به سادگي فراموش كنيم و از ياد ببريم كه روسها در ميدان عمل نشان داده‏اند كه واقعاً قابل اعتماد نيستند. دست دوستي به سوي ما دراز مي‏كنند و با فشار ما به جمع مذاكره كنندگان وارد مي‏شوند اما در اولين فرصت ممكن، خصمانه‏تر از دشمنان ما عمل مي‏كنند، زبان و تهديد مي‏گشايندو با لحن و با ادبياتي سخن مي‏گويند كه حتي واشنگتن هم عموماً ترجيح داده با اين لحن با ايران و ايراني مواجه نشود. و اين تجربه، بسيار عبرت‏آموز است.

نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"