کد خبر: ۱۰۶۵۰۶
تاریخ انتشار: ۰۹:۵۶ - ۲۱ ارديبهشت ۱۳۸۹

امیدواریم که خداوند متعال خودش به بازماندگانش به شما پدرشان، مادرشان، خانمشان، فرزندانشان. همه کسانشان به شما که بیشترین غم، سنگین‌ترین غصه را دارید تسلی ببخشد. چون جز با تسلی الهی دلی که چنین گوهری را از خودش جدا می‌بیند، واقعا آرامش پیدا نمی‌کند. فقط خدای متعال باید تسلی بدهد و می‌دهد.

آیه: ویژه‌نامه مذهبی «آیه» پرونده اصلی تازه‌ترین شماره خود را به آثار و خاطراتی از سید شهیدان اهل قلم اختصاص داده است، که در بین مطالب متنوع منتشر شده درباره شهید آوینی گزارشی از دیدار رهبر معظم انقلاب با خانواده این شهید و نیز حاشیه‌های حضور معظم له در مراسم تشییع پیکر پاک این شهید به چشم می‌خورد.

ابتدا بخشی از حاشیه‌های حضور حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای در این مراسم را مرور می‌کنیم و سپس نکات مهم سخنان ایشان در دیدار با خانواده شهید مرتضی آوینی را که در «آیه» منتشر شده، باز نشر می‌کنیم.

اویل سال 66 پس از شهادت تعدادی از همکارانمان با حضرت آیت الله خامنه‌ای دیدار داشتیم. در این دیدار خصوصی، حدود یک ساعت درباره برنامه روایت فتح صحبت کردند و بیش از هر چیز روی متن برنامه‌ها تاکید فرمودند. بعد از ما پرسیدند:«نویسنده این برنامه کیست؟» مرتضی آوینی کنار من نشسته بود. از قبل سپرده بود درباره او صحبت نکنیم. ما سعی کردیم از پاسخ به پرسش آقا طفره برویم اما آقا سؤال را با تاکید بیشتر تکرار کردند. ناچار شدیم بگوییم :«سیدمرتضی آوینی».

آقا فرمودند:«این متون شاهکار ادبی است و من آنقدر هنگام شنیدن و دیدن برنامه لذت می‌برم که قابل وصف نیست.»

مسؤول دفتر رهبر انقلاب وقتی به مراسم تشییع شهید آوینی آمد، به من گفت:« تدارک ببینید، آقا هم قرار است در تشییع شرکت کنند.»

گفتم: «چرا از قبل نگفتید که آمادگی داشته باشیم؟گفت: ساعت هشت و نیم صبح آقا زنگ زدند و پرسیدند: نرفتید مراسم تشییع؟ گفتم داریم میرویم. گفتند: مراسم تشییع در حوزه هنری است؟ گفتم: بله. گفتند: من دلم گرفته، دلم غم دارد، میخواهم بیایم تشییع پیکر پاک شهید آوینی.»

اواخر فروردین 72 بود. پیکر سیدمرتضی بر دوش مردم مقابل حوزه هنری تشییع می‌شد... . خودرو حامل رهبر انقلاب در خیابان سمیه ایستاد. به‌رغم مسائل امنیتی، آقا برای احترام از ماشین پیاده شدند، کنار پیکر آوینی ایستادند و زیر لب زمزمه کردند: انا لله و انا الیه راجعون. بعد در جستوجوی خانواده شهید، نگاهی به اطراف انداختند اما به دلیل ازدحام مردم نتوانستند از نزدیک خانواده را ببینند.

پس از پایان مراسم گفتند: از طرف بنده به خانواده شهید تسلیت بگویید، گرچه خودم هم در این مصیبت داغدارم.

بعد در حالی که چشم به تابوت سیدمرتضی دوخته بودند، به راه افتادند.

چندی بعد، در صفحه اول قرآنی که به خانواده آوینی هدیه کردند، این عبارت را به دستخط خود نوشته بودند:

به یاد شهید عزیز، سید شهیدان اهل قلم، آقای سیدمرتضی آوینی که یادش غالبا با من است... .

سخنان رهبر انقلاب در دیدار با خانواده شهید آوینی

خداوند ان‌شاءالله این شهید را با پیغمبر محشور کند. حقیقتا نمی‌دانم چطور می‌شود انسان احساساتش را در یک چنین مواقعی بیان و تعبیر کند؟ چون در دل انسان یک جور احساس نیست. در حادثه شهادتی مثل شهادت این شهید عزیز، چند احساس با هم هست. یکی احساس غم و تاسف از نداشتن کسی مثل سیدمرتضی آوینی است. اما چند احساس دیگر هم با این همراه است که تفکیک آنها از هم و بازشناسی هر یک و بیان کردن آنها کار بسیار مشکلی است.به‌هرحال امیدواریم که خداوند متعال خودش به بازماندگانش به شما پدرشان، مادرشان، خانمشان، فرزندانشان. همه کسانشان به شما که بیشترین غم، سنگین‌ترین غصه را دارید تسلی ببخشد. چون جز با تسلی الهی دلی که چنین گوهری را از خودش جدا می‌بیند، واقعا آرامش پیدا نمی‌کند. فقط خدای متعال باید تسلی بدهد و می‌دهد.

امیدواریم خداوند متعال درجات او را عالی کند. با فرزند شما نشست و برخاست زیادی نداشتم. شاید سه جلسه که در آن سه جلسه هم ایشان صحبتی نکرده بود. با ایشان خیلی کم هم صحبت شدم. منتها آن گفتارهای تلویزیونی را از سال‌ها پیش می‌شنیدم و به آنها علاقه داشتم. هر چند نمی‌دانستم ایشان آنها را اجرا می‌کند. لکن در ایشان همواره نوری مشاهده می‌کردم. دو- سه مرتبه آمد اینجا و روبه‌روی من نشست. نور و صفا و حالت روحانی در ایشان حس می‌کردم و همین جور هم بود. همین‌ها موجب می‌شود که انسان بتواند به این درجه رفیع شهادت برسد.

خداوند ان‌شاءالله دل‌های داغدیده و غمگین شما را خودش تسلی بدهد. اگر ما به حوزه آن شهادت و شهید و خانواده شهید نزدیک می‌شویم برای خاطر خودمان است. بنده خودم احساس احتیاج می‌کنم. برای ما افتخار است که هر چه می‌توانیم خودمان را به این حوزه شهادت و این شهید نزدیک کنیم.

چند روز پیش توفیق زیارت مقبره این شهید را پیداکردیم. پنج‌شنبه گذشته رفتیم آنجا و قبر مطهر ایشان و آن همرزم و همراهشان - شهید یزدان‌پرست- را زیارت کردیم. ان‌شاءالله خداوند درجاتشان را عالی کند و روز به روز برکات آن وجود با برکت را بیشتر کند. کارهایی که ایشان داشتند، ان‌شاءالله نباید زمین بماند. ان‌شاالله برای روایت فتح یک فکر درست و حسابی شده که ادامه پیداکند.نباید بگذارند که کارهای ایشان زمین بماند. این کارها، کارهای با ارزشی بود. معلوم می‌شود ظرفیت خیلی بالایی داشتند که این‌قدر کار و این همه را به خوبی انجام می‌دادند. مخصوصا روایت فتح چیز خیلی مهمی است. شب‌هایی که پخش می‌شد من گوش می‌کردم.

حالا یک مسأله این است؛ که کاری را که ایشان کرده‌اند و حاضر و آماده است، چگونه از آن بهره برداری بشود. یک مسأله هم این است که کار ادامه پیدا کند. آن روز که ما از این آقایان خواهش می‌کردیم و اصرار می‌کردم که این روایت فتح ادامه پیدا کند، درست نمی‌دانستم چگونه ادامه پیدا کند.

بعد که برنامه‌ها اجرا شد دیدیم همین است؛ یعنی زنده کردن ارزش‌های دفاع مقدس در خاطرها؛ آن خاطره‌ها را یکی یکی از زبان‌ها بیرون کشیدن و آنها را به تصویر کشیدن و آن فضای جنگ را بازآفرینی کردن. این کاری بود که ایشان می‌کرد و هر چه هم پیش می‌رفت بهتر می‌شد؛ یعنی پخته‌تر می‌شد. چون کار نشده‌ای بود.

متن کامل پرونده خواندنی درباه شهید مرتضی آوینی که شامل خاطرات همکاران و هم‌رزمان آن شهید و یادداشت‌هایی از فعالان عرصه فرهنگ دفاع مقدس است را می‌توانید در ویژه‌نامه مذهبی «آیه» منتشر شده در اردیبهشت ماه مطالعه کنید.

نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"