|
گل : 1- اغلب كساني كه موضع انتقادي به برنامه نود هم دارند و نويسنده يادداشت حاضر نيز يكي از آنهاست، نميتوانند قابليتهاي فردي عادل فردوسيپور و تاثيرگذاري برنامه نود بر معادلات فوتبال ايران را ناديده بگيرند. اشراف به همه مسايل آشكار و نهان فوتبال، شفافيت و عدم رودربايستي با صاحبان ثروت و قدرت در عرصه ورزش و روشن كردن زواياي تاريك فوتبال ايران از جمله عواملي است كه فردوسيپور را از ديگر برنامهسازان و مجريان ورزش تلويزيون ايران متمايز ميكند.
2- اشكالي كه خيليها به برنامه نود و مجرياش وارد ميدانند، اين است كه عادل فردوسيپور هميشه ميخواهد «سوپراستار» برنامه خود تلقي شود. انتقادي كه به دليل مواضع فردوسيپور و دعوت او از برخي افراد خاص در برنامه نود و عدم دعوت از بسياري كارشناسان واقعي فوتبال، چندان غيرمنطقي به نظر نميرسد.
مثلا ناصر حجازي دومين دروازهبان برتر آسيا در قرن بيستم و آخرين مربي ايراني كه تيمش را به فينال جام باشگاههاي آسيا رسانده، تا قبل از بيمارياش توسط فردوسيپور دعوت نميشد. حجازي علاوه بر اينكه بازيكن و سپس مربي بزرگي بوده، همواره تلاش ميكند كه خود را «بهروز» نگه دارد و تمام مسابقات مهم اروپايي و جهاني را به دليل تسلط به زبان انگليسي از كانالهاي مختلف ببيند.
چهره «كاريزماتيك» حجازي نيز از جمله جذابيتهاي رسانهاي وي محسوب ميشود، اما او تا قبل از بيماري اخير كه خوشبختانه در آستانه شكست آن است، راهي به ساختمان «جامجم» و حضور در برنامههاي ورزشي مختلف تلويزيون ايران همچون برنامه نود نداشت. در حالي كه برخي از كساني كه نه حتي 10 درصد عناوين و افتخارات حجازي را به دست آوردهاند و نه مقبوليت اجتماعي و محبوبيت وي را دارند، هميشه به عنوان «كارشناس فوتبال» معرفي ميشوند زيرا حجازي به صراحت و بدون رودربايستي حرفهايش را ميزند و حتي وقتي پس از سالها به برنامه نود دعوت ميشود، در پايان سخنان خود دو جمله مهم و كليدي بر زبان ميآورد كه قطعا باب ميل «بعضيها» نيست و به همين دليل شايد تا چند سال ديگر نيز او را دعوت نكنند.
يا هادي عقيلي آن هم در شرايطي كه AFC نامش را در جمع سه بازيكن برتر قاره كهن و كانديداي عنوان «مرد اول فوتبال آسيا» قرار ميدهد، او در برنامه نود حتي «نفر پنجم» بهترينهاي فوتبال ايران نيز نميشود! زيرا عقيلي اگر انتقادي نسبت به هر چيز و هر كس از جمله عادل فردوسيپور داشته باشد، بدون پردهپوشي و ابهام مطرح ميكند.
يا علي كريمي كه از «فيلمبازي كردن» در ورزشگاهها و «ماچ و بوسه نمايشي» خوشش نميآيد و البته از معدود بازيكنان فوتبال ايران است كه در خفا به نيازمندان كمك ميكند و بهزعم خيليها برترين بازيكن دهه 80 هجري خورشيدي در فوتبال ايران محسوب ميشود، هرگز نامش در جرگه مدعوين به برنامه نود مشاهده نميگردد چرا كه با هيچكس رودربايستي ندارد و به انتقاد علني از فردوسيپور ميپردازد.
يا با خداداد عزيزي و علي دايي زماني تماس تلفني برقرار ميشود كه تيمهايشان شكست خورده و آنان در موضع ضعف و نه مربيان پيروز، مورد خطاب قرار بگيرند. به همين دليل عزيزي در برنامه نود اين هفته به صراحت ميگويد كه دوستانش به وي گفتهاند كه فردوسيپور ميخواهد به دليل سقوط ابومسلم و استقلال اهواز، او را به گوشه رينگ ببرد.
اگرچه خداداد با پاسخهايي كه داد و به خصوص با مقايسه ميهمانهاي دعوت شده به تلويزيون ايران با كارشناسان واقعي و بازيكنان و مربيان بزرگي كه در برخي برنامههاي ورزشي چند شبكه در همين كشورهاي كوچك حاشيه جنوبي خليجفارس حضور پيدا ميكنند، «دستبالا» را در جدال كلامي با مجري برنامه نود گرفت و با اعلام برخي اسامي به وضوح آشكارا توپ را به زمين تهيه كنندگان و مجريان ورزشي تلويزيون ايران از جمله عادل فردوسيپور انداخت.
3 - بحث امروز را با طرح يك سوال كه خداداد عزيزي به گونه ديگري مورد اشاره قرار داد، به پايان ميبريم: «كارشناس فوتبال كيست و تحليل كارشناسي بازيها چيست؟»
اهميت مطرح كردن اين پرسش، بيشتر از آن جهت است كه برخي افراد البته محترم در برنامههاي ورزشي تلويزيون ايران حاضر ميشوند و به چگونگي اتفاقات داخل ميدان و بعضي حاشيهها و حوادث ساليان گذشته ميپردازند و معمولا به «چرايي» پيروزي و شكست تيمها اشارهاي ندارند. آنها در واقع پارهاي رويدادها را «روايت» ميكنند و نه بازيها را «تفسير». تفاوت اين دو كار به خصوص در آستانه برگزاري جام جهاني 2010 نيازمند تحليل مفصل و جداگانهاي است.