کد خبر: ۱۰۷۲۵۳
تاریخ انتشار: ۰۲:۰۲ - ۲۸ ارديبهشت ۱۳۸۹

زین الموسوی، سفیر لبنان در تهران مهمان موسسه رسانه ای خبر بود. لبنان یکی از مهمترین کشورهای خاورمیانه و محبوب همه جریان ها و نظام های سیاسی منطقه و جهان است.

موقعیت منحصر به فرد مذهبی ، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی عروس خاورمیانه سبب شده تا این کشور در عین حال دشمن بزرگی چون اسرائیل را نیز در کنار خود تحمل کند و همیشه در آمادگی کامل برای دفاع از مرزها و هویت خود باشد. این کشور به همراه سوریه و ایران مثلث پایداری در برابر اسرائیل را تشکیل می دهندو البته این موضوعی است که سفیر لبنان در تهران نیز صریحا به ان اشاره کرد و از آن به عنوان کشورهای پایداری یاد کرد.

بررسی وضعیت دولت کنونی لبنان، انتخابات شوراهای شهر این کشور، بررسی جنگ روانی و تبلیغاتی اسرائیل علیه سوریه بر سر ارسال موشک های اسکاد برای حزب الله و احتمال بروز جنگی دیگر میان اسرائیل و حزب الله ، آن هم با توجه به نزدیک شدن به فصل تابستان، اصلی ترین محورهای مورد بحثت ما با زین الموسوی بود که از نظرتان می گذرد.

*****************

در ابتدا با توجه به تشکیل دولت وحدت ملی در لبنان با حضور حزب الله ، تحلیلی از وضعیت سیاسی کنونی کشور ارائه کنید.
از روزنامه خبر بسیار سپاسگذارم که شرایطی را مهیا کرد تا در جمع اصحاب مطبوعاتی حاضر شوم و مسائل مربوط به لبنان را بازگو کنم. همانگونه که گفتید پس از مدتی که برسر تشکیل دولت میان گروه های پیروز در انتخابات پارلمانی لبنان در سال گذشته در گرفت سرانجام دولت وحدت ملی به رهبری جناب سعد الدین الحریری، تشکیل شد که البته حزب الله نیز در آن عضویت فعالی دارد.
امیدواری ما به این دولت بسسار زیاد است و در واقع هر چه پیش می رویم به نشانه های بهتری از درست بودن این امیدواری مواجه می شویم. در واقع در لبنان دولتی تشکیل شد که از همه احزاب در آن حضور دارند و همین موضوع سبب می شود تا مردم به تحقق وحدت در این کشور بیش از گذشته امیدوار شوند.
هم اکنون شرایط دولت از خوب، به بهتر شدن درحال تغییر است. یکی از مهم ترین رویدادهای این دوره چرخش سیاسی ولید جنبلاط به سمت معارضین بود که در نوع خود تحول سیاسی مهمی در لبنان قلمداد شد.
در این بین سفر اقای حریری به دمشق نیز بسیار مهم و تاثیر گذار بود. این سفراز این جهت اهمیت دارد که بعد از کشته شدن رفیق الحریری نخست وزیر فقید لبنان و پدر سعد الحریری، مناسبات دو طرف بسیار تیره شده بود و این سفر گام مهمی در عادی شدن روابط میان دو کشور محسوب می شد. از این رو می توان اینگونه ارزیابی کرد که برقراری روابط دیپلماتیک میان این دو کشور و مسسافرت های پی درپی رئیس جمهور و نخست وزیر لبنان به کشورهای دوست و همسایه نشان از از اوضاع خوب در این کشور دارد.
در مجمموع، همه این تحولات نشان دهنده رشد سطح ارامش و ثبات سیاسی در کشور است.

تبلیغات اخیر رژیم صهیونیستی درباره ارسال موشک های اسکاد به حزب الله از طریق سوریه را چگونه ارزیابی می کنید؟
همانگونه که شما نیز گفتید این ها صرفا یک پروپاگاند و تبلیغات سیاسی است. پشت این تبلیغات نیز صرفا جریان های صهیونیستی هستند. جریان های سیاسی خاصی نیز که پشت این جریان هستند همه اهداف مشخصی را دنبال می کنند که مهمترین آن ها منحرف کردن ذهن فعالان سیاسی و همه جهانیان از جنایات این رژیم در سرزمین های اشغالی است. همه این ها با هدف این است که نگاه ها از اختلافاتی که میان دولت آمریکا و اسرائیل بر سر توقف شهرک سازی ها و تشکیل کشور فلسطینی پدید آمده، دور شود. یکی دیگر از دلایل بزرگ کردن این موضوع در رسانه ها و تلاش برای معطوف کردن حواس جامعه جهانی به مسئله موشک های اسکاد، سرعت بخشیدن به فرایند یهودی سازی بیت المقدس و الحاق کرانه باختری و نوار غزه به اراضی اشغالی سال 48 است. در کنار این فایده دیگری نیز برای اسرائیل متصور است و اینکه با هیاهوی پدید آورده می کوشد تا اصل تشکیل کشور فلسطینی را به دست فراموشی بسپارد.

در واقع این یک جنگ تبلیغاتی برای فرار از مسئولیت ها و پاسخگویی ها به جامعه جهانی است.
بله دقیقا. اسرائیل به جای اینکه به مشکلات آوارگان فلسطینی بپردازد، از محاصره غزه دست بکشد، شهرک سازی ها را متوقف کند، یهودی سازی بیت المقدس را کنار بگذارد و برای تشکیل کشور فلسطینی تلاش کند، دست به این هیاهوهای تبلیغاتی می زند. از سوی دیگر اسرائیل وقتی در عرصه جنگ نظامی دست بسته است، طبیعی است که با دست یازیدن به این ترفند ها سعی کند به اهداف خود برسد و محور اصلی این فشار نیز بر روی کشورهای پایداری یعنی لبنان، سوریه و ایران است.

اسرائیل تا چه میزان در این جنگ تبلیغاتی موفق بوده است؟
اسرائیل موفق نشد ثابت کند که سلاحی از سوریه به حزب الله ارسال شده است. درباره موشک های اسکاد نیز همه چیز در حد ادعا و هوچی گری است. موشک های اسکاد محموله هایی نیستند که بتوان آنها را به این شکل و به راحتی حمل و نقل یا ارسال کرد. الان حتی امریکا هم به تدریج درحمایت از این ادعای اسرائیل متزلزل شده است.

موضع دولت لبنان در این باره چه بود؟
سعد الحریری نخست وزیر لبنان، با رد این اتهام آن را مشابه آنچه که آمریکا پیش از حمله به عراق مطرح کرد دانست. در آن زمان هم آمریکا برای حمله کردن به عراق این بهانه را اورد که این کشور سلاح های کشتار جمعی دارد. حریری نیز اعلام کرد اتهام اسرائیل به سوریه شبیه اتهام امریکایی ها به عراق پیش از حمله به این کشور در سال 2003 است.

یعنی احتمال دارد که اسرائیل این موضوع را بهانه ای برای جنگ قلمداد کند و به سوریه یا لبنان حمله کند؟
احتمال جنگ بعد از شکست اسرائیل در سال 2006 وجود ندارد، ضمن اینکه دولت آمریکا هم به شدت مخالف جنگ است تا چنین اتفاقی نیفتند. آنها به شدت نگران نتایج این اقدام از سوی اسرائیل هستندو بعید است اجازه این حرکت را به اسرائیل بدهند. با این حال در صورت وقوع چنین جنگی، مردم، دولت و ارتش با قدرت در برابر تجاوز گران خواهند ایستاد و من اعلام می کنم اگر جنین جنگی اتفاق بیفتد لبنان گورستان سربازان اسرایئل خواهد شد و این جنگ، آغازی بر پایان رژیم صهیونیستی خواهد بود. ما اماده هرگونه دفاع در برابر حملات اسرائیلی ها را داریم.

با این هم تل آویو مدام لبنان و حزب الله را تهدید می کند
این تهدید ها همیشه بوده است. شما در مقطعی از تاریخ نمی بینید که رژیم صهیونیستی لبنان را تهدید نکرده باشد. حالا که به فراخور ماهیت تندرو بودن اشخاصی مثل نتانیاهو و لیبرمن این تهدیدها بیشتر شده است و البته به همین دلیل تعلق داشتن این اشخاص به راست افراطی، هیچ بعید نیست که دست به جنین کاری بزنند اما لبنان آماده دفاع از خود در برابر بیگانگان است.

به نظر می رسد این تهدیدها با ورود حزب الله به دولت لبنان، بیشتر شده خصوصا اینکه اسرائیلی ها می گفتند اگر حزب الله وارد دولت شود این بار در جنگ، حتی بیروت را هم هدف قرار خواهد داد؟
اسرائیل هرگز به کسی رحم نمی کند. آنها در جنگ 2006 هم نشان دادند که هیچ حرمتی را نگه نمی دارند. در همان سال هم جایی را در امان نگذاشتند. این ها همه حرف است. اکنون لبنان بیش از هر زمان دیگری آمادگی دفاع دارد چرا که مقاومت و ارتش و مردم همه به طور یکپارچه دربرابر این تهدیدات ایستاده اند.

این تهدیدها سبب نشده تا مردم از ورود حزب الله به دولت احساس پشیمانی بکنند؟
حزب الله بخشی از مردم لبنان است و چیزی جدای از آنها نیست. رفتار آنها همیشه به گونه ای بوده که مردم را به خود جذب می کنند. هنوز هم هرگاه درخواست برگزاری تظاهرات از سوی حزب الله مطرح می شود، مردم با گرمی پاسخ می دهند. رفتار حزب الله به گونه ای بوده که حتی دشمنان حزب الله نمی توانند منکر وجود آن شوند. وجود حزب الله در لبنان چیزی تحمیلی نیست که مردم از آن پشیمان بشوند. اراده ماست و خواست ماست. اگر هم صداهایی در لبنان در مخالفت با حزب الله شنیده می شود، متعلق به بخش اندکی از سیاسیون است و اکثریت ندارد.

برخی از رسانه های غربی اینگونه نشان می دهند که سوریه تمایل دارد در برابر بازپس گرفتن بلندی های جولان دست از حمایت حزب الله بردارد. ایا این احتمال وجود دارد؟
سوریه بارها و بارها با هدف دست برداشتن از حمایت حزب الله، تحت فشار بوده است. تطمیع و تهدید تا کنون در سیاست سوریه چه در زمان حافظ اسد فقید و چه در زمان بشار اسد کارآمد نبوده است.
حتی در زمان اسحق رابین وقتی این پیشنهاد مطرح شد، حافظ اسد به شدت با ان مخالفت کرد. آمریکایی ها و اسرائیلی ها به او همین پیشنهاد را دادند اما او گفت من اصلا نمی خواهم با اسرائیل صلح کنم. حتی اگر جولان را هم به ما بدهید ما با شما صلح نمی کنیم و شما را به رسمیت نمی شناسیم. از این رو من تحلیلم این است که سوریه تحت فشار های سیاسی بسیار زیادهم از مواضع خودش عقب نشینی نخواهد کرد. اعتقاد حافظ اسد این بود که موضوع صلح با اسرائیل باید به نسل بعدی واگذار شود. آن هم در چارچوب منازعات اعراب و اسرائیل نه صرفا منافع سوریه.

خوب الان بشار اسد، نسل بعدی سوریه نیست؟ ممکن است او راهی جز راه پدر را برود؟
اوفرزند همان پدر است. بعید است چنین اتفاقی بیفتد. در ضمن یک نکته را فراموش نکنید. اسرائیل واقعا در پی امتیاز دهی نیست. این ها همه فریب است. مگر اسرائیل تا کنون بیت المقدس را داده است که جولان را بدهد. اسرائیلی ها دنبال وقت کشی هستند. دنبال مذاکره نیستند. امریکایی ها به دنبال این بوده و هستند که راه حلی برای باز پس گرفتن جولان پیدا کنند اما این اقدام قطعا مورد پذیرش اسرائیل نیست. به همین دلیل سوریه از مواضع اصولی خود عدول نخواهد کرد.

اخیرا لبنان شاهدبرگزاری انتخابات شورای شهر بود. گفته می شود که حزب الله، انتخابات بیروت را تحریم کرده است؟ می توانید علت این اقدام حزب الله را تشریح کنید.
حزب الله بسیار هوشیار و هوشمند عمل می کند. حساسیت ها در بیروت بالاست و حزب الله ترجیح داد به این حساسیت های مذهبی و سیاسی دامن نزند. در واقع حزب الله با توسل به هوش سیاسی بالای خود صلاح دید که در انتخابات بیروت شرکت نداشته باشد.

چه حساسیتی؟
ببینید حزب الله به همراه حزب امل همیشه به صورت سنتی در استان های جنوب، بقاع و روستاهای جبل و سایر مناطق تفوق دارند و با هم ائتلاف داشته و دارند. در انتخابات شوراهای شهر این مناطق نیز عمده پیروزی را به دست آورده اند. اما بیروت تنهاحوزه ای است که سنی ها و مسیحیان لبنان می توانند مانور بدهند و اگر حزب الله در این حوزه ها نیز ورود پیدا می کرد ممکن بود باعث کدورت احزاب و گروه های سیاسی و مذهبی دیگر شود. از این رو حزب الله برای پیشگیری از ایجاد حساسیت در بیروت از حضور در این انتخابات خودداری کرد.

آیا این امکان وجود داشت که اگر حزب الله در این انتخابات شرکت می کرد آراء بیروت را هم به خود اختصاص بدهد؟
ببینید وقتی می گویم برای پرهیز از حساسیت. منظورم این است که حزب الله بر اساس یک استراتژی در این انتخابات شرکت نکرده است. حالا اینکه اگر می آمد رای می آورد یا نه یک موضوع دیگر است که جواب آن می تواند هم بله باشد و هم نه.

در واقع می توان گفت حزب الله به نوعی تقسیم و توزیع قدرت معتقد است و بر هیمن اساس به سهم خود در جنوب و شرق اکتفا کرده و بیروت را به رقبا واگذار کرده است.
این حرف درستی است ولی بهتر این است که بگوییم درک شرایط و حساسیت های موجود و پرهیز از آنها در دستور کار حزب الله است. حزب الله به سهم و جایگاه دیگر رقبای سیاسی و مذهبی احترام می گذارد و بالتبع این اقدام پاسخ مثبتی نیز از سوی رقبا به همراه خواهد داشت.

قدرت حزب الله در بیروت با این اقدام کم نمی شود؟
بیروت به طور سنتی به دو نیمه سنی نشین و مسیحی نشین تقسیم شده . در غرب سنی ها اکثریت دارند و در شرق مسیحیان. با این همه جالب است برایتان بگویم که حضور نیافتن حزب الله در انتخابات شواری شهری لبنان به این معنی نیست که حزب الله دیگر نفوذی در این منطقه ندارد. برعکس اگر خود حزب الله در بیروت حضور انتخاباتی ندارد اما متحدان آن در آنجا حضور دارندو از قضا آرای خوبی به دست آورده اند. در میان مسیحی نشینان بیروت، میشل عون بیشترین کرسی ها را به دست آورده که از متحدان حزب الله است. اگرچه نیروهای لبنان، سمیر جعجع و کتائبی ها هم در این قسمت آرایی دارند و اینگونه نیست که هیچ نقشی نداشته باشند. در بخش سنی نشین بیروت نیز با وجود شرکت نکردن حزب الله و یک دست بودن نامزدهای انتخاباتی ، جریان المستقبل (اینده) متعلق به سعد الحریری تنها توانسته است حدود بیست ویک درصد از مردم را به شرکت کردن در انتخابات ترغیب کند.

گمان نمی کنید این اقدام نوعی واگذاری صحنه به رقبا باشد؟
نه به هیچ وجه اینگونه نیست. این درک صحیح از شرایط و احترام گذاشتن به رقبای سیاسی و مذهبی است. اساسا یکی از علل موفقیت ها و پیروزی های لبنان در صحنه داخلی همین بلند نظری ها و ایجاد ظرفیت های بالای سیاسی بوده است. اگر از من بپرسید چرا حزب الله بزرگ شد من می گویم به خاطر اینکه هیچگاه وارد مسائل جزیی نشد. هیچگاه در محل ایجاد اختلافات و منازعات حاضر نشد. هیچگاه نخواست تا در همه چیز دخالت داشته باشد و بابت هر مورد جزیی و کوچکی موضع بگیرد و دخالت کند. یکی از رموز موفقیت حزب الله همین احترام گذاشتن به همه است که آنها را به شدت مورد توجه جامعه لبنانی قرار می دهد. شاید این رویکرد حزب الله را باید همه گروه های سیاسی خصوصا در کشورهایی که از تنوع مذهبی، نژاد و سیاسی برخوردارند مد نظر قرار دهند. ظرفیت های خود را بالا ببرند و به اندک چیزی مواضع آتشین و تند اتخاذ نکنند. از این رو به گمان من این ملاحظه حزب الله از نگاه تیزبین رقبا و مردم لبنان دور نمی ماند.

انتخابات شوراهای لبنان اساسا اهمیت سیاسی دارد؟
قطعا همینگونه است. نتیجه انتخابات در بقاع و بیروت از این جهت خیلی مهم هستند که نقشه سیاسی اینده را ترسیم می کنند. به طور مثال در منطقه زحله در شرق لبنان، که منطقه ای مسیحی نشین است اتفاق جالبی افتاد و اینکه الیاس اسکاف یکی از چهره های سرشناسی سیاسی در حالی در این انتخابات پیروز شد که در انتخابات مجلس نمایندگان، شکست خیلی سختی خورده بود. این نشان می دهد که انتخابات شوراها تعیین کننده نگرش سیاسی و تغییر نگاه هاست. کسانی که در انتخابات پارلمانی شکست می خورند می توانند در انتخابات شهرداری ها پیروز شوندو یا بالعکس. حتی در بقاع غربی که سنی نشین هستند از جریان نزدیک به حزب الله پیروز شدند. توازن قدرت را نشان می دهد.

آیا می توان گفت میشل عون شکست سابق خود در انتخابات پارلمانی را در این انتخابات جبران کرده است؟
بله. این حرف تا اندازه زیادی درست است. میشل عون نشان داد که همچنان قدرتمند است و برعکس شکستی که در انتخابات پارلمانی خورد این بار پیروز شده است.

عده ای بر این باورند که نقش عربستان سعودی در لبنان به تدریج در حال کاهش است و به جای آن قطر در حال نقش آفرینی است.
قطر نقش مهم و ارزنده ای در برقراری ثبات در لبنان داشته است. ما از این متشکریم. قطرهم در پایان دادن به اختلافاتی که در سال 2007 پیش آمده بود ایفای نقش کردند و هم در انتخابات ریاست جمهوری اخیر خیلی تلاش کردند و نشستی را در دوحه باحضور مخالفان و موافقان برگزار کردند که خیلی ثمر بخش بود. پس از جنگ 2006 نیز امیر قطر شخصا آمد و از مناطق بمباران شده در بیروت بازدید کرد و کمک های مالی تخصیص داد. با این همه این ها محدود به قطر نبوده و همه کشورهای منطقه به خصوص ایران، عربستان، امارات متحده عربی، سوریه اقدامات ثمربخشی را در این باره ایفا کردند که جای تقدیر دارد.

نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"