کد خبر: ۱۰۹۳۷۲
تاریخ انتشار: ۰۹:۰۶ - ۱۶ خرداد ۱۳۸۹
جلگه زرخیز خوزستان در جنوب غرب ایران اگرچه سالهاست از محاصره و هجوم نیروهای مهاجم بعثی خارج شده اما خطر هجوم تپه های شنی و گسترش روز افزون بیابان، این خاک زخم دیده ایران را همچنان تهدید می کند.

به گزارش مهر، معاونت امور بیابان سازمان منابع طبیعی کشور بعد از آنکه آسمان اغلب نقاط کشور در ماههای اخیر به غبارهای خاکستری گرد و غبار آلوده شد برای معرفی کانونهای بحرانی گرد و غبار در خوزستان و اقدامات صورت گرفته جهت مهار بیابانهای مهار شده غرب کرخه گروهی از خبرنگاران را رهسپار این مناطق کرد.

فرود در فرودگاه غبار آلود اهواز

شهر اهواز از ارتفاعات بالا و در لابه به لای ابرهای گرما زده آسمان به گودالی خشک شده می ماند، درجه حرارت شهر در ساعت 6 بامداد 28 درجه "سی لی سیوس" را نشان می دهد. به سرعت به سمت رودخانه پیچ در پیچ کرخه حرکت می کنیم، جنگلهای انبوه و بزرگسال "کهیر" در حاشیه جاده همه را متوجه توضیحات دانایی مدیر امور بیابان اداره کل منابع طبیعی استان خوزستان می کند:" از سال 1347 سازمان وقت منابع طبیعی کار مهار بیابان را با کاشت درختان دست کاشت آغاز کرد. مناطق بحرانی که با وزش بادهای گرم، شنهای سرگردان را به سادگی از زمین بلند می کرد و به سمت شهر اهواز و کرانه های رودخانه کرخه می پراکند."

این کارشناس امور مهار بیابانزایی تاکید کرد: "50 هزار هکتار مساحت بیابانهای هولناک غرب کرخه است که 25 هکتار آن در سالهای آغازین طرح جنگل کاری شده است. از سال 65 تا سال 85 نیز نزدیک به 15 هزار از عرصه های بیابانی و کانونهای فرسایش بادی کنترل شده که عمدتا در بیابانهای غرب رودخانه کرخه هستند."

متخصصان و کارشناسان امور بیابان برای نجات رودخانه کرخه و در نهایت شهر اهواز از هجوم غول آسای ریزگردها، اقدام به کنترل بیابانزایی با شیوه های بیولوژیک و شیمایی کرده اند. نهال کاری در عرصه ها و مالچ پاشی مستمر در طول دهه های گذشته فرایندی است که برای مدتها رودخانه کرخه را از خطر فرسایش نجات داده است، اما تغییرات اقلیمی و فرسایش هولناک خاک بر اثر فرسایش باد، متخصصان را در بیم فرسایش کامل خاک خوزستان فرو برده است.

در مسیر حرکت به روستای ضیف(ضعیف) در غرب کرخه، کشت محصولات صیفی را می بینیم که نشان از کنترل خاک در سالهای پیش دارد، اما وزش باد مانند مشتی بزرگ، شنهای روان را از جایی به جای دیگر هدایت می کند.

دانایی که در مسیر حضور خبرنگاران اطلاعات کاملی را ارئه می دهد، در این باره می افزاید: "طرح بیابانزدایی غرب کرخه شامل "50 هزار هکتار بوده که از سال 55 تا کنون 25 درصد آن اجرایی شده و شامل حفظ اراضی زراعی، باغات، رودخانه کرخه و کنترل جریاناهای غبار آلوده به سمت شهر اهواز است و نیاز به 25 هزار هکتار دیگر در غرب کرخه وجود دارد."

استان خوزستان اولین استان در زمینه مبارزه با بیابانزایی است. خوزستان به دلیل اینکه جزو مناطق خشک و نیمه خشک است، به شدت در معرض خطرات بیابانی شدن است و 10 درصد سطح استان خوزستان در معرض بیابانزایی شدید قرار دارد. 970 هزار هکتار مساحت استان خوزستان است که 2.5 میلیون هکتار آن را سطح جنگلی، یک میلون و 270 هزار هکتار سطح بیابان و 270 هزار هکتار آن را سطح تپه های شنی تشکیل می دهد.

6 کانون فرسایش بحرانی در دشت آزادگان، امیدیه، ماهشهر، هندیجان، اهواز و شوش وجود دارد و 340 هزار هکتار از خاک خوزستان نیازمند تثبیت شن است که از سال 67 تا کنون 115هزار هکتار آن طی عملیاتهای تثبیت شن و بیابانزدایی مهار شده است.

روستای "هلاف " در غرب کرخه، 25 هزار هکتار جنگل دست کاشت شده دارد که از گونه های کهور پاکستانی (آمریکایی) گز شاهی، آکامیاویکتوریا، اسکمبیل، ارزن وحشی، اسطبرق و... است.

کارشناس مسئول امور بیابان سازمان منابع طبیعی خوزستان می گوید: "تا سال 86 وزارت نفت مالچ رایگان در اختیار عوامل بیابانزایی قرار می داد ولی به دلیل اشکال قانونی که سازمان برنامه به این وزارتخانه گرفت، مالچ را با قیمت لیتری 407 تومان در اختیار سازمان جنگلها قرار داد که این عملیات را با مشکلاتی مواجه کرد."

بی شک درخت دست کاشت کهور، معجزه گر بیابان است. علاوه بر کنترل بیابان، هر درخت 50 کیلوگرم میوه "لوگوما" تولید می کند که به دلیل پروتئین بالا و ارزش غذایی ویژه برای دامها مورد استفاده قرار می گیرد.

به دلیل بارندگی در این منطقه، عمق آبهای زیرزمینی به نیم متر می رسد اما در مناطق ماسه زار گاهی تا چهارمتر و حتی بالاتر می رود. در شوش گاهی عمق آب به 70 متر می رسد. شوش و دشت آزادگان به لحاظ کیفیت خاک و آب، قطب کشاورزی خوزستان محسوب می شده اند و به همین دلیل شهر شوش روزگاری مهد تمدن هخامنش بوده است.

ناحیه بین اهواز و دشت آزادگان و شوش 346 هزار هکتار وسعت دارد و از سال 1360 به بعد عملیات بیابانردایی به شیوه بیولوژیک در آن اجرا شد. همچنین کاشت درختان سازگار با بیابان توانسته از گسترش بیابان به سمت روستاهای اطراف جلوگیری کند.

مناطق بیابانی غرب کرخه که جزو کانونهای بحران گرد و غبار در خوزستان است، با انجام عملیات کنترل بیابان، پوششی از لکه های سبزفام را در زمستان تا اوایل بهار به خود می بیند و چمنزار مثل مخملی بر تن بیابان می روید.

کارشناسان متخصص امور بیابانزدایی معتقدند: تنوع توپوگرافی در خوزستان به همراه منابع عظیم آبی و ذخایر انرژی (نفت و گاز) استان خوزستان را به سرزمین زرخیز معروف کرده است که گسترش عرصه های بیابانی می تواند این تنوع عظیم و سرمایه ملی را نابود کند.

در عبور از مناطق بحرانی منطقه و در میان درختان تازه کاشت و بیابان خیز منطقه "مگران" مدیر پروژه مهار شنهای روان و عملیات کنترل بیابانها در مناطق غرب رودخانه کرخه، به خبرنگاران می گوید: " روستاهای منطقه مگران که در محاصره تپه های شنی در غرب کرخه قرار دارند با اجرای بخش دوم عملیات تثبت شن با شیوه بذر و قلمه و با کاشت کهور، آکاسیاویکتوریا، اسکمپل، پاینکوم ... نجات یافته اند."

این منطقه گونه های جانوری گوناگون دارد. انواع پرنده ها، خرگوش، گرگ، شغال، روباه و کفتار در اینجا زندگی می کنند. هشت روستا در منطقه مگران با جمعیتی معادل 25 هزار نفر با اجرای طرحهای بیولوژیک و مالچ پاشی از خطر شنهای روان نجات یافته اند.

این کارشناس ناظر پروژه مهار بیابان در منطقه بحرانی مگران اضافه می کند: "بعد از اجرای طرح تثبیت شنها در منطقه "خسرج" به دلیل جابجا نشدن شنها و بالا بودن ازت خاک، کف پوش مناسبی از چمنزار در زمستان شکل می گیرد که علوفه مورد نیاز دامداران را تامین و از مهاجرت روستاییان جلوگیری کرده است. تولید گندم در این منطقه به دلیل تثبیت شنهای روان سالانه از 1900 تا 2100 کیلوگرم به 2900 کیلوگرم افزایش یافته است."

دانایی کارشناس دفتر بیابان اداره جنگلهای خوزستان می افزاید:" در بحث مالچ پاشی به لحاظ ارزشهای زیست محیطی بین کارشناسان محیط زیست و منابع طبیعی اختلاف وجود دارد. با این حال کارشناسان موافق مالچ پاشی در اراضی بیابانی معتقدند به دلیل از بین بردن گوگرد موجود در نفت و پالایش آلاینده های زیست محیطی این ماده از خطرات زیست محیطی تهی شده است."

این گفته اگرچه خبرنگاران معتقد به ارزشهای زیست محیطی را راضی نمی کند و انتقاد شدید آنها را بر می انگیزد اما برای این کارشناس که وظیفه اش مهار بیابان است کافی به نظر می رسد.

در همین زمینه شاه آبادی کارشناس ارشد و ناظر پروژه بیابان زدایی در غرب کرخه می گوید:" کانون فرسایش بادی "عبدال خان" در غرب کرخه نیز در سال 76 مورد توجه کارشناسان قرار گرفت و تا سال 87 نزدیک به 300 هکتار از اراضی بیابانی و شنهای روان این منطقه مورد تثبیت قرار گرفت که درخت "اسکمپیل" در این منطقه رشد خوبی داشته است.

در این منطقه با تکنیک استفاده از نهالهای دو ساله و آّبیاری دستی که پنج بار در تابستان انجام می شود، ماسه های بادی و بیابان مناطق کنترل شده است.

به نظر می رسد اگر بیابانهای در حال رشد خوزستان به زودی مهار نشوند، غرب کرخه با بحران وحشتناکتری مواجه شود. در اولین مرحله کرخه با طول دراز و پر پیچ و خمش می میرد و روستانشیان حاشیه رودخانه کرخه می توانند به سادگی از ادامه حیات محروم شوند، سپس شهر اهواز به دلیل تاثیر پذیری مستقیم از گرد و غبار ناشی از برپا خیزی شنهای روان آلوده تر خواهد شد. با این همه باید به تاثیر پنج تا هفت درصدی آلودگی گرد غبار خوزستان در ایجاد بحران آلودگی ریز گرد در کشور نیز اشاره کرد، کانونهایی که با همراهی کانونهای چهارده گانه عراق و سوریه در فصول گرم و بی باران، آسمان ایران را خاکستری می کنند.
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"