کد خبر: ۱۱۱۵۰۳
تاریخ انتشار: ۱۸:۴۵ - ۰۵ تير ۱۳۸۹
نتایج پژوهشهای انجام شده در گروه اجتماعی مرکز مطالعات استراتژیک آریا نشان می دهد 42 درصد تهرانیها اغلب شاد، 28 درصد آنها گاهی شاد و گاهی غمگین و 30 درصد آنها همیشه غمگین هستند.

چند سالی می شود که کارشناسان اجتماعی نسبت به شیوع افسردگی در میان مردم هشدار می دهند. اما در کنار این، این کارشناسان معتقدند که شهروندان تهرانی بیش از مردم دیگر شهرها به افسردگی مبتلا هستند.

همین دو ماه پیش بود که محمد‌هادی ایازی، معاون اجتماعی وفرهنگی‌ شهردار تهران اعلام کرد که نتایج یک نظرسنجی نشان داد 42‌ درصد افراد اغلب شاد، 30‌ درصد گاهی اوقات شاد و گاهی عبوس و 28‌ درصد مابقی همیشه عبوس هستند.

در همین ربطه روز گذشته یک استاد دانشگاه در گفتگو با مهر گفته است که نتایج تحقیقات و بررسیهای انجام شده بر یک جامعه آماری نشان می دهد 30 درصد تهرانیها همیشه غمگین هستند.

مجید ابهری، استاد دانشگاه شهید بهشتی افزود: نتایج پژوهشهای انجام شده در گروه اجتماعی مرکز مطالعات استراتژیک آریا نشان می دهد 42 درصد تهرانیها اغلب شاد، 28 درصد آنها گاهی شاد و گاهی غمگین و 30 درصد آنها همیشه غمگین هستند.

ابهری بیان کرد: مشاهده صحنه های دعوا در اماکن عمومی، بحثهای خیابانی و ترافیکی دلیل پرخاشگری برخی از شهروندان است.

او با اشاره به اینکه استرس در میان تهرانیها دو برابر دیگر شهرهاست افزود: مشکل ازدواج، مسکن و درآمد از جمله دغدغه هایی است که سبب بروز اضطراب و پرخاشگری در شهروندان تهرانی می شود.

ابهری با اشاره به اینکه رفاه روحی در تهرانیها نسبت به سایر هموطنان کمتر است بیان کرد: آلودگی هوا و صوتی، ترافیک و کمبود فرصت آرامش در کنار خانواده از عوامل بروز استرس در خانواده های تهرانی است.

او ادامه داد: در تهران تقاضای اشتغال بیشتر از عرضه آن است که این مسئله از بین رفتن امنیت شغلی افراد را در پی دارد به طوری که تهدید امنیت سبب بروز اضطراب شغلی و اختلالات رفتاری در فرد می شود.

جامعه ناایمن و برون‌ریزی‌های مختلف

به گفته کارشناسان، در طول سال‌های گذشته، اگر چه تهران توسعه یافته ولی رفاه و امکانات مردم این شهر به همان اندازه توسعه نیافته است. همین امر هم باعث شده مردم بیشتر نگرانی و افسردگی و خشم خود را به کانون خانواده ببرند و آن هم به‌ صورت انواع اختلالات خواب، سردرد و دیگر اختلالات روان‌تنی خود را نشان دهد.

دکتر مهراد متین‌راد، روانشناس و عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی با اشاره به اینکه استرس‌های مختلف زندگی شهری، خود را به ‌صورت اختلالات مختلف روانپزشکی و روان‌تنی نشان می‌دهند، این ‌طور توضیح می‌دهد: «معضل عمده ما این است که ما یک جامعه ناایمن داریم به‌طوری که شاهد بی‌ثباتی عمیقی در وضعیت اقتصادی و اجتماعی مردم هستیم. در کنار این، مردم ما عادت کرده‌اند که هر روز از رسانه‌های مختلف اخبار نگران‌کننده بشنوند و همیشه در اضطراب و حیرت باشند.»

نتیجه این بی‌نظمی هم نمود خود را در رانندگی، خرید کردن، حضور در مکان‌های شلوغ و حتی در رفتارهای روزمره نشان می‌دهد.

دکتر شهرکی نیز با اشاره به اینکه معضل کار و فعالیت هم عمده‌ترین زمان مردم را اشغال کرده، توضیح می‌دهد: « می‌توان گفت دیگر چیزی به نام تعطیلات آخر هفته و استراحت برای بازسازی افکار و پرداختن به جنبه‌های فردی باقی نمی‌ماند و همین استرس‌ها هم وقتی مدام افزایش می‌یابند، قاعدتا باعث بروز انواع بیماری‌های پنهان دیگر می‌شوند.»

به گفته او، چنین فردی در چنین شهری به ‌تدریج دچار وادادگی می‌شود و علاوه بر سایر اختلالات روانپزشکی، انواع آسیب‌های اجتماعی نیز در او نمود پیدا می‌کنند.

دکتر شهرکی با بیان اینکه با توجه به ساخت شهرهای بزرگ و اینکه مردم بیشتر زمان خود را در داخل شهر سپری می‌کنند، لزوم بازنگری در معماری و طراحی ساخت چنین شهرهایی را ضروری می داند و می گوید:" این طراحی باید با تمرکز بر جنبه‌های روانی مردم صورت گیرد یعنی محیطی ساخته شود که اضطراب را از شهروندان دور کند."

تراکم بیش از اندازه جمعیت شهروندان تهرانی را عصبی کرده است ‌

امان الله قرایی مقدم، جامعه شناس و استاد دانشگاه تربیت معلم نیز دراین مورد می گوید: «شاید بخشی از ‌عصبی شدن شهروندان تهرانی به دلیل تراکم بیش از اندازه جمعیت باشد ولی صدها پارامتر دیگر دست به ‌دست هم داده تا شهروندان تهرانی به بمب خشونت تبدیل شوند.»‌ او ادامه می دهد: « در تهران همه می دوند تا یک لقمه نان به دست آورند، تهران 24 ساعته زنده است و کار می کند و ‌روی آرامش را نمی بیند که این موضوع تاثیر به سزایی در روحیه و روان افراد دارد.‌ قرایی مقدم در و دیوار شهر، برخوردهای دوگانه مسئولان، لباس دختران و پسران، ترافیک، تورم، سریال‌های ‌غم انگیز تلویزیون، سینماهای خلوت، متکدیان و بیکاران و معتادان شهر را از عوامل تاثیرگذار بر روح و ‌روان شهروندان عنوان می کند.

خود درمانی یا فرار

به گفته کارشناسان در خوش‌بینانه‌ترین حالت، 20‌ درصد افرادی که به‌علت مشکل مبهمی به پزشک مراجعه می‌کنند، یا بیماری‌شان کاملا روانپزشکی است که به‌ صورت مشکل جسمی بروزکرده یا اینکه اختلال روانپزشکی روی مشکلات دیگر پزشکی فرد سوار شده است.

دکتر شهرکی در این باره می‌گوید:« البته مردم ما در بیشتر موارد چنین وضعیتی را که همراه با فشارهای روانی است تحمل می‌کنند، در درجه دوم هم درصورت تحمل نکردن شرایط، به‌خود درمانی یا درمان‌های جایگزین می‌پردازند مثلا سراغ تکنیک‌های مختلف آرام‌سازی و یا تفکر مثبت می‌روند یا اینکه از کتاب‌های عمومی روانشناسی استفاده می‌کنند.»

به گفته وی، باید درنظر داشت اگرچه این روش‌ها به جای خود مثبت هستند ولی ممکن است فرد را به این فکر خطا بیندازند که دیگر نیازی به مراجعه به روانپزشک نیست.

نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"