وطن امروز: خانه یک زن با نقشه ماهرانه خواهرزادهاش به دست اعضای یک شرکت هرمی افتاد.
یکی از اعضای این شرکت هرمی، از کمبینایی خالهاش سوءاستفاده کرد تا خانهاش را از چنگ وی خارج کند.
چندی پیش زنی به دادسرای خارک مراجعه کرد و از پسر خواهرش که وی را طعمه یک شرکت هرمی کرده بود شکایت کرد. این زن به بازپرس شیوایی از شعبه پنجم گفت: روزهای نخست سال جاری بود که پسر خواهرم به خانهام آمد و گفت اگر خانهام را برای یک سال به وی واگذار کنم وی سود خوبی به من میدهد. محمد، خواهرزادهام، مدام میگفت هیچ خطری خانهام را تهدید نمیکند و فقط یک سال آن را برای ضمانت به وی واگذار کنم.
این زن در ادامه به بازپرس شیوایی گفت: در آن زمان بهخاطر ابتلا به سرطان، تازه عمل کرده بودم و در بیمارستان بستری بودم. شوهرم بازنشسته شده بود و هرچه پسانداز داشت را برای عمل جراحیام خرج کرده بود، به همینخاطر تصمیم گرفتم با واگذاری یک ساله خانهام محبت شوهرم را جبران کنم. این موضوع را از همسرم پنهان کردم و با وجود آنکه هنوز سرم به دستم وصل بود به محضر رفتم تا وکالتنامه را امضا کنم.
این زن در ادامه افزود: بشدت وضع جسمانیام بد بود و با خود عینک نبرده بودم، وقتی کاغذ وکالتنامه را به من دادند، بدون آنکه متن آن را بخوانم امضا کردم بیخبر از اینکه این وکالتنامه 99ساله است.
وی در ادامه گفت: هنوز یک ماه از این ماجرا نگذشته بود که یک روز زنگ در خانه به صدا درآمد، وقتی در خانه را باز کردم مردی که جلوی در بود خودش را کارشناس شهرداری معرفی کرد و گفت برای قیمتگذاری روی خانه آمده است. علت را جویا شدم و شنیدم خانه به فروش رسیده است. شوکه شده بودم و نمیدانستم چه کاری باید انجام دهم. ابتدا فکر کردم حتما اشتباهی رخ داده است اما وقتی بیشتر اعتراض کردم مرد جوان توضیح داد که پسر خواهرم بعد از گرفتن وکالتنامه 99 ساله از من، خانه را فروخته است. با توضیح این مرد بلافاصله با «محمد» تماس گرفتم. ابتدا جواب نمیداد اما وقتی پیگیریهای مرا دید به خواهرم پیغام داد و گفت: از آنجا که عضو یک شرکت هرمی است، برای آنکه پول سود زیرشاخههایش را بپردازد، مجبور بوده که خانه را به فروش برساند. با گفتن این حرف انگار همه دنیا روی سرم خراب شده بود. موضوع را به همسرم نگفته بودم و میدانستم به هر حال همسرم این موضوع را متوجه میشود.
وی در ادامه گفت: وقتی کارشناس شهرداری برای بار دوم به خانه ما آمد شوهرم در خانه بود و وقتی علت حضور کارشناس را پرسید، مجبور شدم ماجرا را برایش تعریف کنم.
این زن به بازپرس شیوایی گفت: کمتر از 2 هفته بعد همسرم سکته کرد و مرد و من ماندم و خانهای که هر از چندگاهی حکم تخلیه آن میآید. از این وضع خسته شدهام و دیگر در برابر حکم ماموران برای تخلیه خانه نمیدانم باید چه کاری انجام دهم.
بازپرس شیوایی با اعلام این خبر گفت: تحقیقات ماموران نشان داده که این زن با اعتماد به خواهرزادهاش خانه را برای ضمانت به وی سپرده است اما وی بدون توجه به متن قرارداد آن را امضا کرده است و در واقع خانه 100 متری را به پسر خواهرش به مدت 99 سال واگذار کرده است.
وی افزود: بررسیها نشان میدهد که محمد، در یک شرکت هرمی سرشاخه است و با فروش خانه بدهیهایش را با اعضای این گروه تسویه کرده است. در حال حاضر این پسر فراری است و تلاش برای دستگیری وی ادامه دارد.