کد خبر: ۱۱۵۰۳۳
تاریخ انتشار: ۱۱:۳۲ - ۰۹ مرداد ۱۳۸۹
ایران: مرد آرايشگر كه از سه همسرش 12 فرزند دارد وقتي پي برد همسرانش حاضر به تمكين از او نيستند تصميم گرفت آنها را طلاق دهد غافل از اين كه سه «هوو» براي انتقام، با طرح نقشه مشترك، مهريه‌هايشان را به اجرا گذاشته‌اند.

جمشيد- 65ساله- كه به مجتمع قضايي خانواده ونك مراجعه كرده بود با تسليم چند دادخواست جداگانه طلاق، عدم‌تمكين و بدرفتاري به قاضي «بديهه اقدم» - رئيس شعبه 261- گفت: طي 37 سال سه بار ازدواج كرده و پدر 12 فرزند و داراي دو داماد و يك عروس هستم. ضمن اين كه با ارثيه قابل توجهم آسايش و رفاه اعضاي خانواده‌ام همه امكانات رفاهي و زندگي را نيز فراهم كرده‌ام. اما از آنجا كه هر از گاهي به خاطر حسادت‌هاي زنانه با هم درگير مي‌شدند و كارشان به كلانتري كشيده مي‌شد، در سه نقطه جنوب، غرب و شرق تهران برايشان خانه‌هاي جداگانه اجاره كردم تا با هم در تماس نباشند.چندسالي به همين شكل گذشت و در حالي كه از همسر اولم 3فرزند و از همسر دومم 6 فرزند و از همسر سومم نيز سه فرزند داشتم متوجه شدم هزينه‌هاي زندگي آنها و بچه‌ها بشدت بالا رفته و ديگر قادر به پرداخت اجاره و مخارج خانه نيستم. درنتيجه از سه همسرم خواستم با هم سازش كنند و در يك خانه بزرگ كنار هم زندگي كنند. اما آنها نپذيرفتند. به همين خاطر مجبور شدم مدتي را در گرمخانه يا بوستانها بخوابم. تا اين كه پس از مدتي يكي از دخترانم به من خبر داد كه همسرانم با هم تصميم گرفتند عليه من شكايت كنند و مهريه‌هايشان را به «نرخ روز» از من بگيرند. درحالي كه به خاطر مشكلات شديد مالي چند ميليون تومان بدهكار هستم.

وي ادامه داد: آقاي قاضي همسرانم نقشه كشيده‌اند با شكايت ترك انفاق، نپرداختن نفقه و درخواست مهريه مرا زنداني و مجازات كنند. حالا هم از شما و قانون كمك مي‌خواهم.

قاضي دادگاه پس از شنيدن حرف‌هاي مرد آرايشگر با ارسال احضاريه‌اي همسران او را به دادگاه فرا خواند و يك ماه بعد هر سه زن در برابر قاضي دادگاه ايستادند.

زري- همسر اول- به قاضي گفت: حدود 37 سال قبل در حالي كه 20ساله بودم با مهريه 95هزار تومان با جمشيد پاي سفره عقد نشستم و پيوند زناشويي بستيم. سه سال بعد كه صاحب پسري شده بوديم كم كم دريافتم او مردي خوشگذران است و با دوستان نابابش به ميهماني‌هاي شبانه مي‌رود. اما من به خاطر پسرم به زندگي با او ادامه دادم تا اين كه يك روز برادرم هنگام خريد در بازار ناگهان جمشيد را همراه زن جواني ديد و پس از تحقيق متوجه شد «مينا» كه فروشنده لوازم آرايشي است، همسر دوم شوهرم است در حالي كه بچه‌اي در راه داشتم براي شكايت و جدايي به دادگاه رفتم اما با توصيه خانواده‌ام به خاطر فرزندانم پذيرفتم كه مينا «هوو»يم بماند. اما چند سال بعد و در كمال ناباوري متوجه شديم همسرمان زن سومش را هم گرفته است. در نتيجه با همدستي مينا، خانه شهلا- هووي سوم- را يافته و پس از مشاجرات فراوان متوجه شديم او هم فريب چرب زباني‌هاي جمشيد را خورده و به عقد او درآمده است.

مينا- همسر دوم- نيز گفت: حدود 32 سال قبل در مغازه برادرم كار مي‌كردم كه با جمشيد آشنا شدم و او كه خود را مجرد معرفي مي‌كرد مرا با مهريه 135هزارتومان به عقد خود درآورد. اما جمشيد به بهانه‌هاي مختلف چند شب در هفته به خانه نمي‌آمد تا اينكه فهميدم زن ديگري دارد. سرانجام پس از كشمكش هاي فراوان من و همسر اول شوهرم با هم به توافق رسيديم.

شهلا- همسر سوم- نيز به قاضي گفت: حدود 25 سال قبل با جمشيد در جشن عروسي برادرزاده‌ام آشنا شدم. او قبل از جشن براي اصلاح داماد آمده بود. چند ماه بعد هم به من پيشنهاد ازدواج داد و مدعي شد همسرش را در تصادف از دست داده است. من كه از شوهرم جدا شده بودم در نتيجه با مهريه يك ميليون و 380هزارتومان به عقدش درآمدم. البته او بعد از دوماه به من گفت كه دو همسر و چند فرزند دارد.اما به خاطر آبرو و حيثيت خانوادگي نمي‌توانستم از او جدا شوم.

با اين حال دو همسر ديگر شوهرم در پي اطلاع از اين ازدواج، وقتي فهميدند من هم فريب خورده‌ام بالاخره مرا در كنارشان پذيرفتند. حالا هم به دليل اينكه مطمئن هستم او ازدواج‌هاي مخفي ديگري هم دارد و حاضر به پرداخت مخارج زندگي ما نيست تصميم به مجازاتش گرفته‌ايم. قاضي محكمه پس از شنيدن اظهارات سه زن، تصميم‌گيري درباره اين پرونده را به جلسه بعد و انجام تحقيقات تكميلي موكول كرد.
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"