تهران امروز: دادگاه مربوط به قتلي كه به خاطر نزاع برسر يك گوشي موبايل در يكي از خرابههاي اطراف جاده تهران- قم اتفاق افتاده بود ديروز برگزار شد.
18 آبان ماه سال گذشته بيمارستان شهداي هفتم تير تهران به پليس 110 خبر د اد كه مردي كه آثار جراحتهاي شديدي ناشي از ورود يك شي تيز به بدن وي وجود دارد پس از رسيدن به اين بيمارستان جان خود را از دست داده است.
ماموران پليس بعد از مراجعه باخبر شدند كه مقتول توسط يكي از دوستان خود به بيمارستان آورده شده است به همين خاطر اين مرد مورد بازجويي قرار گرفت: مهدي (مقتول) توسط يكي از دوستان خود به نام حامد كشته شد. آنها در حوالي جاده قم با هم درگير شدند و من مهدي را به بيمارستان آوردم. از زمان وقوع قتل تا دستگيري حامد يك هفته طول كشيد و حامد مدعي شد كه مقتول قصد باج گرفتن از او را داشته و او به همين خاطر با وي درگير شده و به قتلش رسانده است.
جلسه محاكمه حامد امروز در شعبه 113 دادگاه كيفري استان تهران برگزار شد و در ابتداي جلسه ذبيح زاد نماينده دادستان با خواندن كيفرخواست گفت، از نظر دادستاني ارتكاب جرم توسط متهم محرز است و به عنوان نماينده داستان تقاضاي مجازات وي را دارد. سپس قاضي همتيار از اولياي دم خواست تا به جايگاه بيايند. اولياي دم مقتول هم خواستار قصاص متهم شدند.
نفر بعد متهم پرونده بود. حامد در شرح جنايت اينطور گفت: من و مهدي و چند معتاد ديگر در پاتوقي در جاده قم- تهران مواد مخدر مصرف ميكرديم. چند وقت قبل مهدي گوشي موبايلش را در اين پاتوق گم كرده بود و فكر ميكرد كه من آنرا دزديده ام. اما من ميگفتم كه در اين ماجرا نقشي نداشته ام. او سرانجام با تهديد توانست يك گوشي موبايل از من بگيرد ولي باز هم دست بردار نبود و به من گفت بايد 200 هزار تومان پول به من بدهي. من هم گفتم باشد گوشي را كه به تو داده ام به من برگردان تا اين پول را به تو بدهم.
روز حادثه حامد با يكي از دوستانش پيش من آمد و شروع به فحش دادن به من كرد.من هيچ چيز نگفتم ولي او جلو آمد و يك سيلي به من زد. باز هم من كاري نكردم به من گفت، چرا جوابم را نميدهي من گفتم چون شما دو نفريد و من يك نفر هستم. ولي او گفت بيا به پاتوقي كه در آن مواد ميكشيم برويم، من خودم تنها با تو دعوا ميكنم. من تحريك شده و همراه او به خرابهاي در جاده قم كه معتادان در آن مواد مصرف ميكنند رفتيم. آنجا كه رسيديم مقتول با چوب به من حمله كرد و ضربهاي به سر من زد. بعد دست به آجر شد و ميخواست آجري را به سمت من پرت كند كه دست به چاقو شدم و با چاقوي كفاشي ام كه وسيله كارم بود به سمت او حمله كرده و ضربهاي به او زدم.بعد هم به سرعت از آنجا گريختم. آقاي قاضي مهدي و دوستش ميخواستند من را بكشند ولي خود مهدي كشته شد. پس از اين اظهارات دادگاه وارد شور شد تا راي خود را درباره اين پرونده صادر كند.