کد خبر: ۱۱۶۷۳۶
تاریخ انتشار: ۱۰:۲۹ - ۲۴ مرداد ۱۳۸۹
وطن امروز: دختر 22 ساله‌ای که از سوی خواستگار کینه‌جو مورد حمله اسیدپاشی قرار گرفته بود به کام مرگ فرو رفت.

پسر جوان به بهانه دادن آش نذری، «لیلا» را به قرار شوم دعوت کرد.

ساعت 12:30 نیمه‌شب جمعه 15 مرداد‌ماه فریاد‌های جانسوز دختر جوانی سکوت شبانه کوی 38 خیابان شهید مطهری اسلامشهر را شکست و همه را از خانه‌هایشان بیرون کشاند. در این میان خواهر لیلا که تصور می‌کرد وی و خواستگار قدیمی‌اش با هم در حال دعوا هستند از خانه بیرون دوید اما با صحنه هولناکی روبه‌رو شد. لیلا با سر و صورتی خونین که با نفوذ اسید به پوستش هر لحظه بیشتر می‌سوخت فریاد می‌زد و کمک می‌خواست.

خواهر لیلا، وی را به طبقه سوم خانه برد و زیر دوش آب سرد گرفت تا اینکه برادرش از راه رسید و وی را به بیمارستان آیت‌الله سعیدی رساندند. درصد سوختگی زیاد بود و لیلا با آمبولانس به بیمارستان شهدای یافت‌آباد تهران انتقال یافت و در بخش ویژه سوختگی بستری شد. لیلا تا 24 ساعت بعد در اتاق کاملا استریل زنده بود و می‌توانست با خانواده‌اش حرف بزند تا اینکه بعد از یک عمل جراحی با 75 درصد سوختگی به کما فرو رفت و در «آی‌سی‌یو» بستری شد.

رد‌یابی جوان اسیدپاش

پلیس اسلامشهر همان‌ شب اسید‌پاشی وارد عمل شد و ساعت 4 بامداد بود که از لیلا بازجویی کرد. وقتی تحقیقات نشان داد خواستگار کینه‌جو عامل اسید پاشی است ردیابی وی در دستور کار قرار گرفت.ماموران در تحقیقات محلی پی بردند که جوان اسیدپاش که 27 ساله و «قاسم» نام دارد بعد از حمله بی‌رحمانه‌اش به لیلا با همراهی دوستش به نام «مجید» و سوار بر موتوسیکلت آپاچی از محل حادثه گریخته است.

وقتی پلیس به بازجویی از خواهر لیلا پرداخت، این زن گفت: خواهرم در شرکتی کار می‌کرد که خواهر قاسم نیز آنجا بود. همین موجب آشنایی آن دو شده بود تا اینکه لیلا پس از خواستگاری غیررسمی قاسم پی برد وی اعتیاد دارد و نپذیرفت با این پسر ازدواج کند.

وی افزود: روز حادثه خواهرم میهمان خانه من بود. قاسم با وی تماس گرفت و با بهانه اینکه آش نذری می‌آورد و می‌خواهد برای آخرین بار لیلا را ببیند خواست به در خانه ما بیاید. خواهرم ابتدا نپذیرفت و تلفنی گفت حرفی برای زدن ندارد اما با اصرارهای قاسم پذیرفت. وقتی زنگ خانه زده شد لیلا به تنهایی جلوی در رفت. ناگهان صدای فریاد خواهرم را شنیدم و احساس کردم وی با قاسم دعوا می‌کند اما وقتی خودم را به در خانه رساندم باور نمی‌کردم که آن پسر اسید به صورت لیلا پاشیده است.

دست و صورت من نیز با آغشته شدن به اسید مقداری سوخت تا اینکه برادرم سر رسید و خواهرم را به بیمارستان بردیم.

برادر لیلا نیز گفت: من قاسم را در سال گذشته دیدم. وی می‌خواست از خواهرم خواستگاری کند، به او گفتم با پدر و مادرش به خانه‌مان بیاید اما هیچگاه نیامدند. تحقیقاتم نشان می‌داد وی راننده است و پسر بدی نیست.

ماموران که پی برده بودند قاسم از پاکدشت با یک ظرف پر از اسید به اسلامشهر رفته، به تحقیق از خانواده وی دست زدند و توانستند جوان اسیدپاش را در حالی که به خاطر سوختگی در ناحیه چشم و صورت و دست در بیمارستان مطهری بستری بود، ردیابی کنند.

مرگ لیلا

لیلا که به کما رفته بود وقتی نفس‌هایش به شماره افتاد برای همیشه به کام مرگ فرورفت و پرونده این اسیدپاش وارد مرحله جنایی شد. قاسم، تحت‌الحفظ ماموران پلیس درحال حاضر خود را با اتهام قتل لیلا در برابر مجازات سنگینی می‌بیند. این پسر با اعتراف به اینکه با همدستی دوست فراری‌اش با نام مجید، دست به چنین اقدام هولناکی زده است گفت که می‌‌خواست پس از اسیدپاشی به خارج از ایران فرار کند اما سوختگی‌اش با اسید باعث شده تا در بیمارستان بستری شود. بنا به گزارش خبرنگار «وطن‌امروز»، تحقیقات برای افشای جزئیات این اسیدپاشی مرگبار ادامه دارد و مجید – متهم فراری – تحت تعقیب است.
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"