کد خبر: ۱۱۷۱۵۵
تاریخ انتشار: ۱۳:۳۰ - ۲۷ مرداد ۱۳۸۹
شبکه ایران:
«سالت» از آن فیلم‌هایی است که از همان ابتدای پیش تولید با هدف جلب مخاطب عام ساخته شد یعنی تهیه کنندگان قصد داشتند با استفاده از یک داستان اکشن و البته به مدد استفاده از حجم عظیمی از جلوه های ویژه کاری کنند که فیلم‌شان بتواند فروش خوبی را در گیشه تجربه کند.

ضمن اینکه زمان اکران فیلم هم در میانه تابستان تعیین شد تا بر حجم حاشیه های تبلیغی پیرامون اثر افزوده شده و به تبع آن تعداد بیشتری از مخاطبان و به خصوص جوانترها به تماشای فیلم بیایند اما در کنار همه این عناصر مخاطب پسند، «سالت» یک اشکال کلیدی داشت که همین اشکال باعث شد علیرغم فروش نسبتا خوب فیلم در گیشه، این اثر هیچ گاه نتواند هم اندازه فیلمی مثل "اکتساب" یا همان "آغاز" جلوه گر شود.

این اشکال، کم مایه بودن طرح داستانی اولیه ای است که برای نگارش سناریو به کار رفته! داستان فیلم درباره ماموری است که به ناگاه متهم به خیانت شده و از اینجا به بعد است که می گریزد بلکه بتواند حقانیت خود را اثبات کند. هرچند مفهوم دردناک استفاده ابزاری از انسانها می تواند تا حدود زیادی باعث همذات پنداری مخاطب با فیلم شده و جذابیت اثر را دوچندان کند ولی متاسفانه گل درشتی بیش از اندازه این مفهوم در طول فیلم که قبل از هر چیز برآمده از سناریویی است که توسط «کِرت ویمر» نوشته شده، موجب شده «سالت» بیش از حد لازم شعارزده به نظر آید.

واقعیت آن است که سناریوی فیلم آن قدر ضعیف و کم مایه است که برای شناخت شخصیت‌های اطراف کاراکتر اول و همچنین ماجراهای مرتبط با این شخصیت‌ها جایی باقی نمی گذارد و همین مساله است که تک بعدی شدن فیلم را به دنبال دارد.

این ضعف ساختاری باعث شده که بسیاری از منتقدان هم این فیلم را در رده ای بالاتر از حد متوسط جای ندهند. مثلا «راجر ایبرت» درباره منطق داستانی ضعیف سناریو چنین می نویسد:«فیلم به لحاظ منطق داستانی اثری به شدت پوچ و ناپسند است چراکه در میانه فیلم، حفره هایی وجود دارد که تنها یکی از آنها برای قرار دادن فیلمی در رده آثار ضعیف کفایت می کند.

یکی از این حفره ها، به بازی گرفتن قوانین محتوم علم فیزیک در جریان داستانی فیلم است یعنی همان مساله ای که باعث شده برخی این فیلم را شبیه کارتون «فراری جاده ها» بدانند؛ کاراکتر اول فیلم با بازی «آنجلینا جولی» در طول فیلم در سیالی به نام هوا به پرواز در می آید و دقیقا اندکی پیش از آن که سقوط او فرابرسد، هلیکوپتری رسیده و وی، خود را نجات می دهد.

البته اینکه شخصیت اول فیلم که شمایلی قهرمان گونه دارد بتواند آن قدر توانایی داشته باشد که خود را از هر مهلکه ای نجات دهد، یکی از اصول فانتزی سازی سینمایی است اما در شرایطی که شما قصد دارید داستانی واقع گرایانه را به تصویر بکشید این حجم از اغراق کمی توی ذوق می زند.»

«وسلی موریس» دیگر منتقدی است که به فیلم تاخته و به لحاظ جزییات، آن را فیلمی ضعیف قلمداد کرده است. وسلی موریس می نویسد:«جزییات ضعیف اثر مانع آن می شوند که در مجموع با اثر یکدست و منسجمی روبه رو باشیم، یکی از این جزییات ارتباط مبهمی است که میان کاراکتر اول و یکی از همکارانش به نام «تِد وینتر» وجود دارد، رابطه ای که رازآمیز به نظر می آید اما هیچ گاه نمی فهمیم راز نهفته در این ارتباط چیست؟»

موریس همچنین به استفاده ابزاری از آنجلینا جولی برای کشاندن مخاطبان به سینما هم اشاره کرده و می گوید:«فیلم فقط و فقط با محوریت آنجلینا است که ساخته شده و اصلا پرده برداری از این بازیگر معروف با یک گریم متفاوت و در قالبی متفاوت تر بوده که باعث شده تهیه کنندگان روند تولید فیلم را به انتها برسانند چراکه به لحاظ سناریو هیچ چیز جدیدی وجود نداشته و داستان همان است که هزاران بار پیش از این مبنای ساخت آثار اکشن قرار گرفته بود.»

داستان فیلم درباره یک جاسوس سیا به نام «اِوِلین سالت» است که از سوی یک پناهنده متهم می شود به اینکه یک جاسوس روسی است و از اینجا به بعد است که سالت باید تمام مهارت‌های سازمانی و سالها تجربه‌ای که به عنوان یک مامور مخفی داشته را به کار گرفته تا اولا بتواند از همسرش در برابر تهدیداتی که از این به بعد او و خانواده اش را هدف گرفته محافظت کند و ثانیا در صورت امکان راهی برای دست یافتن به تمام منابع اطلاعاتی موردنیاز برای یافتن هویت واقعی اش پیدا کند و بتواند از اتهامی که نصیبش شده، تبری جوید.
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"