کد خبر: ۱۱۹۵۸۱
تاریخ انتشار: ۱۲:۵۵ - ۲۰ شهريور ۱۳۸۹
ناتاشا کامپوش اتریشی خاطرات تلخش از هشت سال زندگی در سلولی زیرزمینی را در کتابی 220 صفحه‌ای با نام «3096 روز» تعریف کرده است.

به گزارش خبرآنلاین، کامپوش در سن 10 سالگی ربوده شد و در طول هشت سال نیمی که در اسارت به سر برد مرتب کتک می‌خورد، گشنگی می‌کشید و در شرایطی نامعمول به کارهای خانه رسیدگی می‌کرد.

او در کتاب خاطراتش می نویسد وولفگنگ پریکلوپیل، رباینده‌اش شیفته آدولف هیتلر بود و خودش را یکی از خدایگان مصر باستان می‌خواند.

پریکلوپیل در سال 1998 در یکی از خیابان های وین ناتاشا را در راه برگشت از مدرسه به خانه ربود و او را در زیرزمین خانه‌اش در حومه شهر زندانی کرد تا اینکه در سال 2006 کامپوش موفق به فرار شد. ناتاشا کامپوش پس از فرار دست به خودکشی زد، اما زنده ماند. با شنیدن این خبر وحشت تمام وجود اهالی اتریش را فراگرفت. خبری که به تیتر یک روزنامه‌های دنیا بدل شد.

کامپوش کتاب آلمانی زبان «3096 روز» را با کمک دو نویسنده دیگر به نگارش درآورده است. او در این کتاب پریکلوپیل را به عنوان مردی دچار پارانویا و غیرقابل پیش‌بینی توصیف می‌کند که وسواس تمیزی دارد. این مرد در طول این هشت سال مرتب جسمی و زبانی ناتاشا را مورد آزار قرار داده است.

نسخه انگلیسی زبان این کتاب 16 سپتامبر منتشر می‌شود. کامپوش در این کتاب می‌نویسد:«از هر نظر این مرد یک هیولا بود و بسیار بی‌رحمتر از آنچه می‌شود تصور کرد.»

پریکلوپیل برای کتک زدن ناتاشا به مشت و لگد قانع نبود و با کیسه سیمان و اهرم نیز به جان او می‌افتاد. او می نویسد:«گاهی آنقدر کتکم می زد که به نظرم ساعت‌ها طول می‌کشید.» ربیانده از راه‌های دیگر نیز کامپوش را آزار می داد، او نمی گذاشت ناتاشا غذا بخورد چون به نظرش او چاق و زشت بوده است. «او دقیقا می‌دانست کدام دکمه را فشار دهد تا اعتماد به نفسم را از بین ببرد، او مرتب این دکمه را فشار می‌داد.»

کامپوش پس از فرار در سن 16 سالگی تنها 38 کیلوگرم وزن داشت.

پریکلوپیل موهای سر ناتاشا را می‌تراشد و از 14 سالگی مانند یک برده دست‌های او را به پایه تخت زنجیر می‌کرد. کامپوش در کتابش می‌نویسد دلیل تراشیدن موهای سرش این بوده که پلیس نتواند رد او را در خانه رباینده بگیرد.

کامپوش که حالا 22 سال دارد وقتی بزرگتر می‌شود اجازه می‌یابد بگذارد موهایش کمی بلند شود، اما برای دلخوشی رباینده بایستی آنها را رنگ می‌کرد. او در کتابش می‌نویسد به نظر پریکلوپیل زن باید «تابع، سخت‌کوش و موطلایی» باشد.

کامپوش با صداقت می‌نویسد که چند بار سعی کرده با تکه‌های لباس خودش را خفه کند و یا با آتش زدن کاغذ جان خودش را بگیرد، اما همیشه در آخرین لحظه «میل به بقا» موجب شده خودش را نجات دهد.

کامپوش در طول این سال‌ها هرگز به پریکلوپیل که با تاثیر از مجموعه داستان‌های علمی تخیلی «Stargate» خودش را خدایگان مصر باستان می‌خواند، «ارباب» یا «قربان» خطاب نکرد و حتی در 15 سالگی با مشت به جان او افتاد. هرچند کامپوش می‌نویسد:«در مبارزه تن به تن با او شانس پیروزی نداشتم، اما همین درگیری‌ها باعث شد زنده بمانم.»

او دلیل ربوده شدنش را این چنین توضیح می‌دهد: «پریکلوپیل می‌خواست کسی را داشته باشد که به او به چشم مهم‌ترین شخص زندگی‌اش نگاه کند. امروز فکر می‌کنم وولفگنگ پریکلوپیل با انجام این جنایت وحشتناکش تنها قصد ساختن دنیای بی‌عیب و نقصی برای خودش داشت که در آن یک نفر در تملکش باشد.»

این کتاب با حضور کامپوش روز پنجشنبه در پایتخت اتریش رونمایی شد. نسخه انگلیسی زبان این کتاب در استرالیا، آفریقای جنوبی، زلاندنو، کانادا و هند منتشر می‌شود.

آسوشیتدپرس / 9 سپتامبر

نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"