x
کد خبر: ۱۲۱۲۷۷
تاریخ انتشار: ۱۴:۰۲ - ۰۳ مهر ۱۳۸۹
تهران امروز: خواستگار مهندس كه خود را جواني ميلياردر معرفي كرده بود نه مهندس بود، نه پولدار و نه خواستگار؛ او يك مجرم سابقه دار بود كه به قصد سرقت از خانه دختر جوان اين القاب و عناوين را به خود بسته بود.

31 تيرماه مردي با مراجعه به كلانتري 124 قلهك به مأموران گفت: شب گذشته به همراه همسر و دخترم براي شركت در مراسم عروسي يكي از بستگان از خانه خارج شده بوديم كه پس از بازگشت به منزل متوجه شديم كه گويا تعدادي از وسايل منزل جابه‌جا شده است ؛ در بررسي‌هاي بيشتر فهميديم كه مبلغي حدود 5 ميليون تومان پول نقد به همراه مقداري طلا به ارزش تقريبي يك‌ميليون تومان سرقت شده است.

پرونده جهت رسيدگي تخصصي در اختيار تيم مبارزه با سرقت اماكن پايگاه سوم پليس آگاهي تهران بزرگ قرار گرفت و به دستور سرهنگ كارآگاه محمدرضا ذاكراستقامتي اين پايگاه، بررسي‌هاي لازم در اين باره انجام شد. با تحقيقات انجام شده از منزل مالباخته واقع در خيابان اختياريه، نوع سرقت «داخلي» تشخيص و از اين مرحله شناسايي سارق يا سارقان وارد مرحله‌اي تازه شد.

كارآگاهان در اولين مرحله از تحقيقات خود اقدام به بررسي فرد يا افراد مرتبط با خانواده مالباخته را در دستور كار خود قرار داده كه بلافاصله به جوان 33 ساله‌اي به نام فرهاد. الف رسيدند كه گويا خواستگار دختر مالباخته است اما دختر خانواده به نام شيرين، مدعي بود اين پسر براي ملاقات با پدرش به خارج از كشور رفته است.

تحقيقات حكايت از آن داشت كه چندي پيش شيرين در يكي از مناطق شمال تهران در حال تردد با ماشين شخصي خود بوده كه خودرو دچار نقص فني شده و خاموش مي‌شود ؛ در شرايطي كه شيرين هيچ‌گونه آشنايي با مسائل فني خودرو نداشت ناگهان جواني به بهانه كمك به او نزديك شده و ضمن عيب يابي خودرو زمينه آشنايي خود را با شيرين ايجاد و به بهانه اينكه قصد دارد تا براي خواستگاري با پدر اين دختر ملاقاتي داشته باشد، آدرس محل كار پدر شيرين را گرفته و از اين مرحله آشنايي اين جوان با مالباخته و خانواده‌اش آغاز مي‌شود.

جوان خواستگار در زمان ملاقات با پدر شيرين خود را مهندس ساختمان معرفي و عنوان كرده بود كه پدرش نيز از سرمايه گذاران امور ساختماني در چند كشور اروپاي شرقي است و در حال حاضر در يكي از اين كشورها به سر مي‌برد و خود او نيز در خانه‌اي در خيابان ظفر زندگي مي‌كند.

در ادامه تحقيقات، تصاويري از چهره فرهاد از سوي خانواده مالباخته در اختيار كارآگاهان قرار گرفت كه با استفاده از اين تصاوير هويت فرهاد تاييد اما بررسي‌هاي تكميلي نشان از آن داشت كه وي فاقد مدرك تحصيلي در رشته مهندسي بوده و پدر او نيز نه تنها يكي از سرمايه گذاران نبوده، بلكه چند سال پيش در يك حادثه رانندگي در جاده شمال فوت كرده است.

با توجه به دروغ بودن اظهارات فرهاد، بررسي نقش و مشاركت احتمالي فرهاد در سرقت منزل آغاز شد ؛ با توجه به احتمال سابقه دار بودن فرهاد بررسي سوابق او انجام و مشخص شد كه اين جوان به ظاهر مهندس، داراي چندين سابقه سرقت در سال‌هاي گذشته است.

با توجه به اطلاعات بدست آمده از فرهاد و همچنين اطمينان كارآگاهان در خصوص خارج نشدن وي از ايران، كارآگاهان كه ديگر اطمينان داشتند فرهاد داراي نقش مستقيم در سرقت منزل مي‌باشد شناسايي مخفيگاه و دستگيري وي را آغاز و با انجام اقدامات فني و پليسي موفق به شناسايي محل سكونت فرهاد در خيابان خرم تبريزي شدند.

با شناسايي محل سكونت فرهاد، كارآگاهان 22شهريور ماه وي را دستگير و به پايگاه سوم پليس آگاهي تهران بزرگ منتقل كردند. با انتقال فرهاد به پليس آگاهي، وي پس از مدت كوتاهي و پس از آنكه از نتايج تحقيقات كارآگاهان اطلاع پيدا كرد به ناچار لب به اعتراف گشود و به سرقت 5 ميليون تومان پول نقد و طلاهاي سرقت شده از منزل مالباخته اعتراف كرد.

فرهاد در اعترافات خود به كارآگاهان گفت: پس از آنكه توانستم با رفت و آمدهاي فراوان، اطمينان خانواده شيرين را به دست بياورم تصميم گرفتم تا در كوتاه‌ترين زمان ممكن قصد اصلي خودم براي كلاهبرداري مالي از اين خانواده و يا حداقل سرقت قسمتي از اموال آنها را عملي كنم چراكه اطمينان داشتم با طولاني تر شدن آشنايي من با اين خانواده و اصرار پدر شيرين براي ملاقاتش با اعضاي خانواده به‌ويژه پدرم كه به دروغ گفته بودم در خارج از كشور است، آنها دير يا زود پي به دروغ بودن گفته‌هاي من خواهند بود تا اينكه يك روز شيرين در تماس تلفني به من گفت كه روز 30شهريورماه به مراسم عروسي يكي از بستگان دعوت شده‌اند ؛ من كه اين فرصت را بهترين فرصت مي‌دانستم بلافاصله با طرح اين موضوع كه قصد مسافرت به خارج از كشور را داشته تا پس از آن به همراه پدرم به خواستگاري شيرين بيايم، زمينه غيبت چند روزه خود را فراهم و پس از آن منتظر 30 تيرماه شدم تا شيرين و پدر و مادرش از خانه خارج شوند. روز سرقت پس از اطمينان از خالي بودن خانه و با استفاده از كليدهاي يدكي كه به صورت مخفيانه آنها را تهيه كرده بودم وارد خانه شده و با توجه به شناختي كه از محل نگهداري پول و اموال باارزش اين خانواده پيداكرده بودم توانستم پس از مقداري گشتن در داخل اتاق‌ها مبلغ 5‌ميليون تومان و مقاديري طلا را پيدا نمايم كه پس از سرقت نيز به سرعت از خانه خارج شدم ؛ اطمينان داشتم كه شيرين و خانواده‌اش هيچ آدرس و نشاني مشخصي از من نداشته و هيچ زماني نمي‌توانند مرا پيدا كنند.
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"