جام جم آنلاين: در حالي كه ساير دانشآموزان پشت ميزهاي خود و در سكوت كامل مشغول انجام تكليفشان هستند او در صندلي خود مرتب تكان ميخورد، مدادش را به زمين مياندازد، از پنجره بيرون را نگاه ميكند، بعد ناگهان با صداي بلند با همكلاسياش حرف ميزند ولي او جوابش را نميدهد.
بيشتر بچهها حاضر به بازي با او نيستند زيرا او حاضر نيست مقررات بازي را رعايت كند و اغلب با دوستانش با خشونت برخورد ميكند؛ وسايلش هميشه نامرتب است و اغلب كتاب و لوازمش را گم ميكند.
او يكي از 3 تا 5 درصد كودك دبستاني مبتلا به اختلال كمبود توجه ـ بيشفعالي (ADHD) است. پسرها 5 تا 10برابر بيشتر از دخترها به اين اختلال مبتلا ميشوند.
انواع اختلالات در كودكان
نوع غالبا بيتوجه، نوع غالبا بيشفعال (تكانشگر) و نوع مركب؛ كودكان مبتلا به نوع اول بيشفعالي در توجه و دقت و تمام كردن كارها مشكل دارند و كودكان حواسپرت و آشفتهاي هستند، محققان دريافتهاند كه اين كودكان در انجام كارهاي تحصيلي نيز مشكل دارند.
در نوع بيتوجهي، كودك بيشترين مشكل را در نگهداري توجه و تمركز دارد. به نظر ميرسد كه او هيچ توجهي به صحبتهاي طرف مقابل نميكند، در اتمام كارهايش حتي آن كارهايي كه خودش دوست دارد، مشكل دارد، به جزئيات بيتوجه است، هنگام بازي يا انجام تكاليف تمركز كافي ندارد، وسايل خود را مدام گم ميكند يا در خانه و مدرسه جا ميگذارد. دختران بيشتر از پسران به اين نوع اختلال دچار ميشوند.
در نوع پرتحركي، كودك بسيار پرتحرك بوده وعمدتا دست به كارهاي خطرناك ازجمله بازي با وسايل برقي، بالا رفتن از ديوار يا كمدها و... ميزند، پرحرف است، رفتارهاي پرخاشگرانه از خود نشان ميدهد، دائما ميخواهد جلب توجه كند، سر جاي خود مدام وول ميخورد، حركتهاي بيجا از خود نشان ميدهد، با دستهايش زياد بازي ميكند، براي انجام هر كاري عجله دارد و هميشه در حال دويدن است. اين نوع اختلال بيشتر در پسران ديده ميشود. در نوع مركب كودك هم نسبت به اطراف بي توجه است و هم از پر تحركي برخوردار است.
نشانههاي ابتلا به اختلال كمبود توجه ـ بيشفعالي
كودكان مبتلا به اين اختلال نميتوانند بيش از چند دقيقه با يك تكليف به سر برند، آنها معمولا مقررات را ناديده ميگيرند و در صورت ناكامي، واكنش خصمانه نشان ميدهند؛ هوش اين كودكان عادي است، اما در تكاليفي كه به توجه مستمر نياز دارند ضعيف عمل ميكنند.
آنها فعاليت حركتي بيش از اندازهاي دارند، به همين دليل والدين و معلمان را خسته ميكنند و ساير كودكان را ميرنجانند.
انجام كارهاي خطرناك بدون آن كه به پيامد آنها فكر كند، رفتارهاي آزاردهنده، نافرماني و عدم همكاري، خودآزاري (كندن مو و پوست خود، تصادف كردن به ميزاني بيش از ديگران، داشتن عزتنفس پايين و احساس ناكامي، نشان دادن بسياري از مشكلهاي خود حتي در خواب (تكانخوردن پياپي و جابهجا شدن)، داشتن مشكلهاي اجتماعي مانند گوشهگيري يا پرخاشگري، اختلالهاي زبان و گفتار، اختلال در خواندن و نوشتن، مشكل سازگاري در موقعيتهاي جديد، نارساييهاي شناختي، اختلالهاي خلقي و افسردگي از ديگر نشانههاي كودكان مبتلا به اختلال كمبود توجه ـ بيشفعالي است.
دكتر كتايون خوشابي، فوقتخصص روانپزشكي كودكان در مورد اختلال بيشفعالي كودكان ميگويد: معمولا اختلال از 3 سالگي به بعد تشخيص داده ميشود و بيشتر در پسران اول خانواده ديده ميشود.
وي ميافزايد: كودكان مبتلا در دوره شيرخوارگي اغلب پرتحرك بوده و دستها و پاهاي خود را زياد حركت ميدهند، كمخواب و كمغذا بوده و زياد گريه ميكنند.
اين متخصص روانپزشكي كودكان معتقد است كه اين كودكان با ورود به مدرسه بيشتر مسالهدار ميشوند؛ چون كودكان پرتحرك براي نشستن سر كلاس مشكل دارند، بسته به شدت اختلال معمولا يك يا دو زنگ اول را تحمل ميكنند و بيشتر در ساعات نزديك به ظهر بيقراري و پرتحركي نشان ميدهند، به عناوين مختلف سر جايشان تكان ميخورند، با همكلاسيهاي خود صحبت ميكنند يا درخواست مكرر براي بيرون رفتن از سر كلاس را دارند.
نقش تغذيه در بيشفعالي
شكر و چاشنيهاي غذا علائم بيماري را تشديد ميكنند. برخي محققان معتقدند كه حساسيتهاي غذايي، مسموميت با فلزات سنگين، رژيم غذايي كمپروتئين، كمبود مواد معدني، اسيدهاي چرب ضروري، اختلالات تيروئيدي و كمبود ويتامينها خصوصا ويتامينهاي گروه B از عوامل خطر ايجاد اختلال بيشفعالي هستند. كمبود منيزيم هم ميتواند علائم رواني زيادي از قبيل افسردگي، اضطراب، بيقراري و تحريكپذيري ايجاد نمايد. به نظر ميرسد كه كودكان مبتلا به اين بيماري دچار كمبود مواد معدني مثل منيزيم، روي و آهن باشند.
والدين و كودكان بيشفعال
والدين اين كودكان بايد براي فعاليتهاي روزانه كودك مانند بيدار شدن، بازي كردن و وعدههاي غذاي او برنامه منظمي پيشبيني كنند و به كودك در مورد قوانين خانه و عواقب رعايت نكردن آنها توضيحاتي دهند و بسيار اهميت دارد كه اين قواعد را براي آنها بنويسند و در جايي كه كودك ممكن است مرتب آن را ببيند نصب كنند.
چون كودكان پرتحرك براي نشستن سر كلاس مشكل دارند، بسته به شدت اختلال معمولا يك يا دو زنگ اول را تحمل ميكنند و بيشتر در ساعات نزديك به ظهر بيقراري و پرتحركي نشان ميدهندتقويت با پاداش و تحسين رفتارهاي خوب، نظاره كودك هنگام حضور در جمع دوستان، بازخورد مثبت با كلام و دادن جايزه به واسطه تسلط بر مهارتهاي اجتماعي براي كودكان مبتلا به بيشفعالي، تقدم تشويق بر تنبيه، نشان دادن مداوم علاقه به او براي افزايش اعتماد به نفس كودك، فاصله گرفتن از كشمكش، همكاري نزديك با مدرسه و آگاهي از پيشرفت تحصيلي كودك، ناديده گرفتن تخلفهاي كوچك و تماس مرتب با معلم كودك ازجمله وظايف والدين در قبال كودكان بيشفعال است.
معلمان و كودكان بيشفعال
در مورد كودكان ADHD آنچه كه مهم است نحوه برخورد معلمان با اين كودكان است و در حقيقت كليد اصلي موفقيت يا عدم موفقيت اين دانشآموزان در امر تحصيل است و در روش تدريسي كه معلمان به كار ميبرند بايد ميزان عيبجويي و انتقاد از اين دانشآموزان را تا حد امكان كاهش دهند، ميزان توجهشان به اين كودكان بايد مناسب بوده و كم و زياد نشود، اين كودكان بايد همكاري مداوم و لازم در برنامه اصلاحي كلاس داشته باشند؛ معلمان بايد يك رابطه عاطفي بسيار سازنده و مثبت بين خود و اين گونه دانشآموز به وجود بياورند و همزمان با مشاور، مدير، والدين كودك، روانشناس و روانپزشك كودك در ارتباط باشند.
در مورد تدريس، مسلما بايد در موقعيتهايي ارائه شود كه توجه آنها به معلم باشد و در هر بار آموزش فقط يك تكليف تحصيلي تعيين گردد و تكاليف طولاني و زمان بر بايد به بخشهاي كوچكتر تقسيم شود تا حجم فشار به فراخناي توجهشان كاهش يابد، دستور انجام كار و هر تكليف بايد مرحله به مرحله به دانشآموز ADHD ارائه گردد و پس از آن بايد خواست كه آن را تكرار كنند تا از فهميدن مطلب توسط آنها اطمينان حاصل شود.
معلمان نبايد در طول درسهاي شفاهي ارتباط چشم را با اين كودكان قطع كنند، درسها را مختصر و واضح تهيه كنند و در دادن درسهاي روزانه پيوسته و ثابت باشند و درسهاي پيچيده را ساده كنند و از درسهاي متعدد و زياد بپرهيزند و مطمئن شوند دانشآموزان قبل از شروع كار درس را فهميدهاند.
معلمان بايد «جاي» دانشآموز را تغيير دهند، اما توجه كنند تا او به دليل كار آنها پي نبرد و او را قانع كنند كه دوست دارند به او نزديكتر باشند و او را در نزديكترين فاصله نسبت به خود بنشانند و سعي كنند دانشآموزي آرام و ترجيحا زرنگ را در كنار او بنشانند (كودك بيشفعال، باهوش و سريع است) و نگذارند دانشآموزان بيشفعال در كنار يا نزديك هم بنشينند.
همچنين اين گونه دانشآموزان، نبايد نزديك در ورودي كلاس، پنجره، انتهاي كلاس و حتي در كنار كليد برق بنشينند. هر عامل كوچكي، وسيلهاي براي حواسپرتي آنها است، حواس آنها حتي با عبور يك پرنده پرت ميشود!
درمان و عاقبت بيشفعالي...
دكتر كتايون خوشابي در مورد درمان و عاقبت بيشفعالي در كودكان ميگويد: معمولا اين كودكان با افزايش سن بهتر ميشوند البته بهبودي قبل از 12 سالگي بعيد است ولي بين سنين 12 تا 20 سالگي اكثر افراد مبتلا به اين اختلال بهبود مييابند.
وي ميافزايد: در 15 تا 20 درصد موارد علايم تا بزرگسالي باقي ميماند، افراد مبتلا به اين اختلال در بزرگسالي علايم مربوط به پرتحركي را ندارند، بلكه بيشتر بيقراري دارند، تكانهاي عمل ميكنند و اختلال در توجه و تمركز را نشان ميدهند.
حدود 70 ـ 60 درصد كودكان ADHD دچار لجبازي و پرخاشگري هستند كه اگر اين اختلال درمان نشود لجبازي و پرخاشگري روز به روز بيشتر ميشود و تا به حدي ميرسد كه در دوران نوجواني به شخصي بيتوجه به قوانين اجتماعي و در نهايت «بزهكار» ميشوند.
اما تشخيص به موقع و زودهنگام اختلال و ارجاع سريع كودك به پزشك متخصص امكان كاهش آسيب را فراهم ميسازد و آنچه كه بيشترين تاثير را بر روند و تاثير درمان ميگذارد همين تشخيص به موقع است.
گفتني است درمان كودك بيمار به تنهايي كافي نيست و لازم است خانواده او نيز آموزشهاي لازم را فراگيرند. يكي از راههاي حمايت از خانواده، تشكيل گروههاي حمايتگر است از خانوادههايي كه فرزندان بيشفعال كم توجه دارند، تشكيل شده است.
در اين گروه خانوادهها در تاريخ مشخصي گرد هم ميآيند و نسبت به مشكلات و دستاوردهايشان صحبت ميكنند و از حمايت عاطفي و مشورت يكديگر بهرهمند ميشوند بسيار مهم است كه اوليا، مدرسه و معلم در جريان بيماري اين كودكان قرار گيرند، اين مساله به پذيرش كودك در محيط مدرسه كمك شاياني ميكند