x
کد خبر: ۱۲۵۱۰۲
تاریخ انتشار: ۱۱:۰۲ - ۰۶ آبان ۱۳۸۹
خراسان: کانون خانواده ما از روز اول سست بنا نهاده شده بود و من با دلهره و اضطراب رشد کرده ام اما از حدود يک سال قبل پسر جواني سر راهم قرار گرفت که حرف هايش آرام بخش روح و روانم بود و به آيند ه ام اميد پيدا کردم. افسوس که فريب چرب زباني هايش را خوردم و خودم را سياه بخت و بيچاره کردم.

ژاله ۲۳ سال سن دارد و توسط ماموران انتظامي شهرستان مرزي تايباد همراه پسري جوان به اتهام رابطه نامشروع و فرار از خانه هنگام خروج از کشور دستگير شده است.او در بيان قصه تلخ زندگي اش گفت: اهل يکي از شهرهاي مرکزي کشور هستم. پدرم شغل درست و حسابي ندارد و هر روز به کاري مشغول است.

من از يک سال قبل در هتل بزرگي مشغول کار شدم و در اين مدت کمک خرج خانواده ام بودم اما يک روز در فضاي اينترنت با پسر جواني آشنا شدم. ما چند هفته با هم از طريق چت و تماس تلفني ارتباط داشتيم تا اين که او گفت تبعه خارجي است و در بندرعباس زندگي مي کند.

«يدا...» با حرف هايش روياهاي قشنگي را برايم ساخت و من که تشنه محبت بودم فريبش را خوردم. او مي گفت وضع مالي بسيار خوبي دارد و مي خواهد به کشورش برگردد.

يدا... مرا تشويق کرد تا بدون اطلاع خانواده ام به بندرعباس بروم و متاسفانه عقلم را کف دستم گذاشتم و از خانه فرار کردم. با هر بدبختي که بود خودم را به بندرعباس رساندم و ما به طور مخفيانه حدود ۴ماه با هم زندگي کرديم.

در اين مدت من از کرده خود پشيمان شده بودم چون يدا... مردي نبود که تصورش را مي کردم. تصميم گرفتم به شهر خودمان برگردم اما متوجه شدم باردار شده ام و براي همين هم به ناچار خودم را به دست سرنوشت سپردم. اگر چه از نظر روحي و رواني خيلي به هم ريخته شده بودم و خودم را سرزنش مي کردم که چرا بدون عقد رسمي با يک تبعه خارجي غيرمجاز رابطه برقرار کرده ام و...؟

چند روز قبل يدا... گفت قبل از اين که به زمان وضع حمل نزديک شوي بايد به کشورش برويم و ما براي خروج از کشور به شهر مرزي تايباد آمديم. اما ماموران انتظامي دستگيرمان کردند.

سرهنگ حيدري مقدم فرمانده پليس شهرستان تايباد در اين باره به خراسان گفت: هم اکنون خانواده دختر جوان که با مراجعه به پليس آگاهي براي دخترشان اعلام مفقوديت کرده بودند در جريان دستگيري او قرار گرفته اند.
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"