کد خبر: ۱۲۸۸
تاریخ انتشار: ۱۳:۲۰ - ۲۶ فروردين ۱۳۸۵

خبرخودرو: روزنامه هاي صبح امروز ايران در سرمقاله هاي خود به مسائل روز ايران و جهان پرداخته اند كه گزيده برخي از آنها در ذيل مي آيد.

*كيهان

تو مثل باراني،عنوان سرمقاله امروز روزنامه كيهان به قلم محمد ايماني است كه در آن آمده است:حجاز آن روز كم از دوزخ نداشت. مردماني سنگدل كه دختران خويش را زنده در گور مي كردند. قدرتمنداني كه حق ضعفا را پامال مي كردند و آنان را به بند و بردگي مي كشيدند و ثروتمنداني كه به دارايي خويش بر ديگران فخر مي فروختند و بندگي ديگران را طلب مي كردند. روزگاري كه مردم با يكديگر به عداوت و دشمني سر مي كردند و به غارت هم مي پرداختند و شراب و عيش ونوش و شمشير و خون و جنگ و ناامني همه چيزشان شده بود. شرافت به قبيله و قبيله هم خود طبقاتي و اشرافي شده بود.

مردماني سنگدل كه كافرترين كافران بودند. الاعراب اشد كفراً. همه با هم در عداوت، همه بر لبه پرتگاهي از آتش. «كنتم اعداء فألف بين قلوبكم... با هم دشمن بوديد پس خدا ميان شما الفت داد و به نعمت او باهم برادر شديد و بر لبه پرتگاه آتش بوديد كه خدا، نجاتتان داد».

... و خدا فرو فرستاد حضرت رحمه للعالمين را. چونان باراني كه بر آتش سوزان فروريزد. «مثل بعثت من از سوي خداوند براي هدايت، مثال باران است». حالا در آن جهنم سوزان كه جاي نفس كشيدن نيست و اختناق كامل حكفرماست، خدا باران رحمت خويش را فرو مي فرستد تا جان هاي مرده را زنده كند.

تو طبيبي اي پيامبر! اين را مولاي متقيان و مفلحان بشارت مي دهد. «طبيب دوّار بطبه. قد احكم مراهمه و احمي مواسمه... پيامبر معالجي است كه با جعبه طبابت خويش گرداگرد شهرها و آبادي ها مي گردد و به دنبال دردمندان تا علاج دردهايشان باشد. مرهم هايي كه بر زخم ها مي نهد، چه محكم! و داغ هايي كه بر زخم هاي عفونت گرفته و فساد زده مي گذارد، چه سوزان! مرهم و داغ را به تناسب بر دل هاي نابينا و گوش هاي ناشنوا و زبان هاي گنگ مي نهد تا دردها را درمان كند».

براي مؤمنان و جامعه مؤمنانه و انساني، سنگ محكي گذاشتي و فرمودي «مثال مؤمنان در دوستي و مهرورزي و عطوفت با هم مثال يك پيكر است كه اگر عضوي از آن پيكر به درد و شكايت برخاست، ديگر اعضا با آن پيكر واحد با بيداري و تب و همدردي، همراهي مي كنند».

صبوري كن...

اي جامه به خود پيچيده! قم فأنذر. برخيز و انذار كن و پروردگار خويش بزرگ دار و... به خاطر او صبوري كن. صبوري كن اي آن كه اگر نبود افلاك را نمي آفريدم. ما به زودي سخني گرانسنگ به تو وحي مي كنيم؛ و صبر كن برآنچه به تو مي گويند و مي آزارند. بايست! استوار بايست و برپادار آن گونه كه فرمان داده شده اي. و هركه با توست، او را هم وادار كن به استقامت و ايستادگي.

رسول ما! مي دانيم كه «فاستقم كما امرت و من تاب معك» چقدر پيرت كرد. با اين مردمان جاهلي مزاج و تندخو سر و كله زدن دشوار است اما تو بر خلق و خويي بزرگ آفريده و با اخلاق كريمانه مبعوث شده اي. تو از جنس باراني كه بهار را با خويش مي آورد. تو جاري رحمتي كه حتي سنگ را مي شكافد و از درون آن جاري مي شود. به رحمت خدا، نرمخو و مهرباني كن با اينان. پدري كن برايشان، اي آن كه مقدر كرديم در يتيمي بزرگ شوي. خدا تو را كفايت مي كند.

... و نام تو جهانگير خواهد شد چون به واسطه رحمت الهي با مردمان نرمخو بودي كه اگر تندخو و سنگدل بودي آن امت بزرگي كه گرد شمع تو جمع شد از اطرافت پراكنده مي شدند. به همين خلق كريمانه، بر مرام انسانيت نگاهشان دار و پرچم حق برافراز! خدا تو را كفايت مي كند.

آيا شرح صدر به تو نداديم و بار سنگيني را كه پشت تو را مي شكست، برنداشتيم؟ آيا بلندآوازه ات نساختيم؟ فأن مع العسر يسراً. انّ مع العسر يسراً. يقيناً همراه سختي و تنگنا و مضيقه، آسايش و گشايش است. به يقين چنين است. پس بار سنگين آخرين وحي را به مردم برسان و بگو به مردم كه دو چيز سنگين و گرانبها نزد آنها به امانت مي گذاري، كتاب خدا و اهل بيت خود را كه هرگز از هم جدا نمي شوند، تا روز قيامت در كنار حوض كوثر بر تو وارد شوند. بگو كه براي 23 سال رنج و شكنجه و مرارت كمرشكن هيچ نمي خواهي جز امانتداري اين دو امانت سنگين. بيمشان ده! مباد كه روز قيامت هريك از اين دو امانت گرانسنگ به شكايت و شكوا برخيزند، كه شفاعت و سعايت آنها پذيرفته است. انّ القرآن شافع مشفّع و ماحل مصدّق.

تو از كدامين قبيله اي سلمان؟!

هان اي قريش! مي خواهيد بدانيد كدام با اصل و نسب تر، مردتر و ريشه دارتريد؟ نسب مرد، دين اوست و مردانگي او خلق و خوي وي. و اصل و ريشه او، عقل وي... هركس به قوم و قبيله تعصب بورزد يا اجازه دهد نسبت به او تعصب بورزند، گردنبند ايمان را از گردن خويش باز كرده است... اي مردم! هيچ امتي به قداست نمي رسد مگر آن كه افراد ضعيف آن بتوانند حقوقشان را از قدرتمندان بدون لكنت زبان مطالبه كنند.

كلكم راع و كلكم مسئول عن رعيته. همديگر را واپاييد. همه نگاهبان هم و همه مسئول در حق يكديگر. مباد كه ضعيف زير دست و پا ماند و ناديده انگاشته شود و طعمه صاحبان زر و زور گردد... زماني كه بدعتي آشكار شد برعهده عالم است كه دانش خويش آشكار كند و اگر نكند، پس لعنت خداوند بر او!... بايد كه به نيكي فراخوانيد و از منكر بازداريد، اگر نه، خداوند اشرار را بر شما مسلط مي كند، پس خوبان شما دعا مي كنند و اجابت نمي شود.

جماعتي از اين مردمان به هم مي نازند به خاطر كثرت كنيز و غلام و اسب و استر و نخلستان و طلا و نقره. زياده طلبي تا بدانجا مشغول و مفتونشان ساخته كه حتي با مرده ها و گورهايشان به يكديگر فخر مي فروشند. اما تو اي سلمان كه پيامبر درباره ات فرمود «سلمان منا اهل البيت. سلمان از ما اهل بيت است». تو از كدامين قبيله اي «انا سلمان بن عبدالله. من سلمان مسلمانم، فرزند بنده اي از بندگان خدا. گمراه و گمشده بودم پس خداوند عزوجل با محمد(ص) هدايتم كرد. و فقير بودم، با محمد(ص) غني و توانگرم ساخت. و برده بودم، پس خداوند با محمد(ص) آزادم ساخت».

موج خيز حادثه

ما قوم موسي نيستيم. «قالوا يا موسي انّ فيها قوماً جبّارين. وقتي به قوم موسي گفته شد كه به سرزمين مقدس وارد شويد، گفتند اي موسي در آن سرزمين قومي ستمگر هستند. ما در آن داخل نمي شويم مگر آنها خارج شوند. پس اگر خارج شدند، ما وارد مي شويم.» ما همان قوم «و من تاب معك» هستيم كه مأمور شدي مانند خود استوارشان داري. منت دار توايم و مي خواهيم با تو، بازگرديم به سوي حضرت حق.

اي پيامبر اعظم، اي رسول عظيم الشأن! ببين پيشگامان امت بيدار شده و توبه كرده خويش را كه به جانب آستان حق بازگشته اند در ايران، در لبنان، در فلسطين و عراق. حالا امواج توفنده آئين تو ديگربار به كرانه هاي اروپا و آمريكا مي راند. اروپا هم اينك آبستن حوادث بزرگ است.

اين را نه اينكه امروز ما به چشم مسلح بتوانيم مشاهده كنيم، كه سال ها پيش انديشمندي مثل «برنارد شاو» نويسنده شهير انگليسي ديده و خبر داده است: «چنين مي بينم و از هم اكنون آثار آن پديدار شده است كه ايمان محمد]ص[ مورد پذيرش اروپاي فردا خواهد بود و به عقيده من اگر مردي چون او صاحب اختيار دنياي جديد شود، طوري در حل مسائل و مشكلات دنيا توفيق خواهد يافت كه صلح و سعادت مورد آرزوي بشر تأمين خواهد شد.»¤

دير نيست كه مرام و آئين تو عالمگير شود، حتي اگر خفاشان بخواهند پنجه بر آفتاب كشند.

*جمهوري اسلامي

عبور از حرف به عمل عنوان سرمقاله امروز روزنامه جمهوري اسلامي است كه در آن آمده است :وجود مقدس پيامبر گرامي اسلام حضرت محمد مصطفي صلي الله عليه و آله , محور وحدت امت اسلامي و منبع بركات و خيرات براي كل جهان است . نامگذاري سال 1385 به « سال پيامبر اعظم » بايد همه ما را از اكتفا كردن به گفتارها و نوشتارهائي در اين زمينه و تعريف و تمجيد از اين اقدام , به عمق نيازي رهنمون شود كه امروز مردم جهان به معارف ديني دارند و ضرورتي كه تمسك به سيره اين پيامبر بزرگ الهي براي حفظ اسلام از خطر تهاجم جريان هاي استكباري و الحادي پيدا كرده است .

كلي ترين محورهاي اين نيازها و ضرورت ها را ميتوان اينگونه برشمرد.

1 ـ بشريت امروز بيش از هر زمان ديگري با تهاجم همه جانبه جريانهاي مادي گرايانه مواجه است . اين خطر عمده را امكانات و ابزار ارتباطي جديد كه هر روز گسترده تر و قوي تر مي شود تقويت مي كند. به همين دليل، مسلمانان بايد با تدابيري تازه و جامع و كاربردي به مقابله با اين خطر بزرگ كه با هدف انبياي الهي مقابله مي كند برخيزند و از همه امكانات نيز به بهترين شكل استفاده نمايند.

2 ـ امت اسلامي، امروز به دليل پويائي خاصي كه از رهگذر انقلاب اسلامي و افكار معنوي و انقلابي حضرت امام خميني پيدا كرده، مبغوض قدرتمندان ماديگرا و زورگويان جهاني است . اشغال نظامي افغانستان و عراق، ظلم مستمر به ملت ستمديده فلسطين و فشارهاي روزافزوني كه به جمهوري اسلامي ايران وارد مي شود،همگي در همين چارچوب قابل تفسير است . دولتمردان آمريكائي و ساير كشورهاي استعمارگر، بيداري اسلامي را يك خطر جدي براي موجوديت ننگين خود ميدانند و با استفاده از هرچه در توان دارند به مقابله با جريان بيدارگري كه مربوط به اسلام ناب محمدي (ص ) است مي پردازند تا موجوديت خود را حفظ كنند و مانع نفوذ خداگرائي در جامعه بشري امروز شوند. فقط با محور قرار دادن تعاليم ناب پيامبر خاتم مي توان بر اين جريان وحشي غلبه كرد.

3 ـ ترفند قدرتهاي سلطه گر براي مقابله با نفوذ اسلام انقلابي در جان ملت ها، ترويج اسلام آمريكائي در كنار تهاجم فرهنگي است . رواج كهنه پرستي، خلاصه كردن اسلام در خواب و خيال ها، تقويت جريان هاي سطحي نگر , سركوب افكار مترقي متكي بر عمق معارف ديني، ميدان دادن به افراد و جريان هاي كوته فكر و محدودنگر، همراهي كردن با جريان هاي تفرقه افكن و تلاش براي منزوي ساختن افكاري كه حمايت از محرومان و مستضعفان را بخش جدائي ناپذير تعاليم ديني مي داند، ابزارهاي پيدا و پنهان قدرتهاي سلطه گر هستند.

4 ـ آرمان فلسطين، امروز آرمان همه ملت هاي مسلمان است . هرچند بسياري از سران كشورهاي اسلامي به دلايلي كه معلوم است وارد عرصه حمايت از ملت مظلوم فلسطين و مقابله با صهيونيسم جهاني و حاميانش نمي شوند ولي ملت هاي مسلمان،صف درصف و يكپارچه آماده مبارزه براي ريشه كن نمودن اين غده سرطاني هستند. خوشبختانه جمهوري اسلامي ايران به شيوه هاي مختلف؛ از جمله برجسته ساختن موضوع آرمان فلسطين در افكار عمومي از طريق برگزاري تجمعاتي از قبيل آنچه اين روزها شاهد آن هستيم ،سهم مهمي در اين زمينه برعهده دارد. اين تلاش بايد امسال در عرصه هاي عملي چنان بدرخشد كه در خور پيروان پيامبر خاتم كه مخاطب « يا ايهاالنبي جاهدالكفار و المنافقين واغلظ عليهم » باشد.

5 ـ رسيدن به همه اين اهداف قطعا ميسر است بشرط آنكه امت اسلامي در مسير وحدت گام بردارد و از تفرقه بپرهيزد. در شرايط امروز كه دوران بيداري است و مسلمانان در اوج آگاهي قرار دارند و تشنه وحدت و آماده مقابله با دشمنان خدا هستند، كوتاهي رهبران سياسي، علماي ديني و نخبگاني كه به نوعي قدرت و امكان برعهده گرفتن سهمي در زمينه شكل دادن به وحدت امت اسلامي و باز گرداندن مسلمانان به مجد و عظمت گذشته شان را دارند، گناهي نابخشودني است . تصميم جدي گرفتن براي عبور از حرف به عمل، در مناسبت ميلاد خجسته پيامبر بزرگ اسلام صلي الله عليه و آله و امام صادق عليه السلام كه احياگر تعاليم ناب محمدي بود، بزرگترين عيدي به مسلمانان است .

*اعتماد ملي

روزنامه اعتماد ملي در سرمقاله خود با عنوان "بيت المقدس نماد همزيستي اديان الهي" آورده است: كنفرانس اسلامي فلسطين در حالي در تهران برگزار مي شود كه فلسطين شاهد تحولات شتابنده اي پس از روي كارآمدن دولت حماس است فلسطين ارزشي حياتي و ديني براي سه دين بزرگ الهي اسلام ،مسيحيت و يهوديت دارد.

درحاليكه در اين روزها مسلمانان شاهد برگزاري جشن هاي عيد ولادت حضرت رسول (ص) و امام جعفر صادق (ع) درسال پيامبر اكرم (ص) هستند. مسيحيان به استقبال عيد پاك مي روند ؛ عيدي كه نشان از احياي مجدد عيسي مسيح (ع) پس از سه روز شهادت حضرتش دارد.

اين در حالي است كه مومنان يهودي نيز عيد مسيح را در اينروزها پاس مي دارند تلاقي اين ايام و ارتباط آنها با فلسطين كه خاستگاه دو دين بزرگ الهي از جمله مسيحيت ويهوديت است وجود بيت المقدس به عنوان قبله اول مسلمانان جهان ، ضرورت همزيستي مسالمت آميز و برادرانه مابين پيروان سه دين بزرگ الهي كه در فلسطين و جهان معاصر راخاطر نشان مي كند.

گردش ايام هم با تمام راز و رمزهايش درسال پيامبر اعظم (ص) پيام خود را به جهان تشنه معنويت داد و تقارن اين سه رويداد بزرگ كه پيروان آن جهان امروز را تشكيل مي دهند خود يك وظيفه الهي است ... فاعتبرو يااولوالالباب .*همشهري:

روزنامه همشهري در سرمقاله امروز خود با عنوان «پيام آور اخلاق، رحمت، صلح و برادري» به قلم سيد ابوالحسن نواب آورده است: تحريف از ديرباز يكي از ابزارهايي بوده است كه دو گروه جاهل و مغرض آن را به كار گرفته و از آن سود برده و با تكرار آن تلاش كرده كه موضوع تحريف شده را به عنوان واقعيتي پذيرفته شده جلوه دهند.

حقيقت تلخي كه هر وجدان آگاه و هر انسان متعهدي را آزار مي دهد و با گذشت قرنها هنوز كينه صليبي از اذهان پاك نشده و هنوز به جاي تقويت روح دوستي، برادري و برابري و اخلاق كه پايه مشترك همه اديان الهي است بر كوس نفاق و اختلاف و تفرقه انداختن حتي بين پيامبران مي كوبند و هر روز با سر گرفتن فتنه اي عليه خاتم پيامبران، اين پيامبر مظلوم و محبوب را مورد اهانت قرار داده و به تبعيت از سازمان هاي صهيونيستي قلب ميليونها مسلمان و آزاده جهان را جريحه دار مي نمايند. ولي علي رغم اين همه به شهادت قرآن و اقرار آن حضرت و سيره عملي و مشهود آن سيد كونين معتقديم كه پيامبر ما نيز پيامبر اخلاق، صلح، دوستي، برادري، رحمت و محبت است و زندگي سراسر رنج و مشقت او گواه اين معناست و حفظ كينه جاهلي تا به امروز نسبت به آن حضرت شاهد مظلوميت مضاعف آن گل سرسبد آفرينش است.

پيامبر عظيم الشان هدف از بعثت خود را اكمال رسالت پيامبران ديگر الهي و در جهت تكميل كمالات اخلاقي مي داند و آن بزرگوار مامور يت خود را در ادامه رسالت آنان مي داند.

سيره علمي پيامبر اكرم (ص) در طول حيات مباركشان (كه شايد بتوان آن را نيز معجزه خالده آن حضرت به حساب آورد). زندگي در بين قومي جنگجو و سركش و در پاره اي موارد بي عاطفه به گونه اي بود كه توانست از آن مردم امتي بسازد كه كينه جويي را فراموش كنند و در لحظات قدرت و پيروزي مانند فتح مكه هم به پيروزي از آن حضرت صلح و آرامش را سرلوحه هدف خود قرار دهند.

*ايران

روزنامه ايران در سرمقاله امروز خود با عنوان «حقيقت فلسطين» آورده است: دوران غربت و مهجوريت براي فلسطينيان به سر آمده است. اين سخن اگر روزي ترجيع بند ديوان شعراي عرب بود، امروز چون واقعيتي مجسم برابر ديدگان ما است.

بي شك اگر مصالح رژيم صهيونيستي به مخاطره نمي افتاد، حتي بازماندگان دوران اشغال چون آريل شارون نيز در اين ايام احتضارشان زبان به اقرار مي گشودند كه زمان به نفع فلسطينيان پيش مي رود.

قرن جديد براي فلسطين به گونه ديگري آغاز شده است و باورها و انديشه ها درباره بزرگترين نزاع خاورميانه تغيير يافته است.

اگر روزي همراهي با انتفاضه براي اعراب مساوي خطر و خلاف مصلحت بود امروز حتي محافظه كارترين سياستمدار عرب در شكستن اين سنتها و تابلوها ترديد نمي كند. همه ما شهروندان مسلمان خاورميانه در فرداي انتخابات فلسطين اين واقعيت را به چشم لمس كرديم كه چگونه اجماع نفس گير آمريكا و اروپا بر سر تحريم حماس به طرفه العيني توسط دول عرب زير پا گذاشته شد.

... كار در فلسطين هنوز پايان نيافته است. دولت مولود انتفاضه هنوز در حصر و فشار است. نهضتي كه اكنون لباس يك نهاد و دولت كريمه را به تن كرده، در دوران تثبيت نيازمند هوشياري و حمايت تازه است.

و چه به هنگام بود دعوتي كه تهران از نمايندگان ملتها و سران پارلمانها براي چاره جويي درباره آينده فلسطين به عمل آورد.

فرزندان انتفاضه در مصدر حكومت با موانعي بزرگتر از دوران مبارزه رو به رو هستند و چنانكه مقام معظم رهبري تاكيد فرموده اند، فلسطين كانون دوران بيداري اسلامي است و تلالو اين دوران در طراحي طرح هاي نويني است كه از اجلاس تهران انتظار مي رود.

*رسالت

ميلاد اعظم انبياء عنوان سرمقاله امروز روزنامه رسالت به قلم سيد مسعود علوي است كه در آن آمده است: ميلاد معظم رسول اعظم (ص) به امت عظيم اسلام، را تبريك مي گوييم.

همان گونه كه از آيات و روايات و ادعيه و معارف دين بر مي آيد، نام مقدس ذات اقدس احديت را در شرايط زماني و مكاني مختلف، بايستي با اسماء و صفات متناسب با همان شرايط خواند؛ به تبع آن مي توان نام نامي تجلي اعظم آفرينش، حضرت محمد بن عبدالله را كه قرآن مجيد، اطاعت از ايشان را همرديف اطاعت از خداوند بر مي شمارد، در شرايط و حالات گوناگون، همراه با القاب متناسب با آن حالات و وضعيات، همراه نمود.

لذا اين طور بر مي آيند كه مقام معظم رهبري با توجه به مسايل و شرايط جهاني كه در سال 84 پيش آمد و بسياري از كشورهاي اروپايي با حربه رسانه به استهزاء مقام نبوت تامه اسلام مبادرت كردند، لقب «اعظم» را براي پيامبر عزيزمان از ميان دهها لقب زيباي آن حضرت برگزيدند.

پيامبر اعظم (ص) در تمام حيات و همه شوون فردي و اجتماعي، الگوي بي بديل ماست و بايستي در برخورد با معاندين و اهانت كنندگان، شرافت نبي گونه خويش را محفوظ بداريم، لذا در برابر اهانت به وجود مقدس رسول اعظم، يكي از راه هاي دفاعي، تكريم و نكوداشت نام نامي آن حضرت است همانگونه كه خود رسول خدا در مقابل مشركيني كه شعار «اعل هبل» را سر مي دادند مسلمانان را با تدبيري كه به كار بردند از برخورد شديد و خشن پرهيز دادند و فرمودند در پاسخ آنان شعار «الله اعلي و اجل» را با صداي بلند سر دهيد.

نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"