|
به استناد نتایج بررسی های یک موسسه افکار سنجی آمریکا کشورهای اسلامی نگرش منفی شدیدی درباره عملکرد دولت امریکا دارند .
به گزارش پایگاه اینترنتی موسسه افکار سنجی ورلد پابلیک اپینین , این بررسی در چهار کشور مصر ,مغرب و پاکستان و اندونزی انجام شد.
بیشترین نگرش منفی درباره دولت امریکا در میان مصری ها دیده شد بطوریکه نود و سهدرصد آنها درخصوص دولت امریکا نگاه منفی دارند و فقط چهار درصد از مردم این کشور به دولت امریکا نگاه مثبتی دارند.
از میان مخالفان امریکا درمصر هشتاد و شش درصد به شدت نگرش منفی درباره دولت این کشور دارند.
در مغرب نیز احساسات ضد امریکایی شدید است بطوریکه هفتاد و شش درصد مردماین کشور نگاه منفی به دولت امریکا دارند و فقط شانزده درصد آنها ازدولت کاخ سفید خوششان می اید.
از میان متنفران از دولت امریکا در مغرب چهل و نه درصد نگاه بسیار منفی درباره کاخ سفید دارند.
در پاکستان نیز وضع به همین منوال است بطوریکه شصت و هفت درصد از مردم پاکستان نگاه منفی به دولت امریکا دارند و فقط پانزده درصد انها از دولت امریکا خوششان می آید .
در پاکستان نیز چهل و نه درصد از شصت و هفت درصد مذکور نگاه به شدت منفی درباره امریکا دارند.
در اندونزی نیز درصد بالایی یعنی شصت و شش درصد از مردم با سیاستهای دولت امریکا مخالف هستند و درباره آن نگاهمنفی دارند و فقط بیست درصد از مردم این کشور اسلامی از دولت امریکا حمایت می کنند.
از میان مخالفان امریکا در اندونزی شانزده درصد نگاه به شدت منفی درباره دولت امریکا دارند .
به استناد نتایج این افکار سنجی ,به صورت میانگین در این چهار کشوراسلامی هفتاد و پنج درصد نگاه منفی درباره دولت امریکا دارند و فقط پانزده درصد از مسلمانان این کشورها از دولت امریکا خوششان می آید.
سوال دیگری که در این نظرسنجی مطرح شد این بود که آیا امریکا تلاش می کنداسلام را تضعیف کند و میان مسلمانان تفرقه بوجود بیاورد.
جالب توجه ترین نتایج این تحقیق آن است که در این چهار کشور مورد تحقیق از هر ده نفر ,هشت نفر بر این باور است که امریکا تلاش می کند اسلام راتضعیف کند و میان مسلمانان تفرقه بیاندازد .
هفتاد و هشت درصد از مردم مغرب با نگرش فوق درباره نیت امریکا برای تضعیف اسلامو تفرقه افکنی میان مسلمانان موافق هستند و فقط ده درصد گفتند امریکا چنین هدفی رادر سر ندارد.
در مصر نیز نود و دو درصد از مردم گفتند امریکا هدف فوق را درخصوص کشورهای اسلامی و اسلام پیگیری می کند و فقط چهار درصد گفتند امریکا درپی محقق کردن این هدف نیست.
در پاکستان نیز وضعی مشابه دو کشور فوقمشهود است بطوریکه هفتاد و سه درصد از مردم این کشور بر این باورند کهامریکا می خواهد اسلام را تضعیف کند و میان مسلمانان تفرقه بوجود بیاورد.
فقط نه درصد از پاکستانی ها گفتند امریکا در پی نیل به هدف فوق نیست.
در اندونزی نیز هفتاد و سه درصد گفتند امریکا هدف فوق را در سر دارد و فقط پانزده درصد گفتند واشنگتن در کشورهای اسلامی این هدف را پیگیری نمیکند.
به صورت میانگین دراین چهار کشور اسلامی, هفتاد و نه درصد بر این باور هستند که امریکا می خواهد اسلام را تضعیف کند و میان مسلمانان تفرقه بوجود بیاورد.
یکی دیگر از پرسشهای مطرح در این نظرسنجی آن بود که ایا نیروهایامریکایی باید از کشورهای اسلامی خارج شوند.
از هر چهار نفری که در ایننظرسنجی شرکت داشتند سه نفر بر این باور بود که نیروهای نظامی امریکاباید از همه کشورهای اسلامی خارج شوند.
در مغرب هفتاد و دو درصد بر این باور هستند که باید نیروهای امریکایی از کشورهای اسلامی خارج شوند و فقط هفده درصد با این نظر مخالف هستند.
در مصر وضع از این هم برای امریکا بدتر است بطوریکه نود و دو درصد مردم مصر معتقدند نیروهای نظامی امریکایی باید از کشورهای اسلامی خارج شوند وفقط چهار درصد با این نگرش مخالف هستند.
در پاکستان نیز هفتادو یک درصد از مردم خواهان خروج امریکایی ها ازکشورهای اسلامی هستند و فقط نه درصد بر ادامه حضور نیروهای امریکایی درکشورهای اسلامی تاکید دارند.
در اندونزی نیز شصت و چهار درصد مردم می خواهند نیروهای امریکایی از کشورهای اسلامی خارج شوند و فقط شانزده درصد با ادامه حضور امریکایی هادر میان مسلمانان موافق هستند.
به صورت میانگین در این چهار کشور اسلامی ,هفتاد و چهار درصد بر این باور هستند که باید نیروهای امریکایی از کشورهای اسلامی خارج شوند و فقط یازده درصد با این نگرش مخالف هستند.
در همین راستا سوال دیگری نیز از شرکت کنندگان در این نظرسنجی در این چهار کشور اسلامی مطرح شد مبنی بر اینکه نظر آنها درباره حمله به نیروهای امریکایی چیست.
در مجموع حدود نیمی از همه مسلمانان شرکت کننده دراین نظرسنجی از حملات به نیروهای امریکایی در عراق و افغانستان و حوزه خلیج فارس حمایت میکنند.
در مصر این نگرش به شدت قوی است بطوریکه از هر ده نفر ,نه نفر با حمله به نیروهای امریکایی در کشورهای مذکور موافق هستند.
به نظر میرسد که به نیروهای امریکایی مستقر در منطقه خاورمیانه به صورت گستردهای به چشم اشغالگر نگریسته می شود.
سوال دیگری که در این نظرسنجی مطرح شد میزان محبوبیت القاعده بود .
نتایج این افکار سنجی نشان داد که القاعده در کشورهای اسلامی محبوبیت ندارد.
از هر ده نفر فقط سه نفر در این کشورهای مورد مطالعه احساسات مثبتی درباره اسامه بن لادن رهبر شبکه القاعده ابراز داشتند و از هر هفت نفر فقط یک نفر گفت که با نگرشهای القاعده درباره امریکا موافق است و از شیوههای مورد استفاده این شبکه حمایت می کند.
یکی دیگر از پرسشهای مطرح شده در این نظرسنجی این بود که آیا حمله به غیر نظامیان برای نیل به اهداف سیاسی موجه است .
اکثریت بسیار قابل توجهی از شرکت کنندگان در این نظرسنجی با هدف قرار گرفتن غیرنظامیان مخالفت کردند .
آنها هرگونه حمله به غیرنظامیان از جمله غیر نظامیان امریکایی شاغل در کشورهای اسلامی و شهروندان امریکا را رد کردند .
اکثر مسلمانانبر این باورند که این حملات مخالف تعالیم اسلامی است.
در مغرب پنجاه و هفت درصد این حملات را به هیچ وجه موجه نمی دانند, نوزده درصد این حملات را به صورت ضعیفی موجه می دانند.
شش درصد از مغربیها این حملات را موجه و دو درصد این حملات را کاملا موجه می دانند.
در مصر نیز هفتاد ودو درصد اصلا این حملات را موجه نمی دانند.
شش درصداین حملات را به صورت ضعیفی موجه می دانند.
هشت درصد از مصری ها اینحملات را موجه می دانند و هفت درصد از آنها به شدت از این حملات حمایت می کنند.
در پاکستان نیز هشتاد و یک درصد به شدت با هدف قرار گرفتن غیرنظامیانمخالفهستند, هشت درصد این حملات را به صورت ضعیفی موجه می دانند , چهاردرصد این حملات را موجه می دانند و فقط یک درصد از پاکستانی ها به شدت از هدف قرار گرفتن غیرنظامیان حمایت می کنند.
در اندونزی نیز نگرشی مشابه با سه کشور فوق وجود دارد بطوریکه هشتاد وچهار درصد از مردم این کشور با هدف قرار گرفتن غیرنظامیان به شدت مخالف هستند.
فقط هفت درصد این حملات را به صورت ضعیفی موجه می دانند .
سهدرصد این حملات را موجه می دانند و یک درصد به شدت از این نگرش حمایت میکنند.
به طور میانگین هفتاد و پنج درصد از مردم این چهار کشور اسلامی معتقدند حمله به غیر نظامیان به هیچ وجه موجه نیست .
ده درصد نیز معتقدنداین حملات به صورت ضعیفی موجه است.
پنج درصد نیز این حملات را موجه میدانند و سه درصد به شدت این حملات را موجه می دانند.
دکتراستیون کال ازمسوولان موسسه افکار سنجی ورلد پابلیک اپینین با ارائه امار و ارقام مربوط به نتایج بررسیهای اخیر در چهار کشور اسلامی درباره نگرش مردم آنها به امریکا تصریح کرد در جهان به صورت کلی نگرشهای منفی دربارهامریکا در سالهای اخیر افزایش شدیدی داشته است.
یکی از عوامل شکل گیری این نگرش آن است که جهانیان تصور می کنند امریکا در استفاده از نیروینظامی از طریق نظام قوانین و نهادهای بین المللی به گونهای غیرقابلمهار عمل می کند .
این وضع بویژه در جهان اسلام مشهود است بطوریکه نگرشهای منفی درباره امریکا در کشورهای اسلامی وجود دارد.
سوال مطرح ایناست که آیا این نگرشهای منفی برای امریکا مهم است یا خیر .
برخی بر این باورهستند این نگاه منفی به امریکا از آن جهت اهمیت دارد که همین احساسات منفی مسلمانان را به افتادن در دام القاعده سوق می دهد.
مردم کشورهای اسلامی آنقدر از دست امریکا عصبانی هستند که این وضع سبب شدهاست آنها از القاعده در مبارزهاش با امریکا حمایت کنند.
از سوی دیگر برخی می گویند این وضع سبب می شود مسلمانان جهان وقتی مجبور باشند میان امریکا و القاعده یکی را انتخاب کنند به سوی امریکا گرایش پیدا خواهند کرد چرا که آنها از اقدامات تروریستی القاعده نگران هستند.
اما نتایج تحقیقات فوق نشان داد که هیچ یک از این نگرشها به صورت کامل درست نیست.
البته نتایج همین بررسی هم نشان می دهد که این احساسات ضد امریکایی سبب می شود اقدامات القاعده و رشد آن در جهان اسلام اسانتر شود.
این استاد دانشگاه مریلند امریکا در ادامه تصریح کرد جالب توجه اینکهاین نگرش منفی در کشورهایی دیده می شود که دولتهای آنها عمدتا با امریکا روابط خوبی دارند.
این کارشناس امریکایی در ادامه خاطر نشان کرد مردم کشورهای اسلامی و سران این کشورها از چندین دهه قبل تاکنون نگرشهای منفی درباره دولت امریکا داشته اند.
مسلمانان با نگاه کل جهانیان موافق هستند که امریکا به ارمانهای خودش درباره دموکراسی و قوانین بین المللی پایبند نیست.
افزون براین شکوه و شکایتهایی به صورت خاص درباره حمایت امریکا ازاسرائیل در مقابل فلسطینی ها و جهان عرب در کل مطرح شده است .
گفته میشود امریکا از نفت کشورهای خاورمیانه بهره برداری می کند و به صورت مزورانه از دولتهای غیر دموکراتیکی در منطقه حمایت می کند که در جهت منافع کاخ سفید قرار دارند.
همچنان این نگرشها در کشورهای اسلامی به قوت خود باقی است.
اما نوعی احساس جدید در کشورهای اسلامی نیز شکل گرفته که پس از حملات یازده سپتامبر سال دو هزار و یک بوجود آمدهاست.
این روند تشدید احساسات منفی قبلی مسلمانان درباره امریکا نیست بلکه نوعی نگرش جدید درباره نیات امریکا بوجود آمدهاست .
ظاهرا مسلمانان فکرمی کنند امریکا به جنگ جدیدی ضد اسلام وارد شده است.
خشم جدیدی ازامریکا در میان مسلمانان پس از حملات یازده سپتامبر بوجود آمدهاست .
گویا امریکا پس از این رویداد به این باور رسید که اسلام خاک آن را هدف قرار داده است و از اینرو اینطور برداشت می شود که امریکا ضد اسلام اعلام جنگ کرده است.
بوش در همین راستا بارها از عبارت" جهادگران"استفاده کرده است .
در همین راستا تعجبی ندارد که اکثر مردم کشورهای اسلامی از خروج نیروهایامریکایی از کشورهای اسلامی حمایت کنند.
این تحلیلگر امریکایی در ادامه خاطر نشان کرد مردم کشورهای اسلامی القاعده و امریکا را عمدتا نامشروع می دادند اما باز هم در میان این دو, امریکا خطر بزرگتری تلقی می شود.
گویا وضع به گونهای است که مسلمانان در دنیایی زندگی می کنند که دو جنگ سالار به نامهای امریکا و القاعده درآن فعال هستند.
مسلمانان هیچ یک از این دو را دوست ندارند اما یکی از آنها یعنی امریکا از طرف مقابلش یعنی القاعده بسیار قوی تر است .
تازمانی که طرف ضعیف در مقابل طرف قدرتمند بایستد منطقی به نظر می رسد که مسلمانان نفرت خود را از طرف ضعیف تر کم اهمیت جلوه بدهند.
این کارشناس امریکایی در ادامه تصریح کرد شاید امریکا بتواند در شرایط کنونی گامهایی بردارد که از این نگرش منفی مسلمانان درباره امریکا کاسته شود.
مهمترین چالشی که در این میان مطرح است اطمینان خاطر دادن امریکابه مسلمانان از طریق شواهد متقن است مبنی بر اینکه امریکا اسلام را هدف قرار ندادهاست.
ممکن است گامهایی نمادین را بتوان برداشت تا همین تاثیر را داشته باشد.
مهمترین نکته در این میان آن است که چگونه امریکا نیروی نظامی خود را در جهان اسلام نشان می دهد و نیات بلند مدت خود را بیان میکند.
بی تردید امریکا در آینده با چالشهایی مواجه خواهد شد و توجه بهاین نکته بسیار حائز اهمیت است که وقتی امریکا از نیروی نظامی استفاده می کند چه اثرات جانبی مترتب این اقدام است.
احتمالا وقتی که امریکا بدون مشروعیتی که ناشی از یک روند اقدام چند جانبه باشد اقدام کند ,این اثار جانبی بیشتر خواهد بود.
به همین قیاس ,این اثار در منطقهای که مناسبات ان با امریکا با شدت باورهای دینی گره خورده شدیدتر است.
شاید گفته شود که هزینههای این وضع در برابر اهداف راهبردی که مدنظرامریکا است مهم نباشد اما نباید به هیچ وجه تصور کرد که هزینه های این اقدام زیاد نخواهد بود .