کد خبر: ۱۲۹۶۷۰
تاریخ انتشار: ۰۹:۴۲ - ۲۱ آذر ۱۳۸۹
سایت دی نا نوشت:

و خدایی که در این نزدیکی ست ...

چه رازی میان حفره دود گرفته سقا خانه است، وقتی نور شمعی را در دل خود جا میدهد... صدای هق هق گریه زنی زیر چادر حیا... پیرمردی با کوله باری غم بر دوش در آرزوی شفای بیمار خود... جوانی عاشق در حسرت وصال... ومن... میان این هیاهوی نیاز پی جور چه رسیدم به این مکان...عجب بوی بارانی... بوی اشک و گریه و بوی گلاب... و خدایی که همین نزدیکی ست. ...

در پس این پنجره‏ی مشبک آهنی چه رازی نهفته است، به یقین تشنه نیستم به آب...گمشده ام در برهوت ظلمات... دربه در سوسوی چراغی روشن... اینک معجزه... .

در این حفره های کوچک تشنگی معنای خود را در دالان های تاریخ به یادگار گذاشته و نور جای تاریکی را گرفته است. می گویند نام این مکان سقاخانه است، سقا... بی دست... ابوالفضل(ع)... حسین(ع)... اهل حرم... کربلا... فرات... عطش... .

هنگام عبور از محله‏ ها و بازارهای قدیمی تهران و برخی شهرهای بزرگ ایران، نوعی حجره‏ی کوچک یا تورفتگی، توجه آدمی را به خود جلب توجه می‏کند که در دیواری تعبیه شده یا درز دو دیوار را در برمی‏گیرد، و پنجره‏ی مشبک آهنی، قسمتی از آن را می‏پوشاند. این مکان "سقاخانه" نامیده می‏شود. سقاخانه به غرفه یا نیم‏بابی گفته می‏شود که مردم در آن، آبگاهی راه اندازی کرده اند، جام یا پیاله‏ای در آن قرار داده اند تا آب در دسترس همگان قرار گیرد. این اقدام توسط شیعیان، بیشتر همزمان با روضه‏خوانی حضرت سیدالشهدا و به یاد تشنگان و شهیدان کربلا به وجود آمده و از زمره‏ی کارهای ثواب به حساب می‏آید.

داخل این تورفتگی، شیرهای متصل به مخزنی پشت دیوار، یا مخزن آب بزرگ استوانه‏ای از مس دیده می‏شود. مخزن مسی گاهی به تزییناتی آراسته است. بالای آن سه قبه دارد. از روی قبه‏ی میانی که از دو قبه‏ی دیگر بزرگتر است، دست پهن مسینی برافراشته است که روی آن، با خط خوش، کلماتی را به صورت مشبک نوشته‏اند. چند پیاله‏ی آب‏خوری سنگین مسی با زنجیر به مخزن متصل‏اند. از دیوار عقب تورفتگی، شمایل‏هایی به رنگ‏های درخشان آویزانند و دور و بر مخزن آب، شمع‏هایی گذاشته‏اند که بعضی روشنند و بعضی سوخته‏اند. تکه پارچه‏هایی به میله‏های پنجره‏ی مشبک بسته‏اند. بر چهارپایه‏ی پهلوی سقاخانه، پیرمردی می‏نشیند که شب‏های جمعه کار او آب دادن و شمع فروختن و شاید نوحه خوانی است. این مکان مقدس غریب، کیفیت آیینی سحرآمیزی دارد.

سقاخانه‌ها در ابتدا جنبه خدماتی داشتند و بانیان آنها بیشتر به منظور ثواب بردن، اقدام به ساخت و نگه داری آنها می‌کردند. برخی سقاخانه‌ها دائمی بودند و برخی دیگر در زمانهای خاص بویژه به هنگام عزاداری محرم برپا می‌شدند. برای آگاهی دادن به رهگذران در شب، شمع‌هایی در اطراف سقاخانه تعبیه و روشن می‌شد که بعدها جنبه‌ای مذهبی پیدا کرد و کسانی که نذر و نیازی داشتند هر شب جمعه، شمع‌هایی را در سقاخانه‌ها روشن می‌کردند.

شیعیان ایران، به خصوص در سده‏ها و دهه‏های گذشته، با یادآوری مصیبت تشنگی اصحاب امام حسین (ع)، و با انجام اعمال انسان دوستانه - مانند باز گذاشتن آب به روی مردم، درست کردن منبع‏ها و آبخوری ها و حمل آب بر دوش و پخش آن بین مردم سعی می‏کنند خود را از ناپاکی و شقاوت بنی‏امیه دور کرده و مظلومیت و جوانمردی بنی‏هاشم را بستایند و خود را به آنان نزدیک سازند. و از طرفی، با احداث سقاخانه‏هایی که آب در آنها جریان داشته، یا نگهداری می‏شود و به آسانی در دسترس مردم تشنه، رهگذران خسته و عزاداران مراسم مذهبی قرار می‏گیرد، سعی در زنده نگه داشتن یاد واقعه‏ی کربلا و ادای دین مذهبی خویش، نسبت به این واقعه دارند.

افرادی که به سقاخانه‏ها رفته و با آن ارتباط دارند، انسان‏هایی پای‏بند به مذهب و دارای باور، اعتقاد و نوعی شیفتگی مذهبی‏اند. آنان تنها به نوشیدن آب اکتفا نمی‏کنند، شمع روشن می‏کنند، ذکر می‏خوانند، واقعه‏ی کربلا و مصیبت‏های بی‏شمار فرزندان پیامبر را از نظر می‏گذرانند، حتی دقایقی گریه می‏کنند، دخیل می‏بندند، پول می‏اندازند و نذر و نیازهای خود را بازگو می‏کنند و به این طریق ارادت و دوستداری خود را نسبت به ائمه اطهار، به خصوص حضرت امام حسین (ع) ابراز می‏دارند.

سقاخانه، مانند امامزاده‏ها و اماکن متبرکه، به عنوان مکان مذهبی، ارتباط و بستگی افراد را با باورها برقرار می‏سازد. ورود به مسجد و ذکر مصیبت و ادای آیین‏های نذر در آن، به خصوص برای بانوان و شاغلان و رهگذران گاه میسر نبوده است، اما این مسائل با وجود سقاخانه‏های گوشه و کنار محله‏ها، برطرف شده است.

سقاخانه فاقد شکوه و جلال معماری وسیع بناهای معروف است، ولی در مقابل از نوعی صمیمیت و روحانیت در انزوا برخوردار است که راز و نیاز، و ذکر نذر و حاجت را جلا و صفایی تسلی گر می‏دهد. گودی سقاخانه، گویی برای سر فرو کردن و زمزمه کردن و همسوزی با شمع‏های برافروخته است. برخلاف اماکن دیگر که به خاطر داشتن فضای زیاد، مناسب عبادات و آیین‏های دسته جمعی هستند، سقاخانه با ذکرها و عبادات فردی همسازی بیشتر دارد. این مکان کوچک، نقطه‏ی تماس و همسویی مردمان کوچه و بازار، با تفکر اعتقادی و خاطره‏ی قومی خویش، و محل اتصال کمبودهای نهفته در مشغله‏های زندگی، با لحظه‏ی ازلی آیینی است که زاییده واقعه‏ ایی مذهبی، در دل تاریخ است.

سقاخانه به خاطر شکل خاص و ابزار و اشیایی که در آن نهاده شده مانند، مخزن نقش دار آب، پنجه‏ی مسی بالای مخزن، که نماد مراسم محرم است، علم‏ها و تصاویری که سمبل عاشورا و حماسه حسینی‏اند، نماد تجسم زمان واقعه‏ی کربلا و اساسا زمان مذهبی و آیینی، در مکان آیین است. تلفیق و تجسم زمان در مکان، در بیشتر اماکن مذهبی مشرق زمین و در بناها و معابد مردمان آیین‏پرداز، به چشم می‏خورد. شکل خاص و فرم کلی این بناها، از نظر معانی نمادین اشکال به کار رفته در آنها نیز، نشانگر این تلفیق است، چرا که شکل اغلب معابد، اماکن متبرکه و سقاخانه‏ها، در پایین چهارگوش و در بالا گرد و مدور یا گنبدی جناقی است. از نظر دیدگاه آیینی اشکال، مربع و چهارگوش نماد زمین و مکان است، در حالی که دایره و گردی نشانه‏ی آسمان و زمان. و هم‏آمیزی مربع و دایره، یا چهارگوش با گردی گنبد، نشانه‏ی آمیزش و تعجین زمین و آسمان، و تلفیق مکان با زمان است.

سقاخانه‏ها، از دیدگاه‏های مختلف، مکان‏هایی کاملا مذهبی هستند، مکان‏هایی همپایه‏ی معابد بودایی یا عبادتکده‏ی بعضی از ادیان. با این تفاوت که مورد استفاده‏ی عموم بوده و با مقیاس بسیار کوچکتر بنا می‏شوند، و جایی برای نشستن و عبادت کردن ندارند.

از جهتی دیگر، سقاخانه‏ها سمبلی از آب فرات‏اند که هر رهگذر شیعه مذهب، با دیدن آن، یاد عاشورا را در ذهن زنده کرده و با سلام فرستادن به حسین (ع) و یارانش، و لعن کردن کشندگان آنها و کسانی که آب به روی آنان بستند، سهمی از رسالت مذهبی خویش را ادا می‏کنند. در اساس یکی از فلسفه‏های وجودی سقاخانه، یادآوری واقعه‏ی عاشورا به مردمان و رهگذران کوچه و بازار است. یادآوری اولیا و اشقیا، و یادآوری ظالم و مظلوم در میان همه‏ی مشغله‏ها و گرفتاری‏های روزمره‏ی زندگی. و بی‏تردید به خاطر همین تذکار و یادآوری است که بیشتر سقاخانه‏ها در محل‏های قدیمی، شلوغ و پر رفت و آمد شهرها ساخته شده‏اند.

معماری سقاخانه های تهران

در تهران حوالی میادین توپخانه، بهارستان، قیام، مولوی و بازار، سقاخانه‏های بیشتری به چشم می خورند، در این محل‏ها، خرده‏فروش‏ها، باربران، کارگران تشنه و عابران خسته از پرسه‏ای بی‏پایان، برای نوشیدن آب به سوی سقاخانه روانه می‏شوند و در اوج خستگی و تشنگی، پیاله‏ی مسی را از آب پر می‏کنند، تا قد برمی‏افرازند که ظرف آب را بر لب نهاده و خود را سیراب کنند، بالای سر می‏خوانند: "بنوش به یاد تشنگان کربلا". و افراد بی‏سواد با دیدن سیمای تمثال معصومانه‏ی حضرت ابوالفضل و مشک خالی او، تشنگی فرزندان پیامبر در سرزمین کربلا، به ذهنشان متداعی می‏شود. فرط تشنگی و خستگی و یادآوری تشنگان بی گناه صحرای نینوا، دلبستگی، شیفتگی و سوز دل او را برای اولیا، و نفرت او را نسبت به اشقیای همه‏ی زمان‏ها، دامن می‏زند.

بزرگی، میزان تزیینات و اهمیت سقاخانه‏ها، رابطه‏ی مستقیم با محله‏ای دارد که در آن قرار گرفته‏اند. سقاخانه‏هایی که در اطراف میادین و محله‏های پر رفت و آمد یا خیابان‏های عریض و شلوغ هستند، بزرگ‏تر و با تزیینات بیشتر مشاهده می‏شود و هر چه به سمت کوچه‏های تنگ با دیوارهای قدیمی کاه گلی می‏رویم، سقاخانه‏ها کوچکتر و مهجورتر می‏شوند.

در ابتدا که سقاخانه ساخته می‏شد، مغازه یا حجره یا زیرپله‏ای، ساختمان آن راتشکیل می‏داد. سقاخانه‏هایی هم وجود داشتند که چهار طرف آنها باز بوده و دارای اسکلتی فلزی بوده‏اند. سقاخانه‏های فلزی دارای گنبدی از فولاد بوده‏اند و چهار طرفشان با پنجره‏ای مشبک محصور شده بود. از این نوع سقاخانه‏ها، امروز نمونه‏ای به چشم نمی‏خورد و ما بیشتر سقاخانه‏هایی را که در شکافی منزل یا مسجد بنا شده، می‏شناسیم.

سطح داخلی سقاخانه‏ها با مواد و مصالح گوناگونی پوشیده می‏شود: کاشی‏کاری، آینه‏کاری، گچ‏بری، خاتم و منبت و نقاشی، جلوه‏هایی از انواع پوشش سطح داخلی سقاخانه‏هاست. کاشی‏کاریها یا رنگین و منقوش هستند یا ساده کاربرد بیشتری در داخل سقاخانه دارد، زیرا دود حاصل از سوختن شمع‏ها، کاشی را سیاه و فرسوده می‏کند. کاشی‏های منقوش که با گل و بوته‏های تجریدی و اسلیمی‏های رنگین،نقاشی شده، برای سطوح بیرونی استفاده می‏شود در بعضی از سقاخانه‏ها که کاشی‏کاری نقاشی شده یا خطاطی شده در اطراف و یا بالای سردر دیده می‏شود.

آیینه‏کاری و گچ‏بری، به دلیل ظرافت و شکنندگی، اغلب در داخل سقاخانه به کار گرفته می‏شود. آیینه‏کاری‏ها به سبک آیینه‏کاری قبور متبرکه‏ی اسلامی انجام گرفته است. گچ‏بری‏ها به دو روش ایرانی - اسلامی، و غربی ساخته می‏شوند. در گچ‏بریهای ایرانی، قوس‏ها و شاخ و برگ‏های ساده شده‏ی گیاهان (اسلیمی) و گل‏ها را می‏توانیم ببینیم و در گچ‏بری سبک غربی، خطوط صاف و کم‏انحنا، که گاهی معماری کلیساهای اروپا را تداعی می‏کنند. البته مورد اخیر در معدودی از سقاخانه‏های تجدید مرمت شده، به چشم می‏خورد.

سقاخانه‏هایی در تهران وجود دارد که با سنگ ساخته و پرداخته شده، و در واقع نشانی از هنر حجاری است. از این نوع، یکی در خیابان ناصر خسرو و دیگری در ضلع شمالی مسجد شاه دیده می‏شود. سقاخانه‏ی مسجد شاه که شاید قدیم‏ترین سقاخانه‏ی تهران بوده، و در دوره‏ی فتحعلی شاه قاجار بنا شده است، ویژگی‏های سقاخانه‏های کوچه و بازار را ندارد. آیه‏ای از قرآن کریم روی چهارچوب سنگی این سقاخانه به چشم می‏خورد و ماهی‏هایی روی حوضچه‏ی سقاخانه کنده‏کاری شده‏اند که درهم پیچیده و تزیینی به نظر می‏رسند.

معماری سقاخانه‏ها از خیلی جهات به معماری مساجد و محراب‏ها شبیه و نزدیک است. قوس‏هایی که در یک محراب مسجد دیده می‏شود، با اختلافی بسیار ناچیز در سقاخانه‏ها نیز مشاهده می‏شود. البته در نظاره‏ی سقاخانه‏های امروز، با گونه‏ی تغییر یافته و عوض شده‏ی سقاخانه‏های قدیم مواجه می‏شویم. این تغییرات به سبب گذشت زمان و تجدید اساسی بناهاست. بر اثر افراط در بازسازی و تجدید بنا با سقاخانه‏هایی روبه‏رو می‏شویم که با نمای قبلی خود، اشتراک و تشابه کمتری دارد. ممکن است نوع معماری و وسعت سقاخانه تغییر پیدا کند ولی به طور یقین، مکان قبلی تغییر نمی یابد، به همین دلیل است که اغلب سقاخانه‏ها با معماری و مصالح امروزی بازسازی می‏شوند.

سقاخانه‏های تهران و شهرهای دیگر، در عمل از یک نوع معماری و اسلوب ساختاری ثابت و واحدی برخوردار نیستند. اعمال سلیقه در ساخت سقاخانه‏ها، متنوع بودن معماری، کوچک و کم‏اهمیت بودنشان در مقایسه با مساجد و مکان‏های مذهبی، امکان وحدت فرم و شکل را از آنها می‏گیرد. البته وجود این تنوع شکل و ساختار، از نظر بصری و دیدگاه هنر آیینی - مذهبی، برتری و مزیتی برای این اماکن محسوب می‏شود.

بیشتر سقاخانه‏های امروز، به هر دلیلی، یکی از ارکان اصلی خود را از دست داده‏اند. سقاخانه‏هایی به چشم می‏خورد که به دلیل اعتقادی بودن صرف، آب از اجزای اصلی‏شان حذف شده، و جای دیگر در بعضی از آنها، دیگر شمع روشن نمی‏شود و جایی هم برای این کار وجود ندارد.

اندازه‏ی فرورفتگی داخل، در اغلب سقاخانه‏ها متفاوت است و معمولا بین 2 متر و سی سانتی‏متر، متغیر می‏باشد. تقریبا همه‏ی سقاخانه‏ها، با ارتفاع تقریبی یک متر آبخوری و شمعدانی دارند. اما این اندازه حتمی نبوده و در جاهایی دیده می‏شود که شیر آب از زمین 30 سانتی‏متر فاصله دارد و نوشیدن آب را مشکل می‏کند. جای دیگر بلندی شیر آب به 5/1 متر می‏رسد که برای رفع مشکل، بلندی و سکوی پله مانندی جلو آن درست کرده‏اند.

سقاخانه‏ها معمولا در مکان‏هایی بنا می‏شد که مشغله‏ی مردم زیاد، و دسترسی به آب غیرمقدور یا سخت بوده است. حفر چاه و استفاده از تلمبه در احداث سقاخانه، این امکان را فراهم می‏ساخت تا مردم بازار از آن استفاده کنند. و در صورت نبودن چاه، عده‏ای بر مبنای نذر و نیت قبلی، آب را از نقطه‏ای دور دست آورده و مخزن سقاخانه را برای استفاده‏ی عموم پر می‏کردند.
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"