کد خبر: ۱۳۰۲۳۶
تاریخ انتشار: ۱۵:۴۱ - ۲۸ آذر ۱۳۸۹
تهران امروز: جلسه محاكمه پنج متهم به تعرض به يك زن جوان، در دادگاه كيفري استان تهران برگزار شد.

متهمان اين دادگاه اسفند ماه سال گذشته با شكايت اين زن روانه دادسراي جنايي تهران شدند. شيما با طرح شكايتي از اين پنج جوان مدعي شده بود اين افراد او را به خانه‌اي كشانده و مورد تعرض جنسي قرار داده اند.اين زن گفت: آن روز يكي از اين جوان‌ها به نام سعيد كه از قبل با او ارتباط داشتم به بهانه خريد هديه براي من، مرا سوار اتومبيل خود كرده و به دماوند برد اما در آنجا يك‌مرتبه با تهديد سلاح مرا به خانه‌اي خلوت كشانده و به همراه چهار دوست خود تحت اذيت و آزار قرار داد.

با احضار اين پنج متهم وقتي آنها در مقابل اين اتهام شاكي قرار گرفتند خود را گناهكار ندانسته و مدعي شدند هيچ زوري در كار نبوده. در حالي كه تحقيقات درباره شاكي و متهمان آغاز شده واين افراد بازداشت شده و همچنين مشخص شده بود كه شيما زني مطلقه است اين زن چند روز بعد پيش بازپرس پرونده آمد و گفت كه هيچ شكايتي از اين پنج نفر ندارد.

ادعاي اخير زن جوان هم دوام نياورد و وي به فاصله كمتر از يك هفته دومرتبه در دادسرا حضور يافته و با طرح شكايتي مجدد گفت: بار قبل از ترس تهديد‌هاي متهمين شكايت خود را پس گرفته بوده ولي با توصيه خانواده‌اش قصد بيان مجدد واقعيت را دارد: اين پنج مرد مرا مورد اذيت و آزار قرار داده و بعد از آن رهايم كردند. با اين شكايت بار ديگر اين پرونده به جريان افتاده و پس از حدود 10 ماه از كليد خوردن اين پرونده شعبه 77 دادگاه كيفري استان تهران شاهد محاكمه متهمان اين پرونده بود. در ابتداي اين جلسه شاكي پرونده با تكرار حرف‌هاي خود گفت: من از مدتي قبل از اين حادثه با سعيد آشنا شده بودم ولي ارتباط خاصي با هم نداشته و فقط گاهي براي خريد يا تفريح به خيابان‌ها مي‌رفتيم. طي اين مدت سعيد مي‌گفت به من علاقه‌مند شده است و مرا دوست دارد. آن روز هم به موبايل من زنگ زد و گفت، براي اينكه محبتش را به من ثابت كند مي‌خواهد براي من كيفي گرانبها بخرد.من هم با او قرار گذاشته وسوار اتومبيل او شدم، اما سعيد از شهر خارج شده و مرا به خانه يكي از دوستانش در دماوند برد. من هم پيش قاضي آمده و از سعيد و دوستانش شكايت كردم اما آنها تهديد كردند كه اگر شكايت خود را پس نگيرم خانواده‌ام را اذيت خواهند كرد. من هم از سر ترس به حرف آنها گوش دادم. اما وقتي قضيه را به خانواده‌ام گفتم آنها به من دلگرمي داده و گفتند حمايتم خواهند كرد. به همين خاطر دوباره نزد قاضي آمده و شكايتم را به جريان انداختم.

اين ادعا با اعتراض متهمان همراه شده و سعيد متهم شماره يك اين پرونده با دروغ خواندن اين حرف‌ها گفــت: جناب قاضي من و شيما از سه ماه قبل از آن روز با هم آشنا شده و ارتباط داشتيم. وقتي من به او گفتم كه به خانه يكي از دوستانم بيايد و با آنها آشنا شود، شيما قبول كرده و با من به آنجا آمد.

شيما چند روز بعد وقتي فهميد من قصد ازدواج با او را ندارم، مرا تهديد به شكايت كرده و اين كار را هم كرد تا براي من و دوستانم پاپوش درست كند. پس از اين ادعاها قاضي از چهار متهم ديگر پرونده خواست تا در جايگاه حاضر شده و از خود دفاع كنند كه اين افراد اتهام تجاوز به عنف و ربايش شيما را قبول نكرده و آن را كذب محض خواندند. قضات دادگاه هم پس از شنيدن اين گفت و شنودها تشكل شور دادند تا راي خود را درباره اين پرونده صادر كنند.
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"