کد خبر: ۱۳۲۱۷۷
تاریخ انتشار: ۰۹:۵۰ - ۱۸ دی ۱۳۸۹
جوان: ‌ آنچه مؤسسه ویكی لیكس، تحت عنوان انتشار اسناد محرمانه از آن یاد می‌كند، نشر ملغمه‌ای از داده‌‌هاست كه بیشتر آنها با حساب و كتاب منتشر شده، اما برخی از آنها هم نوعی درز اطلاعاتی است. در این بین، سوء استفاده برخی جریان‌ها از این داده پراكنی‌ها و جا زدن منویات خودشان به نام اسناد ویكی لیكس هم، بخش دیگری از این پازل به ظاهر پیچیده اما كم اهمیت است.
مؤسسه ویكی‌لیكس مجموعه‌ای از اسناد محرمانه، شایعات، خبرهای سوخته و تكراری، نقل قول‌هایی از افراد مشهور و غیر مشهور است كه بیشتر دولت‌ها را هدف قرار داده است. توجه به آنچه منتشر شده و آنچه منتشر نشده و عنایت به این مسئله كه كدام طرف‌ها از این به اصطلاح افشاگری سود می‌برند و كدام گروه‌ها ضرر می‌كنند، می‌تواند در شناسایی اهداف این عمل كارساز باشد.

داده‌‌های ویكی‌لیكس بار دیگر اثبات كرد كه دولت‌ها، جهان را اداره نمی‌كنند بلكه مؤسسات فرا دولتی و فراملیتی كه در ابعاد گوناگون سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی فعالیت می‌كنند، مدیران جهانند. صاحبان این مؤسسات از ملیت‌های متفاوتند اما ملیت نمی‌شناسند. آنها اذهان عمومی را به سمت و سوی اشخاص مورد نظر خود سوق می‌دهند تا آن افراد رئیس دولت كشورهایشان شوند. این یك كنسرسیوم است و همه باید برای هدفی واحد تلاش كنند. ویكی‌لیكس، داده این كنسرسیوم است كه نه آنچنان پر اهمیت و نه بی‌اهمیت است. باید ریشه‌ها و اهداف آن را متناسب با هر گوشه جهان شناسایی كرد و فهمید كه صاحبان قدرت برای آینده جهان و بشریت چه توطئه‌هایی ترتیب داده‌اند.

اسنادی برای خط كشی بین ملت‌ها

منتشر كنندگان اصلی ویكی‌لیكس اهداف كوتاه، میان و بلند مدتی را برای كار خود، تعریف كرده‌اند كه خلاصه آن امنیتی كردن كامل، فضای بین كشورها و حتی بین آدم‌هاست. در كوتاه مدت ایجاد انشقاق بین برخی كشورها با یكدیگر یا بهره‌برداری‌های جناحی در درون امریكا و كشورهای اروپایی، هدف منتشر كنندگان این داده‌هاست.

ایجاد جو بی‌اعتمادی و حتی دشمنی بین كشورها و ملت‌ها و به وجود آوردن انشقاق در درون یك كشور، از جمله اهداف كوتاه مدت داده پراكنی ویكی‌لیكس است. رسوب حاصل از این اختلاف‌ها، بعدها می‌تواند به كارگردانندگان مؤسساتی چون بیلدربرگ بیاید و آنان را در ادامه سیطره‌شان بر جهان كمك كند.


یك نكته بسیار مهم در داده پراكنی ویكی لیكس آن است كه رژیم صهیونیستی، روسیه و چین كمترین ضررها را دیده‌اند و عرب‌ها بزرگ‌ترین قربانیان هستند. البته ممكن است در آینده این به اصطلاح اسناد، دامن شرق آسیایی‌ها و روسیه را بیش از این بگیرد، اما در حال حاضر كانون این اخبار، خاورمیانه است. حتی افریقا و امریكای لاتین، ضرری نكرده‌اند تا آنجا كه در امریكای جنوبی علیه دستگیری آسانگ، مدیر ویكی‌لیكس، تظاهرات به پا شد. با این حال برنده اصلی بازی ویكی‌لیكس، رژیم صهیونیستی و صهیونیست‌های جهان هستند. آنها با به هم ریختن مناسبات در حال شكل‌گیری در خاورمیانه، به دنبال طرح‌هایی به سود خود هستند.

به داده‌های منتشر شده توجه كنید. ابتدا روابط ایران و عربستان سعودی كه در حال بهبودی است را هدف گرفت. بر اساس داده‌‌های ویكی‌لیكس، پادشاه عربستان سعودی از امریكایی‌ها خواسته به ایران حمله كنند و جلوی فعالیت هسته‌ای‌‌اش را بگیرند. این خبر به نقل از مسئولان بحرینی و اماراتی هم اعلام می‌شود. اگر این اخبار صحت هم داشته باشد، در سال‌های گذشته انجام گرفته است. چرا آن زمان كه روابط ایران با این كشورها سرد بود چنین اسنادی رو نشد. و اكنون كه دیپلماسی خلیج فارس ایران در حال تقویت است. افشاگری می‌شود. در باب مسائل افغانستان، اخباری ضد امریكا منتشر می‌شود كه عادی و تكراری است و كسی از شنیدن‌ آن تعجب نمی‌كند، اما انتشار خبرهایی مبنی بر كمك ایران به گروه‌های افراطی در این كشور، جز با هدف ایجاد اختلاف بین دو ملت نبوده است.

ترتیب دهندگان اصلی اشغال افغانستان، از نفوذ اندیشه انقلاب اسلامی درهمه جهان از جمله افغانستان بیم دارند و تلاش می‌كنند با تحریك ملت و دولت این كشور، پای ایران را ببرند تا راحت‌تر به چپاول و اشغالگری بپردازند.

انتشار این خبر كه ایران، تعداد زیادی از اسیران عراق را كشته، تنها و تنها برای دامن زدن به اختلافات میان دو ملت است. والا كیست كه نداند رفتار مهربانانه جمهور اسلامی ایران با اسرای عراقی موجب شد هزاران نفر از آنها تقاضای پناهندگی كنند و خواستار ماندن در ایران شوند. در طرف مقابل آثار آزار و شكنجه بعثی‌ها، هنوز روی تن آزاده‌های ایرانی باقی است. با این حال ملت عراق در به وجود آمدن این داغ‌ها، بی‌گناه است و بعثی‌ها و حامیان غربی‌شان مقصرند. در این بین انتشار اسنادی كه دخالت سعودی‌ها در انفجارها و دیگر اعمال تروریستی عراق را اثبات می‌كند، بخش دیگری از این داده‌پراكنی است، اما قبل از تحلیل این خبرها باید به یك نكته ظریف دقت كرد.

شباهت با فریب‌رسانه‌ای

یك شیوه ناجوانمردانه رسانه‌ای وجود دارد كه سال‌ها مورد سوءاستفاده شبكه‌هایی چون BBC، CNN، شبكه‌های رژیم صهیونیستی و برخی شبكه‌های عربی وابسته به صهیونیسم قرار می‌گیرد و آن گنجاندن درصد كمی از اخبار كذب اما مهم در بین انبوهی از اخبار درست است. گاه یك خبر درست هم با تغییر كلماتی، جهت مورد نظر گردانندگان رسانه‌ها را پیدا می‌كند كه استفاده از این شیوه هم مرسوم است. ویكی‌لیكس از این دو شیوه سوءاستفاده بزرگی كرده و برای باورپذیر كردن داده‌های خود، از این شیوه‌ها بهره برده است.

بنابراین مجموعه‌ای از اخبار كذب و شایعات را در درون برخی اخبار صحیح قرار داده و منتشر كرده است یا اینكه با ویرایش بعضی اخبار صحیح و تزریق آنچه موردنظر گردانندگان اصلی است، خواسته به اهداف خود دست یابد. برای اینكه اثبات كند، با طرف خاصی دشمنی یا دوستی ندارد، علیه همه هم اسنادی منتشر كرده، اما واقعیت این است كه اسناد منتشره علیه مقامات اروپایی و امریكایی كم‌تعداد و سوخته و تكراری است اما آنچه علیه دولت‌های خاورمیانه منتشر شده، جدید است. بنابراین معلوم است كه با برخی سرانی كه علیه آنها اسنادی منتشر شده، هماهنگی‌هایی صورت گرفته است. با این حال، واكنش واقعی (به دور از جنگ زرگری) برخی مقامات غربی به برخی از اسناد و دستگیری آسانگ نشان می‌دهد، درز اطلاعاتی هم رخ داده است. البته دستگیری آسانگ به نوعی محافظت از او برای جلوگیری از ترور او شبیه است؛ چراكه ممكن است برخی افراد بی‌اطلاع از ماهیت ویكی‌لیكس، بخواهند او را ترور كنند.


صهیونیست‌ها برنده میدان ویكی‌لیكس

علاوه بر اینكه مقامات رژیم صهیونیستی از بابت انتشار اسناد ویكی‌لیكس اظهار شادمانی می‌كنند دلایل دیگری بر صهیونیستی بودن ماهیت این اسناد و فعالیت‌ها وجود دارد. مقر این مؤسسه در سوئد قرار دارد. جایی كه به شدت تحت نفوذ و كنترل صهیونیست‌هاست و دولت این كشور در برابر صهیونیست‌ها، قدرت كمی دارد. آسانگ یك استرالیایی است. كشوری كه مهاجران بسیاری را در خود جای داده و هنوز زیر سلطه انگلستان (پدرخوانده رژیم صهیونیستی) است. وقتی هم آسانگ دستگیر می‌شود برخی مؤسسات صهیونیستی در امریكای لاتین، برای آزادی او دست به تظاهرات می‌زنند. بیشتر اسناد ویكی‌لیكس علیه كشورهای عربی، ایران و جریان مقاومت است و به نوعی می‌خواهد اوضاع خاورمیانه را به نفع رژیم صهیونیستی به هم بریزد. در این بین روسیه كه به دنبال نفوذ حداكثری در اروپا و خاورمیانه است، شادمانی خود را از انتشار اسناد ویكی‌لیكس پنهان نمی‌كند. به ویژه روس‌ها تحت فشار رژیم صهیونیستی از تحویل موشك‌های اس300 به ایران مخالفت كردند و در عوض حاضر شدند سیستم اس400 به تل‌آویو بفروشند. به نوعی قدرت‌هایی كه تحت سیطره مؤسسات چندملیتی و چندفعالیتی هستند در اتحادی تعریف شده تحت لوای ویكی‌لیكس برای به زیر سلطه كشیدن هرچه بیشتر خاورمیانه، همقسم شده‌اند تا از موجودیت رژیم صهیونیستی حمایت كنند.

آغازی بر خاورمیانه بزرگ امنیتی

از امریكا به عنوان امپریالیسم عریان یاد می‌شود. این بدان معناست كه نه تنها جنایات خود را مخفی نمی‌كند بلكه با استفاده از رسانه، آنها را به جهانیان نشان می‌دهد تا همه بدانند عاقبت مخالفت با واشنگتن چیست. انتشار تصاویری از زندان‌های گوانتانامو و ابوغریب كه در زمان جورج دبلیو بوش، رئیس جمهور سابق ایالات متحده رخ داد، جریانی كاملاً هدایت شده برای مرعوب ساختن جهانیان بود. امریكا با این اقدام به همه فهماند كه در افتادن با واشنگتن و سر باز زدن از اطاعت، چنین سرنوشتی را رقم خواهد زد. امپریالیسم عریان، مخصوص عصر رسانه است و الا در زمانی كه انگلستان ابرقدرت اول جهان بود، آنچنان رسانه‌ای وجود نداشت بنابراین مردم از جنایاتی كه 30 كیلومتر آنطرف‌تر از سوی انگلیسی‌ها اعمال می‌شد، مطلع نمی‌شدند، اما امروز در صدم ثانیه، جهانیان از وقایع اتفاقیه، مطلع می‌شوند، بنابراین نمی‌توان واقعیت‌ها را كتمان كرد. امریكا پا را از این فراتر نهاده و نه تنها پنهان‌كاری نمی‌كند، بلكه قبح‌شكنی از جنایت را از طریق رسانه دنبال می‌كند. با این حال، انتشار اسناد ویكی‌لیكس، كشورها و دولت‌ها را به سوی نوعی پنهان‌كاری سوق خواهد داد. این مسئله در منطقه خاورمیانه و شمال افریقا بیشتر نمایان خواهد شد. جایی كه انگلیسی‌ها برای خود نوعی حق قائل هستند و همواره در تلاش بوده‌اند كنترل این منطقه را در دست داشته باشند. از سوی دیگر، رژیم صهیونیستی از سال‌ها قبل به دنبال محقق كردن خاورمیانه بزرگ با محوریت خود است. هرچند با شكست ارتش این رژیم از مقاومت لبنان و حماس فلسطین، این رؤیا پریشان شد اما تل‌آویو و حامیانش همچنان به دنبال این مسئله هستند. حتی كسانی مثل لیونی، وزیر خارجه سابق رژیم صهیونیستی كه اصرار دارند تل‌آویو به مذاكره برای ایجاد كشور فلسطینی رضایت دهد، به دنبال آنند تا با این ترفند، كشورهای عربی را به سازش وادارند و زمینه را برای تحقق خاورمیانه بزرگ فراهم كنند. در این میان انتشار اسناد ویكی لیكس از یك سو و تلاش امریكا و رژیم صهیونیستی برای روی كار آوردن دولت‌های امنیتی در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا، نشان از اهداف انتشا راین اسناد به سود تل‌آویو دارد. براساس تفكر سرزمین موعود، روزی رژیم صهیونیستی باید قدرت اول جهان شده و آقایی دنیا از امریكا به آن منتقل شود. مسئله‌ای كه ناسیونالیست‌های امریكایی را به تحرك و حفظ موقعیت ایالات متحده واداشته است. مسئله تشكیل «امپراتوری اسرائیل» با وجود مخالفت‌های موجود در كشورهای عربی و افریقایی اطراف سرزمین‌های اشغالی، غیر ممكن است. بنابراین چنین جریان‌هایی باید كنترل یا نابود شوند. با توجه به اینكه انقلاب اسلامی، تفكر ضد صهیونیستی را در منطقه پمپاژ كرده و ایستادگی در برابر آن را رهبری می‌كند باید حصاری در برابر آن كشیده شود. این حصار با استفاده از نیروهای امنیتی در رأس حاكمیت كشورهای عربی انجام شدنی است.

آغاز برنامه از مصر

در حال حاضر رژیم صهیونیستی به شدت تلاش می‌كند، عمرسلیمان در مصر و بندر بن سلطان در عربستان سعودی به قدرت برسند. عمر سلیمان، رئیس دستگاه اطلاعاتی مصر است. این دستگاه اطلاعاتی چیزی در حد ساواك در رژیم پهلوی است و اسرائیلی‌ها معتقدند عمر سلیمان اسرائیلی‌تر از خودشان نشان داده است. در عربستان نیز بندر بن سلطان یك متحد استراتژیك برای تل‌آویو خواهد بود. دو گزینه امنیتی بودن و دوست رژیم صهیونیستی بودن باید در رهبران آینده كشورهای عربی و افریقایی وجود داشته باشد تا مقصود تل‌آویو حاصل شود. كمك بزرگی كه ویكی لیكس به تل‌آویو در این راه كرد، امنیتی كردن فضای بین كشورهای عربی با یكدیگر و با ایران بود. در واقع رژیم صهیونیستی به عرب‌ها فهماند كه باید در بلوك صهیونیستی قرار بگیرند و برای اینكه اطلاعاتشان به بیرون درز نكند به جای استفاده از نیروهای صرف سیاسی، از عناصر امنیتی در رأس حكومت استفاده كنند. اگر چنین اتفاقی در مصر و عربستان بیفتد، تمام كشورهای عربی به این سمت پیش خواهند رفت و خودبه خود مقصود رژیم صهیونیستی حاصل خواهد شد. در الگوی جدید، این كشورها پیاده‌نظام‌ اجرای «ایالات متحده اسرائیل» خواهند شد و حصاری محكم و مقاوم در اطراف تل‌آویو خواهند كشید تا از گزند ایران در امان بمانند. البته تل‌آویو می‌داند كه ایران، نبرد سخت نخواهد كرد، اما اینكه پیام انقلاب اسلامی در ملت‌های منطقه اثر كرده و آنان را به تحرك وا دارد برای آنها ناخوشایند و نگران‌كننده است. بنابراین روی كارآمدن حكومت‌های امنیتی یا امنیتی‌تر شدن حكومت‌های موجود در خاورمیانه و شمال افریقا، زمینه قیام‌ها و انقلاب‌ها را ضعیف كرده و اثرگذاری انقلاب اسلامی را كاهش خواهد داد. این تفكر، خواست آنهاست اما تفكر انقلاب اسلامی مرز، تركش و درفش نمی‌شناسد و چون در جان ملت‌ها اثر می‌گذارد، منشأ حركت می‌شود.

اجرای نقشه تل‌آویو از ساخت دیوار فولادی بین مصر و غزه آغاز اما چندی نگذشت كه بی‌اثر بودن آن نمایان شد. سپس تلاش شد اوضاع لبنان به هم بریزد كه با درایت جریان مقاومت و در صدر آن حزب الله به شكست انجامید. ماجرای انتخابات عراق بهانه‌ای شد تا بعثی‌ها دوباره به قدرت بازگردند، اما با روی كار آمدن مالكی فعلاً پروژه شكست خورده، هر چند تلاش‌ها برای سرنگونی دولت برآمده از مردم عراق ادامه دارد. ایجاد مشكلات ریز و درشت برای كشورهای اسلامی از سوی امریكا و رژیم صهیونیستی تماماً با همین انگیزه ترتیب داده می‌شود. بنابراین طرح خاورمیانه بزرگ كه همان طرح «اسرائیل بزرگ» است در چارچوب امنیتی كردن منطقه در حال احیا شدن است هر چند مقاومت ملت‌ها هم شدت یافته است. «صادق الحسینی» تحلیلگر مسائل خاورمیانه اعتقاد دارد كه ویكی لیكس در آینده ، بیشتر برضد جریان‌های مقاومت به كار گرفته خواهد شد. از گفته او می‌شود فهمید كه پس از سرنگونی دولت‌های سیاسی عربی و جایگزینی دولت‌های امنیتی یا تبدیل دولت‌های سیاسی به امنیتی در جهان عرب مقابله امنیتی در شكل مبارزه از راه دستگیری، شكنجه، حبس و ترورهای مخفی به وجه غالب برخورد با جریان مقاومت تبدیل خواهد شد و جای جنگ را خواهد گرفت. بنابراین ویكی لیكس درگام اول حكومت‌های عربی را غیرقابل اعتماد نشان داد تا زمینه برای دگرگونی آنها به نحوی كه تل‌آویو می‌خواهد فراهم شود و در ادامه برخورد با جریان‌های مقاومت، رنگ و بوی حفظ منافع ملی به خود بگیرد به این نحو كه دستگاه‌های اطلاعاتی و مردم آن كشور، علیه جریان مقاومت دست به اقدام بزنند.

امنیتی‌سازی از مسیر تجزیه كشورها
این روزها در شمال شرق افریقا اتفاقاتی در حال رخ دادن است كه می‌تواند بركل جهان عرب تأثیرگذار باشد. در حالی كه در سالیان گذشته غربی‌ها به سوی وحدت ارضی حركت كرده‌اند و با تشكیل اتحادیه اروپا یا اتحاد دو آلمان به یك كشور، انسجام خود را بیشتر كرده‌اند نسخه قدیمی تجزیه كشورها علیه ممالك غیرغربی به كار گرفته شده است. تجزیه شوروی، یوگسلاوی و چكسلواكی نشان داد كه غربی‌ها همچنان به دنبال ایجاد مرز بین ملت‌ها هستند، هر چند مرزهای خود را كمرنگ می‌كنند. این مسئله برای كشورهای عربی و اسلامی هم باید رخ بدهد كه جدایی تیمور شرقی از اندونزی و حالا جوبا از سودان و بعداً دارفور و منطقه شرقی سودان از این كشور، گواه این مدعاست. همزمان با بحث تجزیه سودان، قبطی‌های مصر كه جمعیتی حدود هفت میلیون نفرند و مسیحی هستند علم تجزیه‌طلبی بلند كرده‌اند. البته این مسئله فعلاً در حد تاكتیكی برای قبولاندن حكومت عمر سلیمان به جای جمال مبارك به خاندان حاكم قاهره است، اما می‌تواند در آینده به تجزیه مهم‌ترین كشور افریقای شمالی بینجامد. هرگونه تزلزل در مصر، دیگر كشورهای عربی را هم می‌لرزاند. روی كار آمدن حكومت‌های امنیتی، امری محتوم برای صهیونیست‌هاست و در این راه با تجزیه كشورهایی چون عربستان، عراق، افغانستان، یمن، سودان، سومالی و حتی تركیه و ایران و سوریه كارش آسان‌تر می‌شود. اگر آنها نتوانند در كشورهای غیرعربی بحث تجزیه را اجرا كنند، اما در كشورهای عربی، افغانستان و پاكستان قدرت این كار را خواهند داشت. فعلاً بحث‌ امنیتی‌سازی سرزمین‌های ما بین ایران و فلسطین اشغالی از یكسو و افریقایی‌های در معرض امواج انقلاب اسلامی در اولویت است، بنابراین با نشان دادن چماق تجزیه امتیاز امنیتی‌سازی را از عرب‌ها و افریقایی‌ها دریافت خواهند كرد و البته هر كجا بتوانند، ابتدا تجزیه می‌كنند و سپس با امنیتی‌سازی حكومت‌های منطقه، ایالات متحده اسرائیل را شكل خواهند داد. تمام این مسائل كه نوشته شد در صورتی است كه گروه های مقاومت منطقه دست روی دست بگذارند و اندیشه انقلاب اثرگذار نشود، اما با وجود گسترش فرهنگ مقاومت و اندیشه انقلاب اسلامی، امنیتی‌سازی منطقه نیز به شكل‌گیری هدف صهیونیست‌ها كمكی نمی‌كند و اسرائیل را به سوی نابودی خواهد برد.
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدید ها
طراحی و تولید: "ایران سامانه"