کد خبر: ۱۳۳۹۷۰
تاریخ انتشار: ۱۹:۵۱ - ۰۳ بهمن ۱۳۸۹

در این گزارش قصد نداریم تا افشین قطبی سرمربی تیم ملی را تبرئه کنیم یا حتی از وی دفاع کنیم بلکه میخواهیم مقصران اصلی ناکامی تیم ملی فوتبال ایرانرا پیدا کنیم. با این حذف انتظار برای قهرمانی عملا چهل ساله شد و شاید بسیاری از هوادارانی که آخرین قهرمانی تیم ملی را دیده بودند تا قهرمانی بعدی در قید حیات نباشند.

مقصر اول : فدراسیون فوتبال

از قدیم گفته اند آزموده را آزمودن خطاست . پس از اولین باری که قطبی اعلام کرد دو کره را مثل کف ستش می شناسد و توانایی این را دارد تا تیم ملی فوتبال ایران را به جام جهانی برساند و نتوانست باید فدراسیون فوتبال سراغ مربی بزرگ و با تجربه می گشت تا بتواند از پتانسیل موجود بهتر استفاده کند و نتیجه مناسب و در شان کشور بزرگ ایران کسب کند.

شاید تنها خطای فدراسیون فوتبال نحوه انتخاب سر مربی نباشد بلکه مهمترین اشتباه مدیران فوتبالی شاغل در فدراسیون فوتبال ، نحوه تعامل ، حمایت و همکاری با سرمربی وقت تیم ملی بود زمانیکه مرتب از اخراج سرمربی و مذاکره با گزینه های خیالی صحبت می شد؛ هرگز فکر این را نمی کردند که این نوع برخورد روحیه ادامه کار را از سر مربی خواهد گرفت و در ثانی بازیکنان هم دیگر گوش به فرمان مرد اول نیمکت تیم ملی نخواهند داد . چون او بزودی برکنار خواهد شد و لازم نیست آینده نگری کنند .

این دقیقا همان رفتاری بود که از مسعود شجاعی به وضوح و چند بازیکن مطرح دیگر شاهد بودیم.

مقصر دوم : باشگاههای فوتبال لیگ برتر

همیشه و در همه دنیا تیم های ملی موفق از دل لیگ باشگاهی موفق بیرون می آیند بعنوان مثال اسپانیا قهرمان جام جهانی تقریبا استخوان بندی بارسلونا را داشت و با استفاده از هفت بازیکن بارسلونیایی و چند بازیکن مادریدی یک تیم منسجم و تاکتیک پذیر بود که موفق شد بر قله فوتبال جهان بیایستد.

البته این تمام داستان نیست بلکه شالوده اصلی بدنسازی تیم های ملی و بازیکنانی که در طول سال در اختیار باشگاهها هستند با خود باشگاه ها می باشد و مربیان ملی با چند ماه وقت نمی توانند تغییر چندانی در قدرت بدنی بازیکنان ایجاد کنند.

تیم های سپاهان ، ذوب آهن ، استقلال و پرسپولیس این فصل لیگ برتر همیشه در بازیهای خود از دقیقه 65 به بعد از لحاظ قدرت بدنی افت داشته اند و اکثر گل های خورده این چهار تیم در همین زمان باقی مانده بوده است.

همچنان که ذوب آهن در لیگ آسیا هم در مقابله با تیم های سرعتی و قدرتی به مشکل خورد و نهایتا" همانند تیم ملی نتیجه را واگذار کرد. البته این داستان شامل دیگر نمایندگان ما هم شد.

مقصر سوم : بازیکنان تیم ملی

شاید تعجب کنید اما تعدادی از بازیکنان تیم ملی اصلا دلشان با تیم نبود و این موضوع هنگام بازی کردن و تعویض کاملا مشخص بود بازیکنانی که خود را بزرگتر از سر مربی و حتی تیم ملی می دیدند و بطور کلی فراموش کرده بودند که از کنار همین تیم ملی به لیگ های اروپایی راه یافتند ویا در لیگ خودمان قیمت های چند صد میلیونی کسب کردند .

البته تعداد این نوع بازیکنان انگشت شمار بود ولی همان یکی دو نفر هم کلی روی روحیه تیم تاثیر داشتند و تیم را از حالت سرباز بودن و جنگیدن به حالت سربار بودن هدایت می کردند. البته جا داشت که همان اول این نوع بازیکنان از اردوی تیم ملی اخراج شوند همانند کاری که برنو متسو سر مربی قطر با بهترین مهاجمش انجام داد و بخاطر سرکشی از اردوی تیم اخراج کرد.

البته عده ای از بازیکنان تیم ملی هم فریب آمار دوندگی در بازیها را خورده بودند و مرتب و بی هدف در تمام زمین در حال دوبدن بودند تا آمار دویدن خود را به بازیکنان برزیل؛ هلند؛ آلمان و اسپانیا نزدیک کرده و یا حتی از آنها عبور کنند.

مقصر چهارم : گروه مر گ و خرافات فوتبالی

شاید خنده دار باشد اما رسانه ها و مطبوعات گاهی اوقات رفتار عجیبی از خود نشان می دهند گروهی که هیچ تیمی از آن به نیمه نهایی نرسید و تیم های متوسطی همچون کره شمالی و امارات بی افتخار در آن قرار داشتند ، گروه مرگ خواندند و باعث ایجاد جو روانی خاصی شدند و وقتی تیم ملی ایران به راحتی و حتی با تیم ذخیره هایش هر سه تیم دیگر را شکست داد باز هم به تیم ملی ایران لقب بهترین تیم مرحله گروهی دادند تا بازیکنان و مربیان تیم ملی در عرش سیر کنند و از قدرت واقعی حریف غافل شوند.

تازه بعد از سالها این اولین بار بود که تیم ملی فوتبال ایران بدون اما و اگر در همان بازی دوم سر گروه شد و مطبوعات نوشتند هر موقع تیم ملی ایران دو برد پیایی در مرحله اول داشته قهرمان شده و الان باید فوق قهرمان شود.

البته خرافاتی مثل برد یک در میان ایران و کره جنوبی در همین مرحله و اینکه الان نوبت ایران است ببرد هم بی تاثیر نبود.

مقصر پنجم : افشین قطبی سرمربی تیم ملی ایران

وقتی کارشناسان فوتبال ترکیب تیم ملی ایران در بازی با عراق را خبر دار شدند به شجاعت قطبی احسنت گفتند . قطبی تیم قدرتی و جنگنده را روانه میدان کرد و با خسته کردن عراقی ها در 30 دقیقه پایانی با وارد کردن عناصر تهاجمی و خلاق کار قهرمان دوره پیش را تمام کرد.

این روند در بازی با امارات به اوج خود رسید در جاییکه تیم شجاعی متشکل از ذخیره های طلایی یکی از بدترین شکستهای سالهای اخیر امارات را به آن تیم تحمیل کردند.

اما در بازی با کره جنوبی تیمی تنبل ، ترسو و محتاط وارد زمین شده بود که همین تیم هم به خوبی توسط مربیان کره جنوبی آنالیز شده بود وبه قول قطبی مثل کف دستشان تیم ما را می شناختند و در زمین بازی هیچ اثری از نکونام و انصاری فرد و سایرین دیده نمی شد و وقتی فاجعه به اوج خود رسد که قطبی دست به بدترین تعویض های خود زد و مسعود شجاعی را روانه میدان کرد تا فورا احساس مصدومیت کند و از ادامه بازی سرباز زند و .....

درحالیکه افشین قطبی در سه بازی مرحله گروهی با در نظر گرفتن ترکیب‌های مناسب و تعویض‌های تاثیرگذارش زمینه‌ساز پیروزی ایران شده بود، در بازی با کره‌جنوبی بازیکنانی را به میدان فرستاد که نه تنها در اجرای خواسته‌های فنی‌اش موفق نبودند، بلکه استفاده همزمان ازسه مهاجمدست‌های سرمربی تیم ملی را برای انجام تعویض‌های موثر بسته بود.

در بازی با عراق خلعتبری و انصاریفرد در نیمه دوم با ورود به زمین مسابقه شرایط را به سود ایران تغییر دادند، غلامرضا رضایی در بازی با کره‌شمالی ذخیره تاثیرگذار بود و در دیدار با امارات هم این بازیکن با ورود به میدان شرایط را در نیمه دوم به سود ایران تغییر داد اما در بازی با کره‌جنوبی، قطبی نتوانست از این اسلحه پنهان خود بهرهببرد.

نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"