کد خبر: ۱۳۵۸۶۷
تاریخ انتشار: ۱۰:۵۲ - ۲۲ بهمن ۱۳۸۹

شبکه ایران: در مدرسه علوی، در روزهای ورود امام، کارهای زیادی بود و هر کس عهده‌دار کاری شده بود. روزی به دنبال کاری به خیابان ایران رفته بودم. مشاهده کردم همافران در صفی منظم و در حال شعار دادن به طرف مدرسه می‌آیند، کسی از این موضوع خبر نداشت. در مدرسه باز بود. همه وارد شدند و در حیاط اجتماع کردند و شعار انقلابی سر دادند.حضرت امام پشت پنجره تشریف آوردند. هیجان شدیدی بر جمعیت مستولی گشت. نماینده‌ای از طرف همافران به داخل اتاق آمد و دم پنجره، کنار حضرت امام و رو به همافران ایستاد و طی سخنانی وفاداری آنها را به انقلاب و رهبریت امام خمینی اعلام داشت.مسئله‌ای که آنان را نگران کرده بود، سوگند وفاداری به شاه و حکومت شاهنشاهی ایران بود. امام در آنجا اعلام کردند و بعد هم به صورت مکتوب انتشار دادند که قَسَمی که موردش خلاف شرع و خلاف مصالح مردم باشد، اعتباری ندارد و پایبندی بدان لازم نیست.تصویر باشکوهی از آن مجلس در روزنامه‌ها چاپ شد که خیلی موثر بود و انگیزه‌ای برای پیوستن دیگر نیروها به انقلاب فراهم کرد و نیز نور امید و چشمه‌ پیروزی برای ملت به حساب آمد. بیعت همافران با امام و انتشار عکس آن، ضربه‌ سختی بر پیکر دولت بختیار وارد آورد، تا جایی که مجبور به ساختن دروغی آشکار شدند و در رادیو و تلویزیون اعلام کردند که این عکس مونتاژ شده است و هیچ واقعیت خارجی ندارد.

توطئه‌ای که در منطقه خفه شد

سران ارتش، همچنان وفادار حکومت بودند و سخت در مقابل انقلاب ایستادگی می‌کردند. هر روز تانک و توپ‌ها را در خیابان‌ها جولان داده، دست به ارعاب و تهدید مردم می‌زدند. از 12 تا 22 بهمن ماه، هر روزه تظاهرات بود. مردم مجسمه‌های شاه و رضاخان را از بالای میادین به زیر می‌کشیدند و کم و بیش نفراتی در خیابان‌ها کشته می‌شدند که گاهی در مراسم تشییع جنازه‌ آنها، تظاهرات به بهشت زهرا می‌کشید. روز 21 بهمن ماه، از طرف حکومت نظامی طی اطلاعیه شدیداللحنی اعلام شد که ساعات حکومت نظامی افزایش یافته و از ساعت فلان تا فلان، کسی حق رفت و آمد ندارد. همه منتظر دستور امام بودند. بلافاصله حضرت امام با جرأت تمام اعلام کردند که حکومت نظامی حرام است و مردم باید به خیابان‌ها بریزند.دولت که همه‌ فرصت‌ها را از دست رفته می‌دید، تصمیم گرفته بود با حمله‌ای همه جانبه و کشتار وحشیانه، شهر تهران را به ویرانه‌ای بدل کند و مردمان بیشماری را به خاک و خون بکشاند. افزایش ساعات حکومت نظامی هم برای این بود که فرصت کافی برای نقل و انتقال توپ‌ها و تانک‌ها داشته باشند؛ اما رهبر بزرگ و الهی انقلاب، با درایت و هوشیاری کامل، در آن لحظه حساس به درستی مردم را هدایت کردند. مردم نیز یک بار دیگر وفاداری و ایمان قلبی خود را به انقلاب و رهبرشان به منصه ظهور گذاشتند و با آن همه تهدیدات شدید، سینه سپر بلا کرده، به خیابان‌ها هجوم آوردند. بدین ترتیب راه بر کاروان توپ و تانک بسته شد و نقشه‌ طاغوتیان نقش بر آب شد.در آن ساعت، که امام فرمان هجوم مردم به خیابان‌ها را صادر کردند، من در مدرسه‌ علوی بودم که بی‌درنگ به وسط جمعیت آمدم. در آن یکی‌ـ دو روز آخر، افراد زیادی در تهران کشته شدند. ما که برای غسل و کفن شهدا به بهشت‌زهرا رفته بودیم، مشاهده کردیم که صدها جنازه آوردند. با این وجود مردم دست از مقاومت برنمی‌داشتند.این رشادت‌ها ریشه در دین و اعتقاد مردم و اعتماد به رهبر انقلاب داشت و نشان آن بود که قیام نه برای نان و آب، بلکه از سر دلسوزی برای دین و فرهنگ و استقلال کشور است. به این دلیل بود که حضرت امام، پیروزی انقلاب را به «انفجار نور» ‌تعبیر کردند.

نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"