تهران امروز: انتظارمنطقي از ليگي كه گردش مالي آن سالانه مبلغي حدود 400ميليارد تومان برآورد شده، به حداقل رسيدن مشكلات مالي و اطمينان خاطر بازيكنان و مربيان تيمهاي مختلف از پيشرفت در فضايي ايده آل است. ليگ برتر فوتبال ايران به رغم تمام كاستيهايي كه دارد رفته رفته در رديف ليگهاي پرهزينه آسيا قرار گرفته اما خروجي اين بده بستانها مطابق انتظار نيست و دائما صداي اعتراض مديران، بازيكنان و مربيان ليگ برتري نسبت به وضعيت بغرنج مالي تيمها به گوش ميرسد. مشكلات مالي تيمهاي ليگ برتر فوتبال ايران پديده غريبي نيست. ازحدود يك دهه قبل كه فوتبال ايران به سمت و سوي حرفهاي شدن تغيير مسير داد اغلب تيمهاي ليگ برتري درتنگناهاي مالي قرار داشتهاند. دراين مدت عدهاي مشكلات مالي تيمها را با دوران گذر ازفوتبال آماتور به حرفهاي مرتبط ميدانستند اما پس از طي شدن اين بازه زماني طولاني مدت به نظرمي رسد دلايل به ته ديگ خوردن كفگير اين تيمها را بايد در مسائل ديگري جستوجو كرد.
تا همين چند سال قبل تمييز دادن تيمهاي متمول ليگ برتري از تيمهايي كه آه در بساط نداشتند كار چندان سختي نبود. روال معمول اين بود كه تيمهاي صنعتي با بهره بردن از رانت و بودجه كارخانجات صنعتي دغدغهاي به نام مشكل مالي نداشتند اما تيمهاي دولتي و خصوصي دائما در محاصره طلبكاراني قرار داشتند كه براي وصول مطالباتشان به هر ترفندي متوسل ميشدند. اين روزها اما به نظر ميرسد دامنه اين بحران به تيمهاي صنعتي هم تسري پيدا كرده و موج بلند بيپولي اغلب تيمهاي ليگ برتري را در سايه خود گرفته است. مطابق معمول نام تيمهاي بزرگ پايتخت در صدر تيمهاي مقروض ليگ برتر به چشم ميخورد. همين چند روز پيش بود كه باشگاه استقلال اعلام كرد براي سفر به عربستان و بازي با تيم النصر در ليگ قهرمانان آسيا پول كافي ندارد. اين در حالياست كه صداي غرولندهاي گاه و بيگاه بازيكنان اين تيم هم به گوش ميرسد. استراتژي مديران باشگاه با وضعيت موجود مقاومت و برخورد از موضع بالا در برابر بازيكنان معترض است. مدتي قبل اعتراض فرهاد مجيدي به برگشت خوردن چك 300 ميليون توماني باشگاه در نهايت به كشوقوس بين او و فتح اللهزاده انجاميد. كار حتي به جايي رسيد كه كاپيتان متعصب استقلال تصميم به جدايي گرفت اما اين غائله با پادرمياني اطرافيان باشگاه به پايان رسيد. در ابتداي فصل هم زمانيكه اميد روانخواه در اعتراض به پرداخت نشدن پيش قراردادها با سايتهاي خبري گفتوگو كرد از حضور در تمرينات استقلال منع شد. در باشگاه پرسپوليس هم وضعيت مشابهي حاكم است. قبل از آغاز فصل علي دايي نام بازيكنان مورد نيازش را به سرپرست موقت باشگاه اعلام كرد. در فهرست بلند بالاي دايي نام بازيكنان گران قيمتي مثل سيد مهدي رحمتي، سيد جلال حسيني و محمد رضا خلعتبري به چشم ميخورد اما با رقم پيشنهادي پايين باشگاه اين بازيكنان حتي پاي ميز مذاكره با كاشاني هم ننشستند. درگيرودار مشكلات مادي، حضور علي دايي براي حبيب كاشاني يك موهبت بزرگ است. حقوق ماهانه اغلب بازيكنان پرسپوليس ماههاست كه پرداخت نشده و روند پرداخت دستمزد بازيكنان با وعدههايي كه در ابتداي فصل داده شده فاصله بعيدي دارد. با وجود علي دايي اما كسي دم برنمي آورد و خبري از غرولندهاي معمول نيست.
باشگاه صبا كه در ليگ چهارم و پنجم حرفهاي از تيمهاي متمول ليگ محسوب ميشد و فوجي از بازيكنان گران قيمت را جذب كرد هم اين روزها با بحران بيپولي مواجه است. اوضاع در باشگاه صبا در مقطعي به حدي بغرنج شد كه انحلال تيم بسكتبال اين باشگاه در ابتداي فصل جديد ليگ بسكتبال هم چارهساز نشد و كار به جايي رسيد كه عباس مرادي، سرپرست و شهريار، مديرعامل باشگاه پس از سالها استعفا دادند. تراكتورسازي هم در رديف تيمهاي بيبضاعت ليگ برتر دسته بندي ميشود. فراز كمالوند از ابتداي فصل از در رفاقت وارد شده و رابطه نزديكي با بازيكنانش برقرار كرده و تا امروز با همين روش بازيكنانش را راضي نگه داشته اما به نظر ميرسد فرصت خريدن كمالوند براي مديران باشگاه هم نتيجهاي دربرنداشته. كمالوند پس از به سرانجام نرسيدن تلاشهايش براي وصول طلب بازيكنانش در اواسط فصل از سرمربيگري تراكتورسازي استعفا داد. اوضاع در تيم صنعت نفت آبادان وخيم تراز تيمهاي ديگر است. بازيكنان اين تيم مدتهاست كه ريالي از باشگاه دريافت نكردهاند و جالب اينكه كاسيميرو، مربي اخراجي اين تيم پس از قطع اميد كردن از مديران باشگاه ناچار شد براي وصل طلبش لوازم و اثاثيه منزلش در آبادان را به حراج بگذارد.
تيم ملوان هم بهواسطه مشكلات مالي بدون مديرعامل روزگار ميگذراند. اردشير نعمتپور، مديرعامل باشگاه مدتها پيش براي اعتراض به اين وضعيت از سمتش استعفا داد و بازيكنان اين تيم هم تنها براي دل انبوه تماشاگران انزلي چي كه هر هفته به ورزشگاه پير و فرسوده اين شهر هجوم ميبرند به ميدان ميروند. در توصيف بحران بيپولي در ليگ برتر ميتوان به وضعيت نگران كننده شاهين بوشهر اشاره كرد. كار به جايي رسيده كه در تمرينات اين تيم آب آشاميدني هم يافت نميشود و بازيكنان اين تيم حدود شش ماه است كه بدون دريافت حقوق زندگي ميكنند.
ستار زارع بازيكن شيرازي اين تيم هم كه قبلا هزينههاي جزئي اين تيم را متقبل ميشد به تازگي اعلام كرده ديگر پولي برايش باقي نمانده كه به باشگاه قرض بدهد. اين تيم براي هفته پيش براي بازي با راهآهن به تهران آمد و بهواسطه مشكلات مالي در يك هتل دو ستاره كه امكانات آن از يك مسافرخانه معمولي هم كمتر بود اسكان داده شد. راه آهن هم كه پس از بازگشت مهدي تارتار به نيمكت سرمربيگري اين تيم شگفتي ساز شده بود بهواسطه مشكلات مالي يك بار ديگر در ورطه سقوط افتاده است. قبل از افت راه آهن تارتار هشدار داده بود كه اگر مشكلات مالي برطرف نشود نميشود اين روند را حفظ كرد. مشكلات مالي در تيمي كه عنوان نايب قهرماني باشگاههاي آسيا را يدك ميكشد براي عموم اهالي فوتبال باورپذير نيست. باشگاه ذوب آهن كه تا مدتي پيش از حيث امكانات و پرداخت به موقع دستمزد بازيكنان در رديف تيمهاي ممتاز ليگ برتري بود اين روزها در محاصره بازيكناني قرار گرفته كه مدتهاست حق و حقوق شان را دريافت نكرده اند. بازيكنان پاس هم با مشكلات مشابهي دست و پنجه نرم ميكنند. كريم ملاحي قبل از استعفا دادن از سمت مديرعاملي اين باشگاه با استفاده از رابطهاي كه با مديران بالادست و غيرورزشي داشت پول اندكي را به اين تيم تزريق كرد اما با ته كشيدن اين مبلغ موج اعتراض بازيكنان ليگبرتري به همدان هم كشيده شده. چه كسي تصور ميكرد متمول ترين تيم ليگ برتر كه ميلياردها تومان صرف خريد ستارههاي فوتبال ايران كرد يك روز با مشكلات مالي مواجه شود. حسن اشجاري، بازيكن استيلآذين روز گذشته از مشكلات مالي بازيكنان اين تيم خبر داد و اعتراف كرد براي برگشت نخوردن چكش مجبور شده اتومبيل شخصاش را به حراج بگذارد.
در اوج بحران مالي تيمهاي ليگ برتري اين پرسش مطرح ميشود كه تزريق بودجه به اين تيمها و خرج كردن اين مبالغ درشت چه مسيري را طي ميكند؟ وقتي باشگاه شاهين بوشهر در اوج بيپولي 300 ميليون تومان براي صادرشدن رضايتنامه عماد رضا به باشگاه مصري پرداخت ميكند يا باشگاه استقلال براي حاضر شدن حوار ملا محمد در تمرينات اين تيم 50 ميليون تومان به حساب بازيكن عراقي واريز ميكند ابهام در مورد سازوكار دريافت بودجه از مديران بالادست و پرداخت پول به بازيكنان و مربيان ليگبرتري به اوج ميرسد. گردش مالي 400 ميليارد توماني نشان ميدهد كه پول در حوزه فوتبال كم نيست اما اغلب باشگاههاي ليگبرتري براي دريافت پول از مديران بالادست به ترفندهاي عجيبي متوسل ميشوند. آيا بودجه 400 ميليارد توماني صرفا براي فوتبال هزينه ميشود يا در حيات خلوت شلوغ فوتبال هم خبرهايي هست؟