کد خبر: ۱۴۲۲۴۳
تاریخ انتشار: ۱۱:۳۷ - ۳۱ فروردين ۱۳۹۰
قدس: خواستگار خوش‌تیپ در نقش خلبان یک شرکت هواپیمایی سرشناس به اخاذی از دختران دم‌بخت می‌پرداخت و به آنان وعده ازدواج و زندگی رویایی می‌داد.

این پسر 24 ساله پس از اخراج از کلاس دوره‌های مهمان‌داری با پوشیدن کت و شلوار سفید و تهیه حلقه‌های بدل، توطئه خود را به مرحله اجرا گذاشت.

سناریوی این پرونده زمانی کلید خورد که جوانی در 22 فروردین‌ماه سال جاری به کلانتری 148 انقلاب مراجعه کرد و به عوامل اطلاعات کلانتری گفت: حدود 6 ماه است که خواهرزنم با پسر جوانی به نام الیاس آشنا شده است. این پسر خود را خلبان یک شرکت معتبر معرفی کرده بود و چند وقت پیش به خواستگاری‌اش آمد. من به عنوان داماد خانواده مخالف بودم و خواستم که بیشتر تحقیق کنند.

وی ادامه داد: الیاس مدعی بود که پدر و مادرش را در سانحه هواپیمایی سال 68 از دست داده و پس از مرگ پدر و مادرش تصمیم گرفته که خلبان شود. وقتی درباره فوت‌شده‌های این سانحه هواپیمایی تحقیقات کردم متوجه شدم مشخصات پدر و مادر الیاس با هیچ‌کدام از جانباختگان مطابقت ندارد، به همین‌خاطر به موضوع مشکوک شدم.

خواهرزنم مدعی بود که در این مدت بارها از الیاس دروغ شنیده است به همین‌خاطر برای شکایت از این خواستگار دروغگو به کلانتری آمدم.

پس از شکایت این مرد جوان، خواهرزن وی به کلانتری احضار شد و پرده از اخاذی میلیونی خواستگارش برداشت.

وی گفت: چند ماه پیش از سر کار به خانه بازمی‌گشتم که خودرویم پنچر شد. وقتی پیاده شدم پسر جوانی را دیدم که برای کمک به سمت من آمد. همین موضوع باعث آشنایی من و الیاس شد. وقتی به او گفتم که کارمند یک شرکت خصوصی هستم او هم مدعی شد که خلبان است. ظاهر فریبنده‌ای داشت. با چرب‌زبانی شماره موبایلم را گرفت و همان شب به من زنگ زد. روز‌های اول احساس می‌کردم الیاس بهترین پسر دنیاست چون مدعی بود که 9 زبان زنده دنیا را یاد گرفته و گاهی به انگلیسی، فرانسه و ایتالیایی با من صحبت می‌کرد.

این دختر 32 ساله ادامه داد: الیاس مدعی بود که 30 سال دارد و همیشه به دنبال دختری برای ازدواج می‌گشته که از خودش بزرگ‌تر باشد. می‌گفت من همان دختری هستم که همیشه در رویاهایش تصور می‌کرده است. به همین‌خاطر پس از مدت کوتاهی به خواستگاری‌ام آمد. مدعی بود هیچ‌کس را ندارد و به تنهایی زندگی می‌کند. می‌گفت پدر و مادرش را در سانحه هواپیمایی سال 68 از دست داده و پس از آن تصمیم گرفته خلبان شود.

وی افزود: یکی از روز‌ها الیاس با من تماس گرفت و گفت می‌خواهند برای یک دختر نیازمند جهیزیه تهیه کنند به این بهانه در حدود 2 میلیون تومان برای کمک از من پول گرفت. بعد از آن 2 نوبت به بهانه پرداخت قسط خودرو‌یش و خرید یک زمین برای سرمایه‌گذاری در آینده‌مان 3 میلیون تومان دیگر از من پول گرفت.

کم‌کم‌ به رفتار‌های او مشکوک شدم و وقتی متوجه شدم که سنش را به من دروغ گفته و 24 سال دارد از دامادمان خواستم درباره خواستگارم تحقیق کند تا اینکه پی بردم درباره مرگ پدر و مادرش هم دروغ گفته و با نقشه‌ای از پیش طراحی شده از من اخاذی کرده است.

پس از اظهارات این دختر جوان، وی با خواستگارش در حوالی متروی انقلاب قرار گذاشت و روز 24 فروردین‌ماه سال‌جاری عوامل اطلاعات کلانتری 148 انقلاب تهران با هماهنگی سرهنگ شمس، رئیس کلانتری در محل قرار حاضر شده و خواستگار خوش‌تیپ را بازداشت کردند.

این پسر جوان در حالی که کت و شلوار سفیدرنگ بر تن داشت در بازجویی‌ها خود را بی‌گناه دانست اما وقتی شواهد علیه خود را دید پرده از کلاهبرداری میلیونی در نقش خلبان برداشت.
این خلبان قلابی به افسر بازجو گفت: سال‌ها پیش پدر و مادرم از یکدیگر جدا شدند. پدرم به سراغ زندگی خودش رفت و مادرم هم با یکی از همکارانش ازدواج کرد. من و خواهرم نیز پیش مادر بزرگم رفتیم و نزد او زندگی می‌کنیم.

وی ادامه داد: از بچگی آرزو داشتم خلبان شوم، به هواپیما و پرواز در آسمان علاقه داشتم و همیشه در رویاهایم می‌دیدم که یک خلبان موفق شده‌ام.

متهم افزود: وقتی متوجه شدم که دوره‌های میهمانداری هواپیما برگزار می‌شود به موسسه رفتم و ثبت‌نام کردم اما آنها مدارک دیپلم از من می‌خواستند در حالی‌که من تا سوم راهنمایی بیشتر درس نخوانده‌ام. وقتی مسؤول موسسه متوجه شد که دیپلم هم ندارم، اخراجم کردند به همین‌خاطر لباس‌های هواپیمایی با اتیکت پیش خودم ماند و با اطلاعاتی که در این باره داشتم همه جا خود را خلبان معرفی می‌کردم تا اینکه با دختر جوانی به نام پرستو آشنا شدم. او کارمند یک شرکت بود و وضع مالی خوبی داشت. به او گفتم خلبان هستم و به خواستگاری‌اش هم رفتم.
اگر حقایق زندگی‌ام را به او می‌گفتم هرگز حاضر نمی‌شد در کنار من زندگی کند، به همین‌خاطر با چرب‌زبانی نظر او را نسبت به خودم جلب کردم.

وی ادامه داد: در همان دوران بود که برای خواهرم خواستگار آمد و می‌خواستند با یکدیگر ازدواج کنند، برای تامین هزینه‌ جهيزیه‌اش نیاز به پول داشتم. به همین‌خاطر به پرستو گفتم که می‌خواهم برای یک دختر نیازمند جهيزیه تامین کنم. او هم مقداری پول در اختیارم گذاشت و من هم برای خواهرم جهيزیه تهیه کردم.

من فقط از این دختر پول گرفتم. قصد اخاذی و کلاهبرداری نداشتم.
وقتی ماموران پلیس به بازرسی از وسایل خواستگار خوش‌تیپ پرداختند، تعداد چند حلقه بدل پیدا کردند و فرضیه افزایش مالباخته‌ها قوت یافت.
در حالی‌که خواستگار خوش‌تیپ مدعی بود که فقط از این دختر کلاهبرداری کرده است 2 دختر دیگر به کلانتری مراجعه کردند و به طرح شکایت پرداختند.
این 2 دختر نیز که هر 2 کارمند هستند و وضع مالی خوبی دارند مدعی شدند در دام خلبان قلابی گرفتار شده‌اند و وی به هر بهانه از آنها اخاذی کرده است.

یکی از مالباخته‌ها گفت: روزی که الیاس به خواستگاری‌ام آمد دایی‌ام نیز حضور داشت. دایی‌ام نیز خلبان است. چند سوال در این باره از الیاس پرسید اما الیاس سعی داشت صحبت موضوع را تغییر دهد.
پس از آن هم دیگر خبری از او نشد.
وی افزود: الیاس به بهانه تامین هزینه جهیزیه یک میلیون تومان از من پول گرفت و فراری شد.
با افزایش مالباخته‌ها متهم در اختیار ماموران پایگاه سوم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت تا با تکمیل تحقیقات زوایای پنهان پرونده وي آشکار شود.
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"