ارديبهشت در فارس با عطر بهار نارنج همراه است و در مازندران سرسبز با اميد عطر برنج. مازنيها ارديبهشت را فصل شاليكاري ميدانند. شاليكاران برنج را به رنج دانسته و مصرف كنندگان شهر آنرا غذايي متمولانه. برنج به راستي به رنج خوانده ميشود؛ از نشاء تا برداشت. شاليكاري در ارديبهشت زيبا، عمدتا توسط زنان و دختراني انجام ميشود كه روزانه حدود 11 ساعت به نشاندن نشاء برنج مشغولند. اگر هم اين دسته كارگران نشاء كار در جستجوي كار از شهر و روستاي دورتري به اينجا بيايند، 6 ساعت رفت و برگشت را بايستي به 11 ساعت كار روزانه افزود.
به گزارش ایسنا، زنان و دختراني كه به دلايل گوناگوني همچون فقر، بدسرپرستي يا بي سرپرستي و اعتياد شوهران ساعتها را بايستي در دمادم صبح طي تا به شاليزار برسند. رطوبت، سرما، شرايط فيزيكي بدن حين نشاء، ارتباط مستقيم با آب هاي آلوده به سموم و كودهاي شيميايي، اينها تنها بخشي از محيط كار آنهاست. مادراني كه شايد براي روزي 13 هزار تومان دستمزد، آيندهاي همراه با سقط جنين و معلوليت جسمي و ذهني را براي فرزندان در راهشان يا سرطان و بيماريهاي بدخيم را به دليل فيزيك شغليشان هرگز نميخواهند.
زنان كارگر در عين توليد پررنج برنج، صد چندان توليد شادي ميكنند، زيرا احساس مفيد و شريف بودن، احساس موثر بودن و خودشكوفايي، احساس خود ابرازي و پر معني بودن را در خود و ديگران زنده ميكنند و بذر آن را ميپراكنند و چنين است كه اين، برنج «تلخ» نخواهد بود.