کد خبر: ۱۵۱۳۰۰
تاریخ انتشار: ۰۸:۵۲ - ۲۲ تير ۱۳۹۰
راستش همه آنهایی که حرفی درباره ام زدند را می بخشم و فقط از آنهایی نمی گذرم که تهمت امنیتی بودن را به من زدند.
به گزارش جهان محمد مایلی کهن در گفت و گو با خبرآنلاین گفت:روی آنتن گفتم با یکی رفیق هستی الان ناراحتی آقای حیدرپور اما مرا با رگبار خبرها و حرف های شان می زنند اما فقط سعی می کنم با حرکات بدنم مانع اصابت گلوله های شان بشوم. این همه گفتند با فلانی لابی می کند یا با فلان کس دوست است اما اشکالی ندارد. رفتم کاندیدای مجلس شدم ، خودم تنهایی روی یک برگه هایی که اندازه کارت پستال بود این شعر خدابیامرز محمد نوری را که گفته بود:« ما برای اینکه ایران ، گوهری تابان شود ، خون دل ها خورده ایم » را نوشتم و زیرش آوردم :« محمد مایلی کهن ، کاندیدای مستقل نمایندگی مجلس، اگر مرا می شناسید و به من اعتقاد دارید رای بدهیدو به دیگران هم توصیه کنید» یادم هست علیرضا دبیر زنگ زد و لطف داشت و گفت اگر می خواهی برایت تبلیغات کنیم . از او فقط تشکر کردم. باز هم دستش درد نکند که معرفت کرد. همین آقای کاشانی زنگ زد و گفت اگر دوست داری اسمت را در یکی از لیست ها بگذاریم. این طوری رای می آوری. من قبول نکردم و خودم برگه ها را در میادین و اطراف ورزشگاه پخش می کردم . حتی یک روز در کنار ورزشگاه آزادی مامور شهرداری برگه ها را از دستم گرفت. مردم زیادی که من را دیدند ، گفتند نمی خواستیم رای بدهیم اما چون تو کاندیدا شدی ، به خاطر تو رای می دهیم. اما مشکل این بود که من مستقل بودم و فقط خودم داشتم برای خودم تبلیغ می کردم. هیچ وقت نخواستم زیر بلیت کسی باشم و انشالله تا زنده باشم هیچ وقت این اتفاق برایم نمی افتد. البته این را هم بگویم در انتخابات من ۹۵ هزار و ۸۷۶ رای آوردم و نفر ۹۶ لیست تهران شدم.

همه را می بخشم غیر از آنها که گفتند امنیتی هستم

خیلی ها می آیند و می گویند که در ورزشگاه علیه ات ناسزا گفتیم یا فحش دادیم. همه را بخشیدم و از کسی دلخوری ندارم. خودم هم اگر به کسی بدی کردم سعی کردم عذرخواهی کنم. من بچه پایین شهر هستم . بچه یک خانواده زحمتکش . مادرم خدابیامرز مرا با کارگری بزرگ کرد و می دانم از کجا به کجا رسیدم. هیچ وقت گذشته ام را فراموش نمی کنم. هیچ وقت هم سعی نکردم ریا کنم. اگر حرفی زدم یا کاری کردم بر اساس اعتقاداتم بوده. نیروی امنیتی بودن یک شغل خوب است که عده ای برای دفاع از کشور این کار را می کنند و دست شان هم درد نکند اما من همه عمرم یا فوتبال بازی کردم و کارمند تربیت بدنی بودم. هیچ وقت بر نداشتم در دستم تسبیح دو متری بچرخانم و ادای متوسل بودن را در بیاورم. ۶ تا گل که به کره زدیم دستم را گرفتم رو به آسمان و گفتم خدایا شکرت. همین . راستش همه آنهایی که حرفی درباره ام زدند را می بخشم و فقط از آنهایی نمی گذرم که تهمت امنیتی بودن را به من زدند.
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدید ها
طراحی و تولید: "ایران سامانه"