شهر ما کودکان را دوست ندارد! هرچند که ممکن است این جمله به مزاج خیلیها خوش نیاید ولی واقعیتی است که نمیتوان از آن به سادگی گذشت؛ دغدغه ای مهم و چالشی اثر گذار در خانوادهها که مسئولان و دستاندرکاران شهری به آن اهمیت کمتری میدهند.
به گزارش ایران، ایمنی و امنیت، تسهیلات خاص برای حمل و نقل، قانونی مدون در راستای حقوق مبتنی بر حمایت و دوستداری با کودک، مشارکتپذیری و بهره گیری از قابلیتهای آنها ، بخشی از مؤلفهای آماده سازی شهر برای پرورش جمعیت زیر 7 سال به حساب میآید؛ موضوعی که از سال 86 با پیوستن تهران به الحاق شهرهای دوستدارکودک آغاز و با تصویب لایحه شورای شهر قانونمند و تا به امروز مسکوت باقی مانده است.
این درحالی است که به اعتقاد بسیاری از کارشناسان، کودکان حساس ترین بخش جامعه شهری به حساب میآیند که نسبت به سایر اقشار از نیازهای خاص تری برخوردارند.
دوستداری با آنها از آب سالم و رسیدگی به بهداشت جسمی و روحی گرفته تا احداث خانه اسباب بازی، خانه مشق و پارکهای موضوعی بسط و گسترش پیدا میکند.
این صاحبنظران پیشنهاد میکنند که دبستان و مراکز تفریحی کودک محور و مرکز برنامهریزیهای شهری در نظر گرفته شود چرا که کودکان از لحاظ زیست شناسی کم توان شناخته شده و نیاز به مراقبت و توجه خاص دارند.
ضمن اینکه ایمنی خیابانها و معابر باید چنان مهندسی شده باشد که کودکان به راحتی از فضای شهر استفاده کرده و نیازی به نگهداری کسی از او نباشد. در چنین شرایطی میتوان مدعی بود که به جمعیت 7 میلیون و 600 هزار نفری کودکان زیر 7 سال ایران اهمیت داده شده است؛ اجتماعی که حدود 10درصد جمعیت کل کشور را در برمیگیرد.
شهرداری، خانواده دوم کودک
دکتر اسماعیل شیعه پژوهشگر حوزه مدیریت و برنامه ریزی شهری و نویسنده کتاب «آماده سازی شهر برای کودکان» معتقد است دوستداری شهر با کودک در سه بخش کالبدی، اجتماعی و رفاهی گنجانیده میشود و در این باره میگوید: همه نیازها به راه رفتن بیخطر، فضای با طراوت و در مجموع نوع مبلمان شهری که همان نیازهای کالبدی است خلاصه نمی شود.
کودک در جامعه دارای حقوق و مطالباتی نظیر امنیت اخلاقی و فرهنگی است که شهر موظف به مرتفع کردن خواسته های آن است. همچنین از منظر رفاهی نیز مسئولان شهری باید بپذیرند ایمنی در برابر بیماری، تأمین مواد غذایی برای کودکان کار و بیمههای مرتبط برعهده آنهاست.
این باوری است که جوامع توسعه یافته از نیم قرن پیش درصدد تحقق آن بودهاند. این استاد دانشگاه حرفهایش را چنین ادامه میدهد: وظایف شهرداری بسیار فراتر از آن چیزی است که ما تصور میکنیم. این نهاد نظارت برجان و روح شهروندان را برعهده دارد.
شعار «شهر ما خانه ما» صرف این نیست که روی زمین زباله ریخته نشود. حقیقت این است که به واقع شهر خود را خانه دوم خود ببینیم و در همین راستا مسئولان مربوطه موظف و مکلف به برآورده کردن حقوق شهروندان هستند. وقتی کودک در خانه و مدرسه احساس امنیت کرده و از سوی این دو کانون مورد توجه و آموزش قرار میگیرد شهرداری نیز وظایفی مشابه را برعهده دارد.
تغییرات اساسی در مبلمان شهری
دکتر شیعه در لابهلای حرفهایش به مبلمان شهری و به قولی پیرامون موضوع «کالبدی» تهران اشاره کرد که همین امر باعث شد این مقوله را به طور جدی پیگیری کنیم؛ هرچه باشد احساس امنیت کودک و ایمنی آن موضوعی مهم برای پایتخت نشینان به حساب میآید.
در این باره با مهندس علی نوذرپور رئیس هیأت مدیره جامعه مهندسان شهرساز ایران در خصوص میزان سازگاری فضای شهر با شرایط کوچک ترین افراد جامعه میگوید: مقوله مبلمان شهری شامل پیاده روها، پل ها، خط کشی خیابانها، علائم ترافیکی و بسیاری از این دست موضوعات میشود ولی واقعیت این است که در بهترین مناطق شمال تهران مانند ولنجک و نیاوران وقتی پیادهرویی مناسب و سالم وجود ندارد بدان معناست که هنوز زیر ساختها و بافت شهر نامناسب است.
او ادامه میدهد: رسیدن به شهر دوستدار کودک مستلزم تغییرات اساسی در مبلمان شهری است بدین شکل که با مناسب سازی و قابل استفاده کردن امکانات، پایتخت را برای کودکان آماده کنیم.
حذف موانع غیر ضروری، ایمنی معابر، طراحی صحیح جوی خیابانها، پلهای عابرپیاده و در نظر گرفتن ویژگی کودکان در سازههای جدید ازجمله مواردی است که در شهرسازی نوین باید به آن توجه داشت.
با گذشت یک قرن ازعمر پایتخت چرا همچنان شهر تهران با مشکلات زیر بنایی روبهرواست؟ نوذرپور اینگونه پاسخ میدهد: سال 62 قانونی به تصویب رسید که به موجب آن شهرداری موظف به درآمدزایی و خودکفایی شد.
البته همین موضوع باعث شد در برخی موارد مسائل رفاهی فدای اقتصاد شود! ضمن اینکه همین امر بستر را برای دور زدن قوانین و درآمدزایی از مکانیزمهای خاص فراهم کند.
احترام به حقوق شهری کودک
اما جدا از موارد سخت افزاری که نهایتاً به تعریف «کالبدی» دکتر شیعه یا «مبلمان شهری» مهندس نوذرپور خلاصه میشود، مؤلفه دیگری نیز وجود دارد که دکتررضا احمدیان پژوهشگر حوزه مدیریت و برنامه ریزی شهری از آن به عنوان نرم افزار شهر دوستدار کودک یاد میکند ؛
او میگوید: این درست که به دلیل حساس بودن جمعیت زیر 7 سال، تأسیسات مبلمان شهری باید اصلاح شود تا میزان آسیبپذیری کودک در شهر کاهش پیدا کند ولی همه ماجرا به امکانات سخت افزاری برنمی گردد.
احترام به حقوق، ماهیت و استقلال کودک در جامعه موضوعی است که جامعه شهرنشین باید با آن آشنا شود. این استاد دانشگاه معتقد است طرح مباحث علوم تربیتی میتواند شهروندان را با زوایای شخصیتی کودک آشنا کند و در همین راستا به شهرنشینان پیشنهاد میدهد: جامعه باید به نیازهای کودکان احترام گذاشته و فضایی را فراهم کنند تا آنها در جامعه احساس استقلال کرده و به بروز خلاقیت های خود بپردازد.
اگر ترکیب مسائل سخت افزاری و نرمافزاری دوستداری با کودک در شهر به مرحله اجرا رسد میتوان امیدوار بود پیچیده ترین و بزرگترین گام را درحوزه ارتباط شهر با کودک برداشتهایم.
در هر حال آنچه مسلم است صرف امضای الحاق تهران به مجموعه شهرهای دوستدار کودک یا تصویب قوانین آن هم بدون در نظر گرفتن لازمه های اجرایی نمی تواند آنطور که باید و شاید به نیازهای شهروندان کوچک پاسخ دهد.
تغییرات بنیادین در بافت شهر و سازههای جدید و تدوین چارچوب قانونی در حمایت از حقوق شهروندی آنها، میتواند فضا را برای زیست کم سن و سالهای تهران مناسب کند.