تصاویری جدید از آلبوم خانوادگی قذافی

طرابلس سقوط کرده و اکنون برج و باروی سرهنگ در تسخیر پا برهنه هایی است که سال های جور این حاکم دیوانه را به جان خریده اند.

به گزارش «تابناک»، به سیاق همه فتوحات تاریخ، اما اینک خانه و کاشانه مغلوب در اختیار فاتحان است و چه خوش فتحی باشد این فتح که سر از برج های سر به فلک کشیده مجنون طرابلسی در آورد.

بنابر این گزارش، چند روز پیش بود که پیدا شدن آلبوم عکسی از تصاویر کاندولیزا رایس در اتاق معمر قذافی جنجال فراوانی به پا کرد و اکنون تصاویری از زندگی خصوصی سرهنگ در طول سال های متمادی بر روی خروجی سایت ها قرار گرفته تا شاید بتواند گوشه ای از رازهای زندگی مردی که دلش می خواست بسیار رازآلود باقی بماند را برملا کند.

تصاویر زیر را «نیویورک تایمز» منتشر کرده است:

معمر قذافی و همسرش صفیه در خانه شان در طرابلس، شهری که اکنون در دست انقلابیون لیبیایی است.

سیف الاسلام (چپ) و صفیه همسر قذافی (راست) به همراه دو تن از آشنایان خانوادگی آنها، طرابلس، لیبی

هانیبال قذافی به همراه پدر و مادر و دو تن از آشنایان خانوادگی، هانیبال فرزند مشهور قذافی که بیشتر در سویس به سر می برد تا لیبی

از چپ به راست: زین العابدین علی (رئیس جمهور مخلوع تونس)، حسن دوم (پادشاه سابق مراکش)، مولا اولد سید احمد (رئیس جمهور سابق موریتانی)، چادلی نبجدید (رئیس جمهور الجزایر)

صفیه همسر معمر قذافی در کنار سیف العرب قذافی پسر کوچک معمر قذافی که در حمله هوایی ناتو به مقر قذافی کشته شد.

معمر قذافی و همسرش صفیه به همراه اعضای خانواده

سیف الاسلام سمت چپ، وی قدرتمند ترین فرزند قذافی و نخست وزیر پشت پرده لیبی بود

عایشه دختر مشهور قذافی که علی رغم اینکه سفیر صلح سازمان ملل بود از جنایتکارانی چون صدام دفاع می کرد، صفیه همسر قذافی و سیف الاسلام قذافی

قذافی در کنار برژنف یکی از قدرتمند ترین رهبران شوروی در دوران جنگ سرد

قذافی و فیدل کاسترو، رهبران پر هیایوی دهه 60 میلادی که در کنار هم جبهه متحدی علیه بلوک غرب تشکیل داده بودند

قذافی در ابتدای حکومت بر لیبی

معمر قذافی و حسنی مبارک، ان روزها خوشحال بودند و سودای پادشاهی افریقا و ولی امری جهان اسلام را در سر می پروراندند، اکنون یکی فراری و دیگری در قفس آهنی محاکمه می شود

قذافی در کنار جمال عبد الناصر رهبر ملی گرای مصر و نماد ملی گرایی اعراب، قذافی در ابتدای کار با فیگور های انقلابی که گرفت می خواست پا جای پای او بگذارد.