x
کد خبر: ۱۵۶۷۳۴
تاریخ انتشار: ۱۵:۵۶ - ۱۵ شهريور ۱۳۹۰
اين روزها خبر نوسان قيمت جهاني طلا و البته بالا و پايين رفتن قيمت طلا و سکه در بازار داخلي يکي از محورهاي خبري و البته دغدغه اقتصادي بخشي از مردم شده است تا آنجا که پرسش اين است که افزايش قيمت طلا تا چه زماني و تا چه سقف قيمتي ادامه خواهد داشت؟

واقعيت اين است که برخي از اقتصاددانان و تحليلگران بازارهاي جهاني که امروزه نظر آنها بر ساير نظرها در نزد افکار عمومي غلبه دارد ، بر صعودي بودن قيمت جهاني طلا تا مرز 2500 دلار آن هم تا يک سال آينده تاکيد دارند.

مبناي استدلال آن‌ها هم روشن است؛ اينکه اگر بيماري اقتصادي کشورهاي اروپايي به ويژه کشورهاي حوزه يورو تشديد نشود، دستکم بهبود آن طولاني خواهد بود و بزرگترين اقتصاد جهان يعني ايالات متحده آمريکا هم روزگار بسيار ناخوشي دارد و در سوي ديگر جهان اميدها نسبت به رشد اقتصادي چين هم کمرنگ شده و اين ماجرا با شدت و ضعف در ساير کشورهاي جهان مشهود است.

نتيجه اينکه تقاضاي جهاني کاهش يافته، رشد اقتصادي دنيا کندتر شده و احتمال شکل گيري موج سنگيني از رکود اقتصادي - حتي سنگين تر از رکود سال 2008 ميلادي - وجود دارد به همين سبب سرمايه گذاران ترجيح مي دهند به جاي دل بستن به وعده هاي رنگارنگ و انفعال گونه سياستمداران گرفتار در باتلاق مالي و اقتصادي ، پول هايشان را در پناه گاه امن تري چون بازار طلا بگذارند.

از اين منظر بايد گفت چشم انداز قيمت طلا طي ماه هاي آينده و حتي تا اواسط سال آينده ميلادي به سمت افزايش نظر دارد هرچند نوسان هاي مقطعي دور از انتظار نيست و بسيار بعيد است سياستمداران و رهبران کشورهاي گرفتار بحران بتوانند دست به اعجاز بزنند، پس سرمايه گذاري در زمينه طلا منطقي است اما نسبت بين ايران و جهان در ميل به سمت سرمايه گذاري در عرصه گرانبهاترين فلز جهان چيست؟

وجه اشتراک سرمايه گذاري در زمينه خريد و فروش طلا با توجه به پيش بيني ها نسبت به افزايش قيمت آن وراي شدت و ضعف مدنظر تحليل گران، اين است که همه دوست دارند نه تنها مانع از کاهش ارزش دارايي هاي خود شوند بلکه انگيزه کسب سود بيشتر همواره سنگ بناي تصميم هاي اقتصادي جهانيان بوده و هست و البته ايرانيان هم از اين قاعده کلي مستثني نخواهند بود اما پرسش اين است که رشد قيمتها به شکل حبابي و بيش از رشد قيمت جهاني تا چه اندازه قابل توجيه است؟ هرچند به گفته مقامات ارشد اقتصادي افزايش نرخ سکه در بازار داخلي تابع افزايش قيمت جهاني طلا بوده، اما درنگ در حرکت و رفتار قيمتي بازار آزاد سکه نشان مي دهد که دستکم در مقطع کنوني رشد قيمت سکه بيش از رشد قيمت جهاني طلا بوده و به گونه اي قيمت سکه از طلاي جهاني سبقت گرفته است.

نشان به همان نشان که قيمت جهاني طلا در 6 ماه گذشته رشدي 31 درصدي و قيمت سکه در بازار داخلي رشدي 45 درصدي را تجربه کرده است.چرا؟ براي پاسخ دادن به اين پرسش نبايد آدرس اشتباه داد، چه اينکه دستکم پيشتازي قيمت سکه به نسبت قيمت جهاني طلا نشان از اين دارد که انتظار براي افزايش قيمت در ايران بالاست به ويژه اينکه، از يک سو آماري از وضعيت شاخصهاي قيمتي و بازده اقتصادي در بازارهاي داخلي در دسترس نيست و اين ابهام آماري، باعث جهت گيري سرمايه هاي مردم در بازارهاي نقد شونده ارز و طلا و تحريک انگيزه هاي سرمايه گذاري در بازارهاي نامولد و البته پربازده با جذابيتها و ريسکهاي واسطه گري مي شود.ا

از سوي ديگر، تداوم وضعيت کنوني افزايش قيمت جهاني طلا و تشديد تقاضاي داخلي براي خريد سکه خود زنگ خطري آشکار براي بانکها و بورس خواهد بود؛ چه اينکه بخشي از نوسان شاخص بورس به دليل رکورد شکني پياپي قيمت طلا و سکه بوده است و ترديدي وجود ندارد که همين روند خروج سرمايه از بورس به شکل ديگر در بازار پولي با خروج سپرده هاي از نظام بانکي ادامه خواهد يافت. تامل در تکاپوي رفتاري سياسيون و مقامات ارشد اقتصادي جهان نشان مي دهد که آنها از هجوم نقدينگي و سرمايه هاي مردم خويش به سمت بازار طلا خشنود نيستند و تلاش دارند تا سرمايه ها را به سمت بازارهاي اثرگذار بر رشد اقتصادي شان نظير بورس برگردانند.از اين منظر انتقاد جدي بر تصميم هاي بانک مرکزي و سياستگذاران بازار پولي و مالي کشور وارد است که چرا در سالي که اقتصاد ايران تشنه منابع مالي است و بخشهاي مولد نيازمند نقدينگي ، به شکل گيري التهاب و تشديد تقاضا در بازارهاي نقدشونده و البته پرخطر طلا و ارز نگاه انفعالي دارند.

به راستي در صورت تداوم وضعيت کنوني بازار سکه و به احتمال زياد تحريک بازار ارز در آينده نه چندان دور از انتظار، مصلحت اقتصادي ايجاب مي کند بازهم بنشينيم و نظاره گر رفتارهاي سوداگرايانه باشيم؟ پيشنهاد روشن اين است که دولت و بانک مرکزي هم تلاش خود را براي بازگرداندن نقدينگي به موتور توليد ملي به کار گيرند و هشدار اينکه اندکي غفلت باعث خواهد شد تا نقدينگي سرگردان و نقدينگي خارج شده از بورس و بانکها التهاب ديگري بيافريند. اين مساله البته به معناي دستکاري و دخالت آمرانه در بازارهاي ارز و طلا نيست که سخن بر سر تعويض زمين بازي اقتصاد است از سوداگري و واسطه پروري به سمت توليد و کارآفريني.دل خوش کردن به ادامه بازي در زمين طلا و ارز به مصلحت نيست.

نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"