«تابناک» ـ پاکستان کشوری است که نامش با کودتا، القاعده، حملات انتحاری و البته بلایای طبیعی در اخبار جهان گره خورده است، به گونهاي كه همین هفته گذشته بود که باز هم بارانهای موسمی این کشور را در بر گرفت و سیل، بلای جان مردم این کشور شد.
در اين باره بايد گفت، هرچند وقوع سیلابها برای مردم پاکستان، تقریبا طبیعی است، سیل سال گذشته در این کشور، ابعادش بسیار گستردهتر از آنچه گمان ميرفت، بود، به گونهاي كه زندگی بیشتر مردم این کشور را تحت تأثیر قرار داد؛ سیل عظیمی که در پی بارانهای موسمی شدید و بالا آمدن سطح آب رود سند، استانهای سرحد، سند، پنجاب و بلوچستان از کشور پاکستان را در بر گرفت.
بنا بر اين گزارش، در اين رويداد، بیش از دو هزار نفر، جان خود را از دست دادند و بیش از یک میلیون خانه ویران شدند. همچنين بیش از یک پنجم مساحت این کشور به زیر آب رفت و بیش از بيست میلیون زخمی، بیخانمان و آواره از خود بر جای گذاشت.
گفتني است، شمار آسیب دیدگان این حادثه از مجموع افرادی که در سه حادثه سونامی اقیانوس هند در سال ۲۰۰۴، زمینلرزه کشمیر در سال ۲۰۰۵ و زمینلرزه هائیتی در سال ۲۰۱۰، زخمی یا بیخانمان شدند، بیشتر برآورد شده است.
بنا بر گزارشهای سازمانهای بینالمللی، هنوز با گذشت یک سال از این حادثه، هشتصد هزار سیل زده پاکستانی بیخانمان هستند و با مشکلات بسياری دست و پنجه نرم میکنند.
در این گزارش، «ادرس لطیف»، عکاس رویترز پس از یک سال به لوکیشن عکسهای سال گذشته خود بازگشته و زندگی پاکستانیها را یک سال پس از سیل روایت کرده است.
تصویر سمت چپ در سيزدهم اوت سال 2010 گرفته شده؛ هنگامي که «کارین بخوش» 75 ساله به همراه پسرانش به دنبال تهیه مواد غذایی در خان غار پاکستان بود و تصویر سمت راست در سيام ژوئیه سال 2011 در همان مکان ثبت شد.
دو کودک دو قلو که در حین سیلاب به دینا آمده بودند، به کمک بالگرد ارتش از روستای سیلزدهشان در جنوب پنجاب نجات یافتند؛ این عکس در نهم آگوست سال 2010 گرفته شده است.
29 ژوئیه 2011 و دوقلوهای پسر، محمد عثمان (سمت چپ) و محمد رحمان (سمت راست) با نجات از میان سیلاب در آغوش مادر خود هستند؛ هرچند مادر آنان از داشتن آنها در میان این سختیها، بسیار خوشحال است، ولي اقبال جاوید، پدر آنان، از نبود کار و داشتن دو فرزند جدید چندان خوشحال نیست!
هفتم اوت 2010؛ از محمد فرحان دوازده ساله تا الله دیتای 64 ساله از بالگرد ارتش آویزان شدهاند تا کمک غذایی دریافت کنند.
29 ژوئیه 2011؛ محمد فرحان (سمت چپ) و الله دیتا (سمت راست) به همرا مردم روستای «چوخا دایا» در همان مکان عکس یادگاری میگیرند.
اول آگوست 2010؛ امام الله، کودک چهار ساله پاکستانی در حیاط خانهشان روی تخت نشسته و منتظر پدر است تا با غذا به خانه بازگردد.
26 جولای 2011؛ امام الله که اکنون پنج ساله شده در حیاط خانهشان که هماکنون اندکی سامان یافته است.
اول اوت 2010؛ شمال غربی پاکستان؛ اکرام الله در حیاط خانهاش پس از فروکش کردن آب، در حالی كه به حیوان مردهاش مینگرد. سیل پاکستان مشکلات اقتصادی بسياری برای مردم این کشور پدید آورد.
یک سال بعد و اکرام الله که در کنار همان دیوار ـ که تعمیرش کرده ـ ایستاده؛ او بیکار و همه دام خود را هم در زمان سیل از دست داده است.
هفتم اوت 2010؛ سیلزدگان برای دریافت کمکهای غذایی در روستای چوخا دایا در جنوب پنجاب تلاش میکنند.
اهالی همان روستا، یک سال بعد در 29 ژوئیه 2011 بر فراز همان تپه در کنار گورستان روستا عکس یادگاری میگيرند.
31 ژوئیه 2011؛ خانوادهای که بر فراز تپهای پناه گرفتهاند، به مزارع خود ـ که زیر آب رفته ـ نگاه میکنند.
27 ژوئیه 2011
اول آگوست 2010، مردم شهر «نوشیرا»، واقع در شمال غرب پاکستان، پس از فروکش کردن سیل به خانههای خود میروند.
26 ژوئیه 2011، همان خیابان در نوشیرا، پس از گذشت یک سال؛ اهالی این شهر از وضعیت رسیدگی به سیلزدگان بسیار ناراحتند و فساد مسئولین دولتی این شهر را علت نرسیدن کمکهای مالی جهاني به دست اهالی میدانند.