نیوفولدر/ تهران امروز: دكتر علي لاريجاني سياستمدار خاصي است، اهل هزينه-فايده ميلي متري در سياست، حاضرجواب و صادركننده الفاظ و مفاهيم فلسفي به گفتمان روزمره سياست.
توانا در «واژه سازي» و خوش لباس، كمتر به دنبال دشمن تراشي براي خودش است و به قول حميد رسايي، نقطه جوش همه جريانات سياسي در كشور است، اصلاح طلبها هم حتي دوستش دارند،احساساتي نيست و تقريبا هيچ وقت هيچ خبرنگار و وزير و وكيلي، عصبانيت او را نديده است، چنانچه ناراحتياش را هم كسي نديده است، البته لبخند زدن را خوب بلد است!
نكته جالبي كه در سلوك سياسي لاريجاني وجود دارد، اين است كه برخلاف اكثريت سياستمداران ايراني، «رئيس دفتر» را اصلا دستكم نميگيرد و آن را مترادف با منشي نميداند، بسياري از تعاملات و ارتباطات لاريجاني را رئيس دفترش انجام ميدهد، رئيس دفتري كه در دوره تصدي لاريجاني در شوراي عالي امنيت ملي، «معاون امنيتي» اين شورا بوده است و اكنون فروتنانه، رئيس دفتر رئيس پارلمان است.
لاريجاني به گواهي خاطراتش –كه مدت اندكي در دوران تبليغات انتخاباتي 1384 در سايت او قرار داشت- هرشب قبل از خواب، كتاب رياضي محض و هندسه تحليلي به زبان اصلي ميخواند و...زبان دنيا و روابط بينالملل را هم خوب ميداند و كلا لاريجاني پلي است ميان سياست سنتي و مدرن ايراني.
لاريجاني – مثل اكثر سياستمداران كلاسيك- كمتر غيرقابل پيشبيني بوده است، اما هنوز خيليها، معني دفاع غيرمنتظرهاش از وزير اقتصاد را نفهميدهاند، چرا بايد لاريجاني چنين دفاع نه چندان حرفهاي و غيرمنتظرهاي از حسيني را به نمايش ميگذاشت؟ شايد جواب را هرگز ندانيم و شايد جواب اين سوال عنوان همان فيلم معروف است كه «شايد وقتي ديگر»...!