کد خبر: ۱۶۶۳۵۰
تاریخ انتشار: ۰۰:۱۵ - ۲۸ آذر ۱۳۹۰

به گزارش جهان اهم سخنان غلامعلی حدادعادل را در ادامه به نقل از پنجره بخوانید:

 * ماجرای مجلس ششم طولانی است و من قصد وارد شدن به آن را ندارم؛ ولی از همان دوران بعد از انتخابات مجلس ششم در اواخر سال 78، بیرون از مجلس، جمعی از اصول‎گرایان جلسات منظمی داشتند و این جمع با بهره‎گیری از تجربیات گذشته، برای آینده برنامه‎ریزی می‎کرد. من در همه آن جلسات نبودم. جلسات هم متعدد بود و هم در لایه‎‎های مختلف، ولی پیروزی بزرگ ما در انتخابات شورا‎های دوم از نتایج همین جلسات بود.

* آقای حسین فدایی و آقای دکتر توکلی و جمعی دیگر از دوستان جزو تأثیرگذاران آن جلسات منظم و برنامه ریزی‎‎هایی که انجام شد، بودند. از جبهه پیروان خط امام و رهبری هم افرادی بودند.

*چون اصول‎گرایان یا همان آبادگران آن روز، بعد از سال‎ها تحمل فشار از سوی اصلاح‎طلبان پا به صحن مجلس گذاشته بودند، بدون آن‎که دچار اختلاف درونی بشوند، انتخابات هیأت‎رییسه را به‎نحو متینی به انجام رساندند و به قول معروف این هواپیما در صحن مجلس هفتم فرود آرامی داشت.

*چه قبل از مجلس هفتم، چه در حین پیدایش آن و چه در چهار سال دوره مجلس هفتم، سیاست مبنایی ما این نکته بود که بین سلایق و نظرات مختلف در جناح اصول‎گرایی وفاق ایجاد شود. جمعیت ایثارگران و دوستانی مثل آقای دکتر توکلی یک مشرب و مرام داشتند، آقای باهنر و سایر دوستان ایشان در جبهه پیروان یک روش دیگری داشتند، عده کم دیگری هم بودند که بین ما و اصلاح‎طلبان مانور می‎دادند، مثل فراکسیون «وفاق و کارآمدی» که چهره‎‎هایی مثل آقای دکتر میرمحمدی، دکتر جلالی و دکتر کامران در آن حضور داشتند. سعی عمده بنده و هیأت رییس این بود که اصول‎گرایان در مجلس چند شاخه نشوند. این سیاست روش ما در قبل و بعد شروع کار مجلس بود.

*هر هفته دوشنبه صبح‎‎ها که مجلس هفتم جلسه نداشت، در دفتر رییس مجلس جلسات منظمی برقرار بود. در این جلسات که بنده اداره می‎کردم آقایان توکلی، فدایی، زاکانی، ابوترابی‎فرد، باهنر و از یک مرحله‎ای به بعد آقای دکتر حسین نجابت، حضور داشتند. ما در این جلسات مسائل مهم را مطرح می‎کردیم تا اگر اختلافی هست، همین‎جا بروز پیدا کند تا درباره آن تبادل‎نظر شده و جمع‎بندی حاصل بشود، برای این‎که اختلافات در صحن علنی مجلس آشکار نشود و افراد شاخص مجلس رودرروی هم قرار نگیرند. در نتیجه آن جلسات و سیاستی که در پیش گرفته شد، مجلس هفتم متانت خود را حفظ کرد.

*یکی از خط قرمز‎های ما در مجلس هفتم این بود که اصول‎گرایان در برابر اصلاح‎طلبان که در مجلس هفتم اقلیت بودند، از خودشان تفرقه نشان ندهند. اگرچه ممکن بود بعضی اشخاص در اقداماتی فردی حرف‎‎هایی بزنند و مواضعی بگیرند که خلاف این روش باشد، در اجرای این سیاست موفق بودیم و بدنه اصول‎گرای مجلس علی‎رغم مشکلات یک‎پارچگی خود را حفظ کرد.

*مشکلات درون گروهی فراوان بود، ولی اجازه نمی‎دادیم به بحران تبدیل شود. شما نگاه کنید وقتی قوانین بودجه در مجلس تصویب می‎شد، خود همین آقای توکلی از نظر اعتراض و تذکر با بنده چه می‎کرد. با این‎که ما با ایشان دوست بوده و هستیم، اما مردم شاید یادشان باشد، که ایشان جلوی تربیون مجلس قرار می‎گرفت و اعتراضات تندی هم به بنده می‎کرد؛ ولی آن‎جایی که پای اصول در میان بود اصول‎گرایان یک‎پارچگی خود را تا حد زیادی حفظ می‎کردند.

* مجلس با دولت آقای خاتمی مدارا کرد. چون می‎دانستیم که این دولت تنها یک سال دیگر بر سر کار باقی‎ست و آقای خاتمی به پایان دور دوم خودش می‎رسد؛ سعی می‎کردیم حتی‎الامکان با این دولت منطقی برخورد کنیم و تلاش می‎کردیم که در مسائلی که به‎نفع کشور است، همکاری کنیم. به‎عنوان نمونه بعضی از نمایندگان در داخل مجلس و بعضی افراد در خارج مجلس انتظار داشتند که مجلس به وزیر پیشنهادی آقای خاتمی برای وزارت جدیدالتأسیس رفاه رأی اعتماد ندهد و می‎گفتند لازم نیست مجلس هفتم کمکی به تشکیل وزارت رفاه بکند. بنده استدلالم این بود که ضرورتی ندارد که با آقای خاتمی این نحو مقابله کنیم. فکر می‎کردم که تشکیل این وزارتخانه به سود کشور است و فردی هم که ایشان معرفی کرده از حداقل شرایط لازم برخوردار است. بنابراین به‎عنوان رییس مجلس تلاش کردم و علی‎رغم خیلی پیش‎بینی‎ها، آقای شریف‎زادگان با اختلاف سه رأی، توانست از مجلس رأی‎اعتماد بگیرد. آقای خاتمی هم توجه داشت که بنای ما در مجلس هفتم بر ستیزه‎جویی نبود. البته ما در بعضی موارد با دولت هم اختلاف‎نظر داشتیم مثل بحث قانون تثبیت قیمت‎‎ها، ولی قیافه مجلس هفتم در برابر دولت آقای خاتمی قیافه‎ای ستیزه‎جو نبود. در واقع آن نجابت اقلیت مجلس ششم در اکثریت مجلس هفتم ظهور یافت.

*با پیروزی آقای احمدی‎نژاد ما امید‎های زیادی داشتیم ولی از همان ابتدا روش کار ما عوض شد. من باید یک تعبیر خاصی به‎کار ببرم تا منظورم دقیق مشخص شود. گروه خون ما به گروه خون آقای احمدی‎نژاد نمی‎خورد. به‎عبارت دیگر اصولا طبیعت آقای احمدی‎نژاد، طبیعت تمکین نیست. فضایی پیش آمد که ما دوران سختی را بگذرانیم؛ سختی از آن جهت بود که اصرار داشتیم اختلاف میان مجلس و دولت از یک حدی علنی‎تر نشود و از یک سقفی تجاوز نکند. ما آگاهانه این سیاست را در پیش گرفتیم.

*از طرف دیگر اصلاح‎طلبان متوجه می‎شدند که مجلس و دولت در دو دستگاه مختلف می‎نوازند، یعنی اختلاف آهنگ آقای احمدی‎نژاد با ما کاملا محسوس بود. البته ما سعی می‎کردیم این اختلاف اوج نگیرد. شاهد این ماجرا هم محتوای مصاحبه‎‎های مطبوعاتی رییس مجلس که به‎صورت دو هفته یک‎بار بعدازظهر‎های چهارشنبه برگزار می‎شد، هست. اگر تحلیل محتوا کنید این جلسات را متوجه می‎شوید که اکثر سؤالات خبرنگاران اصلاح‎طلب حول همین اختلافات و به منظور دامن زدن به آن‎‎ها بود. بنده متوجه بودم که نوع سؤال‎‎هایی که خبرنگاران وابسته به اصلاح‎طلبان در مصاحبه مطبوعاتی می‎آورند، به‎مثابه یک مین است تا من بر روی آن بروم و از این رهگذر جنگ میان مجلس و دولت آغاز شود. مأموریت من هم این بود که طوری از میان این میدان مین عبور کنم که پای خود را بر روی هیچ‎کدام از این مین‎‎ها نگذارم.

*البته با همه این اوصاف و رعایت‎‎هایی که از سوی مجلس می‎شد، یک‎بار اختلاف بین دولت و مجلس آن‎چنان بالا گرفت که رهبری نظام هم مداخله کردند. آقای دکتر احمدی‎نژاد تعدادی از مصوبات مجلس را در کشوی میز خود نگه داشته‎بود و برای اجرا به دستگاه‎‎های زیربط ابلاغ نمی‎کرد. من نامه‎ای خصوصی به رهبری نوشتم و ایشان هم پاسخ داد. در قدم سوم در روزی که هیچ کس انتظار آن را نداشت، بنده در نطق قبل از دستور، مجلس را در جریان نامه‎نگاری با رهبر انقلاب و پاسخ ایشان قرار دادم. این اتفاق به‎زودی خبر اول کشور شد. البته پاسخ رهبر معظم انقلاب به آن نامه، همچون همیشه فصل‎الخطابی بر ماجرا شد. ایشان در پاسخ خود فرمودند قوانین مجلس که به تصویب شورای نگهبان می‎رسد، برای قوای سه‎گانه لازم‎الاتباع است.

*با تمام این اوصاف ما در مجلس تلاش کردیم، رابطه دوستانه خود با آقای احمدی‎نژاد را قطع نکنیم، البته در این راه موانع زیادی هم بود. اصلاح‎طلبان مجلس از هر فرصتی استفاده می‎کردند و به رییس مجلس تذکر می‎دادند و من را به سهل‎انگاری در برابر دولت، پایین آوردن شأن مجلس و امثال آن، متهم کرده و می‎کوشیدند تا مرا تشجیع کنند که در مقابل دولت بایستم.

 *عده‎ای از اصول‎گرا‎ها هم بودند که هم برای عقب نیفتادن از اصلاح‎طلبان و هم بر حسب وظیفه‎ای که احساس می‎کردند، عقیده داشتند بنده باید برخورد تندتری با دولت داشته باشم. آقای احمدی‎نژاد هم حسابی از بنده دلخور بود به جهت مشی مستقلی که داشتم. من در عین این‎که دشمنی با آقای احمدی‎نژاد نداشتم و بنا هم نداشتم که با ایشان بر سر قدرت رقابت کنم سعی می‎کردم به وظیفه خود در مجلس عمل کنم. آقای احمدی‎نژاد همان‎طور که گفتم این روش را نمی‎پسندید و چندین نامه آشکار و سراسر بدگویی و ناسزا خطاب به شخص من نوشت و منتشر کرد و حیرت همگان را هم برانگیخت. البته من هم با آرامش و با علم به این‎که چه‎کار می‎کنم در مقابل این کنش‎ها، واکنش خود را داشتم و اصلا ادبیات آن نامه‎‎ها را در پیش نگرفتم. البته تصریح هم کردم که استفاده از آن ادبیات برای من ممکن است ولی عالمانه و عامدانه پرهیز دارم که این‎چنین پاسخ بدهم.

*این سیاست سبب شد وقتی ما در آستانه انتخابات مجلس هشتم قرار گرفتیم، توانستیم با دولت و نزدیکان دولت به فهرستی واحد برسیم و اختلافات ما آن چنان اوج نگرفت که نتوانیم با حامیان آقای احمدی‎نژاد وحدت کنیم. این اتفاق در حالی رقم خورد که اصلاح‎طلبان به هیچ وجه دوست نداشتند رخ بدهد. کارگزاران سازندگی هم از به‎وجود آمدن چنین وحدتی در میان اصول‎گرایان کاملا دلخور و ناراحت بودند. من برای تداوم پیروزی اصول‎گرایان در انتخابات مجلس هشتم، از مقوله مهم وحدت مثل یک بلور شیشه‎ای که باید از آسیب افراد بی‎احتیاط حفظ شود، محافظت کردم و موفق هم شدم. نتیجه آن اقدامات این شد که وقتی مردم در 24 اسفند 86 به پای صندوق‎‎های رأی رفتند، نپرسیدند که کدام لیست مال حداد عادل است و کدام لیست مال احمدی‎نژاد، بلکه تنها به یک لیست به نام اصول‎گرایان که وجود داشت رأی دادند.

*در آن انتخابات افراد مؤثر و مهمی همچون آقای کروبی و همسر ایشان و تعداد زیادی از طرفداران آقای خاتمی هم حضور داشتند، اما با وجود وحدت میان اصول‎گرایان، پیروزی خوبی در انتخابات مجلس هشتم برای ما به ارمغان آمد.

*در این‎که اصول‎گرایان در آستانه انتخابات مجلس نهم، وحدت خود در پایان مجلس هفتم را ندارند، نباید شک کرد. البته ممکن است بعضی دوستان این تعبیر مرا نپذیرند و بگویند که این حرف من القای یأس و ناامیدی است، ولی قضیه آشکارتر از آن است که با نگفتن من پنهان بماند. باید بررسی شود که چه اتفاقاتی در این میان افتاده و در جواب این بررسی هم باید فعلا بگویم که "این سخن بگذار تا وقت دگر".

نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"