|
فارس: نوع بازتاب گسترده اظهارنظر معاون اول رئیس جمهور مبنی بر اینکه در صورت اعمال تحریم علیه صادرات نفت ایران، کشورمان اجازه عبور حتی یک قطره نفت را از تنگه هرمز نمیدهد، در رسانههای جهان نشان داد که هم موضع طرف غربی و هم موضع ایران درباره صادرات نفت خام ایران و امنیت مهمترین گذرگاه انرژی جهان کاملا جدی است.
چنانکه مانور نظامی ایران در منطقه خلیج فارس و اطراف تنگه استراتژیک هرمز، غربیها و رسانههایشان را درباره جدی بودن ایران در این باره مطمئنتر می کند و به همین دو دلیل است که این مساله از سوی طرف اروپایی جدی گرفته شده است.
از سوی دیگر ظاهرا اروپاییها نیز درباره تحریم نفت ایران جدی هستند. به جز دو یا ۳ کشور مانند ایتالیا،اسپانیا و یونان که خریدار عمده نفت ایران بوده و مایل نیستند واردات نفت از ایران را قطع کنند، برای بقیه کشورهای اروپایی تحریم یا عدم تحریم نفت ایران پیامد مستقیمی ندارد و آنها به همین دلیل است که جدیتر به این مساله میاندیشند.
همه کشورهای اتحادیه اروپا باید مشترکا و به صورت همزمان وارد فرآیند تحریم شوند اما ظاهرا در دو جلسه قبلی اتحادیه اروپا در این زمینه، این سه کشور تاکید کردهاند که کماکان ناچارند نفت ایران را بخرند و برای یافتن جایگزینی برای نفت ایران مهلت خواستهاند.
به همین دلیل کشورهای اتحادیه اروپا نیز مهلتی به این ۳ کشور دادهاند تا مقدمات لازم برای جایگزینی نفت ایران را فراهم کنند که ظاهرا این مهلت تا زمان جلسه بعدی اتحادیه یعنی تا یک ماه آینده ادامه دارد.
البته مساله تحریم چندان هم ساده نیست و به نظر میرسد تنش بر سر تحریم نفت ایران در اتحادیه اروپا جدی باشد چنانکه به عنوان مثال ایتالیا تنها در صورتی که تحریم شامل بزرگترین شرکت نفتی این کشور یعنی انی نشود با تحریم نفت ایران موافقت کرده است.
ایتالیا ۱۳ درصد نفت مورد نیاز خود را از ایران وارد می کند و شرکت انی بابت سرمایهگذاری در میادین نفتی ایران از جمله میدان دارخوین به شیوه بیع متقابل در حال واردات نفت خام از ایران برای تسویه سرمایهگذاری خود است. شرکت انی حدود ۲ میلیارد دلار از ایران بابت این سرمایهگذاریها طلب نفتی دارد که تنها به صورت واردات نفت خام قابل وصول است.
*نقشه راه تحریم
البته هنوز کسی نمیداند واقعا امکان عملیاتی شدن چنین تحریمهایی وجود دارد یا نه اما غربیها جلساتی با همسایگان ایران داشتهاند و این همسایگان نیز تاکید کردهاند که حاضرند نفت ایران را جایگزین و کمبود آن را جبران کنند.
بر این اساس عربستان، کویت، امارات تولید نفت خود را در جریان بحران لیبی به جای این کشور بالا بردهاند که با ورود مجدد نفت لیبی به بازار این کشورها باید تولید خود را کم کند.
در حال حاضر لیبی در حال افزایش تولید نفت خود به یک میلیون بشکه در روز است و سپس تولید خود را به یک میلیون و 600 هزار بشکه در روز خواهد رساند که معنای آن ورود 600 تا 700 هزار بشکه نفت اضافی به بازار است.
ظاهرا غربیها از این محل به طمع افتادهاند که عربستان تولید نفت خود را کم نکند و کماکان تولید قبلی را ادامه دهد و در عوض عرضه نفت لیبی که عملا نفت مازاد محسوب میشود، از فروش نفت ایران کم شود.
در عین حال به نظر میرسد بهترین بازار برای 600 تا 700 هزار بشکه نفت سبک لیبی که به بازار اضافه خواهد شد بازار اروپا باشد کما اینکه پیش از این اغلب نفت لیبی به اروپا صادر میشد.
از نظر فنی، با وجود اینکه کیفیت نفت صادراتی ایران طیف متنوعی را شامل میشود، به نظر میرسد پالایشگاههای اروپایی بتوانند با ممزوج کردن چند نوع نفت خام مختلف، کیفیت مورد نیاز خود را به دست بیاورند.
حتی در این فرآیند ممکن است برای به دست آوردن کیفیت مورد نظر از میعانات گازی و کاندنیست نیز بهره ببرند.
*سهمیههای اوپک و تحریم نفت ایران
از سوی دیگر در اجلاس آخر اوپک تنها روی سقف تولید 30 میلیون بشکهای توافق شد و این میزان تولید بین تولیدکنندگان توزیع نشده و سهمیهها نیز به صورت دقیق مشخص نشد. بنابراین مهم آن است که مجموعه کشورهای عضو اوپک 30 میلیون بشکه در روز نفت تولید کنند.
پیش از این قرار بود با افزایش تولید نفت لیبی، عربستان و شرکایش تولید نفت را کم کنند به گونهای که مجموعه تولید نفت اوپک از 30 میلیون بشکه بیشتر نشود. به همین دلیل ممکن است به جای عربستان و یا لیبی از سهمیه تولید کشور دیگری کم شود و چنانکه نفت او خریداری نشود و این کشورها به جای آن کشور تولید کنند. افزایش تولید نفت لیبی تقریبا به اندازه صادرات نفت ایران به اروپا است.
در عین حال اگر عربستان و شرکایش بخواهند به اروپا نفت بیشتری صادر کنند ناچارند عرضه نفت در بازار آسیا را کاهش دهند و به جای آن بازار اروپا را تامین کنند.
کیفیت نفت خام عربستان تا حدودی مشابه نفت ایران است چنانکه نفت سبک عربستان مشابه نفت سبک ایران و نفت میانه یا مدیوم آن نیز مشابه نفت سنگین ایران است. بنابراین عربستان در صورت کاهش عرضه در آسیا میتواند بازار اروپا را تامین کند اما در چنین وضعیتی در بازار آسیا کمبود عرضه به وجود میآید که ایران یا دیگر تولیدکنندگان نفت به راحتی خواهند توانست آن را پر کند.
اما در این شرایط غربیها در گام دوم به کشورهای آسیایی از جمله ژاپن، چین و هند فشار وارد خواهند کرد که از ایران نفت نخرند و ایران نتواند جای خالی عربستان را در بازار نفت آسیا پر کند.
*اهمیت عکسالعمل ایران و مخاطرات کمبود عرضه ۱۸ میلیون بشکهای نفت
به همین دلیل عکسالعمل طرف ایرانی برای غربیها اهمیت زیادی دارد و در حال حاضر در حال ارزیابی عکسالعمل ایران هستند.
موضع معاون اول رییس جمهور موضع محکمی بود و مانور نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در تنگه هرمز نیز این موضعگیری را تایید کرد. به همین دلیل است که غربیها نگران عکسالعمل ایران هستند تا نکند به جای قطع واردات 500 تا 600 هزار بشکه نفت از ایران، تامین 17 تا 18 میلیون بشکه در روز نفت جهان با مخاطره روبرو شده و قطع شود.
به همین دلیل فرمانده ناوگان پنجم آمریکا در بحرین اعلام کرد که به هر قیمتی تنگه هرمز را باز نگه میدارد.
واقعیت این است که باز ماندن تنگه هرمز به نفع همه طرفهای تولید کننده و مصرف کننده است و فضای موجود عرضه و تقاضا در حال حاضر شرایط نسبتا مطلوبی در بازار جهانی ارزیابی میشود.
در عین حال در صورت ایجاد شرایط اضطراری وقوع هر اتفاقی ممکن میشود. به همین دلیل طرفهای غربی نباید به رفتارهایی دست بزنند که باعث شود ثبات نسبی و آرامش بازار نفت به هم بخورد چنانکه عاقلانه نیست وضعیتی که همه از آن نفع میبرند به سمت عدم ثبات تغییر کند.
شرایط فعلی بازار نفت به نفع تولیدکنندگان، مصرف کنندگان و حتی سرمایهگذاران در تولید نفت و گاز است. این شرایط نیز با زحمت و در طول زمان به دست آمده است و باید دقت کرد که تخریب و تعویض آن با شرایط پر ریسک و التهاب و تنش منجر به قطع عرضه بخش بزرگی از نفت خام مورد استفاده جهان و قیمتهای بالای نفت شده که به نفع هیچ طرفی نیست.